آن هم وقتی بفهمید شوهرعمهتان نقشههای شومی در سر دارد و میخواهد تولهخرس و خانوادهاش را به شکارچیان بدهد. این اتفاقی است که برای «سام»، نوجوان ایرانیآمریکایی افتاد.
پدر و مادر سام برای واکسیناسیون کودکان به آفریقا سفر کردهاند و سام مجبور شده تابستان را در خانهی عمهاش در شهرستان رودان بگذراند. اما این تعطیلات شباهتی به تعطیلیهای قبلی زندگیاش ندارد و تمامش در کشمکش با خرسهای سیاه و شکارچیان میگذرد.
او شخصیتی آگاه، باهوش، شجاع و باپشتکار دارد و از همهی این ویژگیها استفاده میکند تا هرطور شده خرس سیاه، که اسمش را رابرت فراست گذاشته، نجات دهد. حتی با اینکه به او گفتهاند صفرای این خرس میتواند عمهاش را از خطر مرگ نجات دهد و سرطان کبدش را درمان کند.
همانطور که از خلاصهی داستان مشخص است، کتاب موضوعی محیطزیستی دارد اما نویسندهی آن، «مهسا تکاپومنشبقایی»، بههیچوجه قصد ندارد بهطور مستقیم اطلاعات محیطزیستیاش را به شما منتقل کند یا مجبورتان کند حامی محیطزیست و خرسهای سیاه باشید. او همانطور که داستانی جذاب را برای شما روایت میکند، پیامهایش را هم در ذهن خواننده بهجای گذارد.
یکی از نقاط قوت این کتاب شخصیت سام است. او که تمام عمر در آمریکا بزرگ شده، حالا خیلی از رفتارها و مناسبات مردم رودان را درک نمیکند و همین تضاد فرهنگی باعث ایجاد موقعیتهایی میشود که گاهی حسابی شما را به خنده میاندازد. از دیگر ویژگیهای مثبت کتاب فصلبندی آن است. نویسنده برای هرفصل با توجه به محتوای آن، نام یک فیلم را انتخاب کرده است. همچنین در لایههای زیرین داستان یک ماجرای عاشقانهی کمرنگ را مشاهده میکنیم که جایش در ادبیات کودک و نوجوان حسابی خالی است و میتواند یکی دیگر از نقاط قوت کتاب به شمار بیاید.
«تابستان من با خرس سیاه و شعر نو» در جایزهی کتاب سال و جشنوارهی نوفه نامزد عنوان برگزیده شده است. این کتاب را انتشارات کتابهای نردبان (۸۸۵۰۵۰۵۵) منتشر کرده است.
تاریخ انتشار: ۶ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۳۴
نیلوفر نیکبنیاد: اگر یک روز صبح در مرغداری خانهی عمهتان با یک تولهخرس سیاه در حال انقراض روبهرو شوید، چه کار میکنید؟