ترجمه مهرزاد فتوحی: حساب دیوید دقیق دقیق است: کسی که از او ده تا «مارسیونا» بخرد، یازدهمی را مجانی و به عنوان جایزه دریافت می‌کند.

   پرو- حساب دیوید دقیق دقیق است: کسی که از او ده تا «مارسیونا» بخرد، یازدهمی را مجانی و به عنوان جایزه دریافت می‌کند.

   او به خوبی بلد است که هوای مشتری‌های ثابت را نگه دارد. مارسیونا کلمه‌ای اسپانیایی و به معنای «چیزی است که از مریخ» آمده است.

    این نامی است که خود دیوید اختراع کرده و روی بستنی دست سازش گذاشته است. دیوید در خیابان‌های شهر «ناوسول ناسینته» بستنیمی فروشد.

   این خیابان یکی از منطقه‌های فقیرنشین شهر لیما، پایتخت پرو است. اغلب نوجوان‌ها در این محله مجبورند با کار خود به خانواده‌هایشان کمک کنند.اما  برخلاف بسیاری از آنها که این کار  برایشان رنج‌آور و ناراحت کننده است، برای دیوید این کار لذت‌بخش است.


دیوید، تابستان‌ها بستنی می‌فروشد و زمستان‌هاهم هر چیزی که پیدا کندو باب میل مشتری ها باشد

   او رئیس خودش است و هیچ‌کس او را مجبور به کار نمی‌کند. البته یک مؤسسه خیریه حمایت از کودکان کار در پرو به او کمک می‌کند. این مؤسسه به کودکان و نوجوانان کار، حمایت می‌کند و مقداری پول به عنوان سرمایه اولیه در اختیارشان می‌گذارد تا برای خود کاسبی داشته باشند.

   اعضای این سازمان به‌طور مرتب فعالیت نوجوانان کار را کنترل می‌کنند و برای این سازمان مهم این است که نوجوانان، آنقدر کار کنند که زمان لازم برای رفتن به مدرسه را هم داشته باشند.

   استرالیا- سس گوجه‌فرنگی به گوشه و کنار پاشیده؛ رومیزی در گوشه‌ای جمع شده و همه آشپزخانه به هم ریخته است. البته وقتی یک اسب وارد آشپزخانه شود و پشت میز غذا بخورد، اوضاع بهتر از این نمی‌شود. بیشتر  روزها وقتی «گارسیا بولدن» ناهار می‌خورد، اوضاع همین‌طور است. او دوست دارد همیشه با اسب پونی‌اش «پرنسس» باشد. گارسیا سال‌هاست که این اسب را دارد. از وقتی او به بیماری فلج اطفال مبتلا شد، پدر و مادرش این اسب را برایش خریدند. بیماری فلج اطفال ، نوعی بیماری ویروسی است که در اغلب مناطق جهان ریشه کن شده است ، اما اگر از زدن واکسن به بچه ای غفلت شود  احتمال ابتلا به آن وجود دارد. بر اثر این بیماری گارسیا نمی‌تواند راه برود و عضلات بدنش ضعیف شده است.

   به همین دلیل سوارکاری برای او بسیار مهم است. با تمرین روی اسب، عوارض فلج اطفال کمتر می‌شود. پرنسس در خیلی از کارها به گارسیا کمک می کند و گارسیا به او علاقه زیادی دارد . او  آزاد است که در اتاق‌های خانه‌، در حومه شهر «سیدنی» استرالیا راحت قدم بزند و حتی بعضی روزها با گارسیا پشت میز آشپزخانه غذا بخورد.

   غذای محبوب این اسب، ماکارونی با سس گوجه‌فرنگی است.

   آمریکا-لوک با تعجب فریاد می‌زند :« تا به حال در عمرم این‌قدر شن ندیده بودم.»و عینک اسکی اش را به چشم می‌زند. او و دوستش« کریس» بر فراز تپه‌ای  پوشیده از شن‌های نرم در یک منطقه طبیعی  حفاظت شده در ایالت کلرادوی آمریکا ایستاده اند. این دو نوجوان، قصد ماجراجویی دارند. آنها می خواهند روی شن های نرم اسکی کنند. درطول 12هزار سال گذشته ، باد لایه ای از  ماسه نرم را به ارتفاع بیش از 200 متر در این منطقه جمع کرده و یک تپه‌‌ شنی را در شمال آمریکا به‌‌‌وجود آورده است؛ بزرگ ترین تپه شنی آمریکا.
چند سالی است اسکی روی شن باب شده است، لوک پس از پایین آمدن از تپه می‌گوید :«خیلی لذت بخش بود.‌‌» بالا رفتن از تپه کار سخت و طاقت فرسایی است ،اما‌ لوک و دوستش  با خوشحالی از تپه بالا می روند.

   لوک می‌‌گوید:« ارزشش را دارد.»البته سر خوردن روی شن با برف کمی فرق دارد. سرعت اسکی روی برف بیشتر است؛هر چند گرمای خورشید تابان لذت بخش‌تر به نظر می آید.

برچسب‌ها