همشهری آنلاین - اشکان جهانآرای:
دولت دوازدهم به پایان راه خود نزدیک شده و تا چند هفته دیگر باید پس از برگزاری سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری و مشخص شدن رئیسجمهور بعدی، دولت جدید با گرفتن رأی اعتماد از مجلس یازدهم روی کار بیاید و فعالیت خود را آغاز کند.
معمولا در آغاز فعالیت هر دولت جدید، به دلیل تحولات ایجاد شده در قوه مجریه انتظارات از دولت تازه روی کار آمده تا مدتی بالاتر از حد معمول است. خود دولتهای جدید نیز معمولا سعی میکنند با متمرکز شدن بر رفع چالشهای اولویتدار، آغازی متفاوت و چشمگیر در عملکرد خود داشته باشند. بر همین اساس نیز مردم هر منطقه و هر استان در آغاز کار دولت جدید منتظر برخی اقدامات اساسی از طرف دولت جدید میمانند و در مقابل نیز نامزدهای ریاستجمهوری در دوران فعالیت تبلیغاتی خود سعی میکنند این انتظارات و اولویتها را در هر استان شناسایی کنند.
با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری توجه به اولویتهای هر استان صرفنظر از اولویتهای کلی مانند بهبود وضعیت اقتصادی و افزایش اشتغال، در هر استان میتوان دغدغههایی را یافت که بسته به شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و محیط زیستی آن استان از نظر کارشناسان و صاحبنظران باید در اولویت توجه دولت بعدی قرار بگیرد. «سید علیاکبر طاهایی» که دو دوره استاندار مازندران بود و در مجلس سوم نیز به عنوان نماینده مردم تنکابن و رامسر حضور داشت معتقد است دولت سیزدهم باید چند اولویت مهم در حوزههای محیط زیست، اقتصاد، کشاورزی و زیرساختهای حمل و نقلی را برای مازندران با فوریت در دستور کار و مورد توجه قرار دهد.
طاهایی یک بار از آبان ۱۳۶۳ تا فروردین ۱۳۶۵ و در نوبتی دیگر نیز از آبان ۱۳۸۸ تا پایان دولت دهم در سال ۱۳۹۲ استاندار مازندران بود و به واسطه پیشینه مدیریتیاش در این استان و همچنین سابقه استانداری در استانهای دیگر، آشنایی کاملی با نیازها و اولویتهای مازندران دارد. او در گفتوگو با همشهری آنلاین اولویتهای پیشنهادی خود به دولت سیزدهم درباره مازندران را شرح داد:
به عنوان مدیری اهل مازندران که سالها سابقه مدیریت در این استان و پیگیری مسائل مازندران را داشتید فکر میکنید مهمترین اولویت دولت سیزدهم برای مازندران چیست؟
به نظرم اولین اولویت دولت محترم در سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴ برای مازندران اهتمام به حل مسائل زیستمحیطی است. به دلیل اکوسیستم پیچیده و شکنندهای که مازندران و شمال ایران دارد باید این محور را در اولویت قرار داد. نخستین گام هم میتواند تسریع در تکمیل پروژه نیروگاه زبالهسوز ساری و همچنین تکمیل پروژه زبالهسوز نوشهر باشد. این یکی از مهمترین اولویتهاست.
فاجعه زیستمحیطی که به واسطه دپوی زباله در مناطق مختلف مازندران مانند در انجیلسی بابل و عمارت آمل ایجاد شده باید در کانون توجه دولت محترم قرار بگیرد و در نخستین فرصت به این موضوع پرداخته شود. باید پروژه زبالهسوز ساری در مناطق دیگری از استان مانند آمل و بابل تکرار شود تا شهرها و روستاهای اطرف این دو شهرستان مانند قائمشهر، سوادکوه و جویبار را نیز زیر پوشش بگیرد.
در غرب مازندران نیز وضعیت بحرانی است. تنکابن کارخانه کمپوست در اختیار دارد، اما فاجعه زیستمحیطی در جنگل دالخانی رامسر به بحران زیستمحیطی مبدل شده است. امروز علاوه بر بخشهایی از جنگلها، رودخانه کاظمرود عباسآباد به شدت در معرض تهدید است. همچنان که رودخانه چالوس از ورود و نفوذ شیرابههای زباله تهدید میشود و منطقه جنگلی کلاردشت هم از این وضعیت در حال تهدید است. بنابراین یکی از مهمترین اولویتها موضوع مدیریت پسماند شهری و روستایی در مازندران است.
موضوع فاضلاب شهری و روستایی هم علاوه بر شیرابههای زباله یک تهدید جدی زیست محیطی برای اکوسیستم مازندران است. طبق امارهای رسمی فقط ۱۵ درصد فاضلاب شهری مازندران تصفیه میشود که ۳۵ درصد کمتر از میانگین کشوری است.
البته جنگلها و طبیعت مازندران علاوه بر زباله و فاضلاب و شیرابه از خطرهای دیگری هم تهدید میشوند.
همینطور است. اتفاقا معتقدم اولویت دوم مد نظر دولت سیزدهم باید بازبینی طرحهای هادی روستایی برای صیانت از زمینهای بسیار مرغوب و تجدیدناپذدیری که در دشت و کوهستان مازندران قرار دارد باشد. در همین راستا علاوه بر طرحهای آبخیزداری که باید به اجرای گسترده و درست آن اهتمام کرد و طرحهای نوین مرتعداری که باید مورد توجه باشد، موضوع توسعه جنگل و درختکاری مورد توجه است. مقداری از این طرح موفق در زمینه صنوبرکاری در منطقهای از گیلان توسط بخش خصوصی عملیاتی شد. دولت باید از طریق صندوق توسعه ملی تدابیری بیندیشد یا در بودجه سالهای آتی به این موضوع توجه ویژهای داشته باشد.
ضمن این که به مسائل محیط زیستی دیگری مانند حل مشکلات میانکاله به عنوان یکی از مهمترین زیستگاههای طبیعی کشور و جهان و سایر چالشهای زیستمحیطی این استان مانند آلودگی هوا نیز با تدوین یک طرح جامع توجه ویژه و ملی شود. وضعیت شکنندگی زیستبوم مازندران به گونهای است که باید دولت با نگاه ملی به مسائل مرتبط با محیط زیست این استان از جمله معضل پسماند توجه کند. مازندران استراحتگاه مردم ایران است و باید در برنامهریزیها و تقسیم اعتبارات با نگاه ملی مورد توجه قرار بگیرد.
در مسائل اقتصادی مرتبط با مازندران چه اولویتی را برجسته میدانید؟
اقتصاد کشاورزی یک اصل مهم برای توسعه مازندران است. در حوزه اقتصاد کشاورزی و باغداری حمایت از سرمایهگذاریهای توسعهبخش مانند پروژه روماک جویبار با همت مهندس قلیزاده اجرا شده و آقای حسینزادگان استاندار فعلی مازندران نیز پشتیبانیهای ارزشمندی از اجرای آن داشت میتواند کمک زیادی به رونق اقتصادی کشاورزی مازندران کند.
در همین زمینه پروژهای سالها قبل در عباسآباد تنکابن به عنوان پایانه بینالمللی گل و گیاه مازندران وارد فاز اجرایی شد که متأسفانه هنوز به بهرهبرداری نرسید. معتقدم باید از تجربه روماک استفاده کرد و پروژههای اینچنینی را سامان داد. برای مثال با هدف روی زمین نماندن این پروژههای اثرگذار میتوان از ورود و حمایت بانک ملی بهره گرفت. بانک ملی مبالغ قابل توجهی تسهیلات داده و نباید بگذارد زمان سپری شود. مدیریت زمان در پایانه گل و گیاه غرب مازندران باید در اولویت ویژه دیده شود. اولویت بعدی استان در این حوزه استقرار و گسترش فعالیت صنایع تبدیلی در مازندران است.
این دغدغه سالهاست که در مازندران وجود دارد و در دوره استانداری خود نیز تأکید زیادی به آن داشتید.
بله. صنایع تبدیلی در حوزه کشاورزی نکته مهمی است که باید برای اجرای درست آن از کارشناسان و به ویژه متخصصان فعال و اساتید دانشگاه علوم کشاورزی بهره گرفت.
یکی دیگر از اولویتهای دولت سیزدهم برای رونق اقتصاد کشاورزی این استان هم توسعه مکانیزاسیون برنج است. توسعه مکانیزاسیون در آینده کمک میکند که کشاورزان سنتی برای ادامه فعالیت انگیزه بیشتری داشته باشند و مهمتر این که نسلهای بعدی که میلی به کشت سنتی نخواهند داشت به واسطه کشاورزی مکانیزه دست از این اقتصاد متناسب با طبیعت و ظرفیتهای استان نکشند.
خاطرم هست سال ۱۳۹۲ در آخرین روز کاریتان به عنوان استاندار مازندران گفته بودید مهمترین کاری که دوست داشتید در مازندران به سرانجام میرساندید طرح زهکشی زمینهای کشاورزی بود. همچنان بر این موضوع به عنوان یک اولویت اصرار دارید؟
وقتی از توسعه مکانیزاسیون کشاورزی حرف میزنیم نمیتوانیم زهکشی اراضی را نبینیم. در واقع مکانیزاسیون به معنای دقیق یک پیشنیاز هم دارد که آن هم اجرای طرح زهکشی است. با زهکش قابلیت پیدا میکنیم که دستکم ۱۰۰ هزار هکتار از مزارع مازندران را زیر کشت کلزا و شبدر بَرسیم ببرید. هم درآمد ثانوی برای شالیکارهاست و در صورت کشت دانههای روغنی هم صنعت روغن را شکوفا میکند. اجرای طرح زهکشی زمینهای کشاورزی برای مازندران یک اولویت بسیار مهم است که امیدوارم در دولت بعدی شتاب بیشتری بگیرد. البته در بخش اقتصاد کشاورزی به فراخور هر نوع فعالیت پیشنیازهای دیگری نیز وجود دارد. همه این بخشها نیز حلقههای زنجیره اقتصاد مقاومتی هستند که در صورت کنار هم قرار گرفتند اقتصاد و اشتغال را شکوفا میکنند.
یعنی پیشنیازهای زیرساختی؟
این پایانهها به خدمات پروازی ویژه نیاز دارند. برقراری ارتباط پروازی ساری و رشت به آستاراخان روسیه به نظرم یکی از پیشنیازهای ضروری توسعه اقتصاد کشاورزی مازندران است. چون آستاراخان از طریق ولگا به سایر ایالات روسیه ارتباط دارد و اگر محموله ای به آستاراخان برسد میتواند به تمام روسیه ارسال شود.
ارسال گل و گیاه و تربار از راه دریایی بیش از ۱۵ ساعت طول میکشد که از نظر استاندارد صادرات این قبیل محصولات زمان بسیار زیادی است. به همین دلیل یک خط پروازی با قابلیت فعالیت هواپیماهای باری میتواند راه را برای ورود تولیدات باغی و کشاورزی مازندران به بازار بزرگ روسیه هموارتر کند. اما متاسفانه این خط پروازی چه برای گیلان و چه برای مازندران برقرار نیست. گاهی به طور موردی پروازهای چارتری انجام میشود. اما بازرگان و صادرکننده نمیتواند برای طی این مسیر طولانی از طریق پرواز چارتر پشتیبانی صادرات محصول را داشته باشد.
سال ۱۳۷۲ که استاندار گیلان بودم و اولین حضور رسمی یک گروه دولتی از استانداری گیلان در آستاراخان اتفاق افتاد این موضوع را در دیدار با مقامات آستاراخان روسیه مطرح کردم. آن زمان بوریس یلتسین رئیسجمهور روسیه بود. ترکیه در سال ۱۳۷۲ از استانبول به آستاراخان هفتهای سه پرواز داشت. از آن زمان تا امروز ۲۸ سال میگذرد، اما هنوز نتوانستیم ماهانه یک پرواز داشته باشیم تا شمال کشور را برای حضور پررنگ در بازار روسیه پشتیبانی کند. البته گلستان ارتباطی ریلی با ترکمنستان دارد، اما کافی نیست.
به راهآهن اشاره کردید. به نظرتان از زیرساخت ریلی در مازندران درست بهره گرفته شده است؟
اتفاقا از نظر من اولویت دیگر دولت سیزدهم برای مازندران به همین موضوع ارتباط دارد؛ یعنی اتصال راهآهن شیرگاه به رشت برای وصل شدن منطقه مرکزی مازندران به منطقه مرکزی گیلان به واسطه خط آهن. این کار بزرگی است که باید برای توسعه مازندران و شمال کشور انجام شود. در گام نخست هم دولت جدید باید مصوبه سال ۱۳۸۹ دولت وقت در مازندران برای اتصال راهآهن شمال از شیرگاه به شهرک صنعتی رجه در بابل اجرایی شود. طول این مسیر حدود ۱۵ کیلومتر است و میتوان آن را در اولویتهای اجرایی برای سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴ قرار داد تا نخستین گام برای اتصال راهاهن شمال به رشت و تحقق خط آهن شیرگاه رشت برداشته شود. گیلان هم قرار است بعد از این که ریل رشت به انزلی متصل شد به آستارا اتصال پیدا کند. وقتی به آستارا متصل شویم با یکی از ارزانترین حمل و نقلها به کل کشورهای حوزه دریای خزر وصل شدهایم.
با این چشمانداز باید اولویت دیگر دولت سیزدهم برای مازندران را تصویب منطقه آزاد تجاری برای این استان بدانیم. معتقدم دولت بعدی باید هر چه سریعتر طرح ایجاد منطقه آزاد در مازندران را پس از رفع اشکالهای موجود تصویب کند. پیشنهادم این است که دستکم فعلا منطقه ویژه اقتصادی امیرآباد که شاخصهای لازم را دارد به منطقه آزاد تجاری تبدیل شود. این محدوده به راهآهن سراسری متصل است. البته اصلاحاتی هم باید انجام شود. اما امیرآباد حداقلها را دارد. پس از تصویب منطقه آزاد امیرآباد در مازندران میتوان برای ایجاد منطقه آزاد تجاری بندر نوشهر نیز در صورت تکمیل آزادراه تهران-شمال و اتصال ریلی این منطقه به شبکه راهآهن برنامهریزی کرد. اما نباید در شرایط کنونی منطقه آزاد شدن سه بندر را مطرح کنیم که به دلیل وجود برخی نواقص استان از داشتن منطقه آزاد تجاری در محدودهای که همه شرایط لازم را دارد محروم شود. به همین دلیل معتقدم یکی از اوویتهای دولت بعدی میتواند تصویب منطقه آزاد تجاری در مازندران با محوریت بندر امیرآباد باشد.
در حوزه زیرساختهای استان چه نکاتی را اولویت میدانید؟
طبیعتا تکمیل پروژههای نیمه اهمیت زیادی دارد. اما در این بین به نظرم به سرانجام رساندن پروژههای ارتباطی جادهای بین شهری و کنارگذرهای شهرهای مختلف مازندران اهمیت بسیار زیادی دارد. این استان از ترافیک سنگین رنج میبرد و سالانه پذیرای میلیونها خودرو است.
اگر آزادراه تهران-شمال تکمیل شود و چهاربانده شدن محور هراز به پایان برسد، جادههای بین شهری این استان و به ویژه جاده کناره دیگر پاسخگوی حجم ترافیک نیستند. تکمیل آزادراه تهران-شمال بار ترافیکی بسیار پرحجمی را به سمت جاده کناره روانه خواهد کرد. بنابراین باید ساخت جاده دیگری را از رامسر به سمت بابلسر و سپس شرق استان در حاشیه ساحل و حتی روی آب مد نظر داشت. این پیشنهاد را به مهندس اسلامی اسلامی وزیر راه و شهرسازی دادهام و کارگروهی برای بررسی این طرح نیز تشکیل شده است. لکه اول طرح هم کنارگذر رامسر است.
بنا بود در اجرای کنارگذر رامسر با استفاده از ظرفیت ساحل این شهرستان، ۸۰۰ هکتار زمین در آب استخراج و فرودگاه دوم رامسر در آن عرصه ساخته شود. چون فرودگاه فعلی به دلیل ساختوسازها و موانع پیرامونی آن نمیتواند پذیرای هواپیمای پهنپیکر باشد. عملیاتی شدن فرودگاه بینالمللی رامسر هم گام دیگری برای توسعه غرب مازندران است.
البته این را هم باید در نظر داشت که فرصت دولت محدود است. رئیسجمهوری که انتخاب میشود در گام نخست یک فرصت چهار ساله دارد و اگر اعتماد دوباره مردم را اخذ کرد میتواند به برنامههای خود در چهار سال دوم اداه دهد. بسیاری از اولویتهای دیگر نیز برای مازندران میتوان مطرح کرد. اما به نظرم این نکات اولویتهای اصلی مازندران هستند. هرچند امکان و انتظاری برای رفع صددرصدی این معضلات وجود ندارد. اما انتظار میرود دولت سیزدهم این مسائل را به طور ویژهتری در دستور کار قرار دهد و گامهای بلندتری برای حل این مسائل در مازندران بردارد.