همشهری- مرضیه ثمرهحسینی: ۱۸ سال آزگار است که از کرمان به تهران مهاجرت کردهاند. رؤیای مرد این بوده که با پولی که از خواربارفروشی بهدست میآورد، همسر و پدر خوبی باشد، اما روزگار از او روبرمیگرداند و نسیهدادن و بدقولی مشتریها، حساب و کتاب زندگیاش را به هم میریزد و مقروض میشود. پول خانه باصفای ۳۰۰ متریشان بابت قرضهایش میرود، اثاثشان را بار میکنند و روانه تهران میشوند. حسینآقا الان ۷۱ سالش است. پیرمردی کممو و مرتب که منتظر نشسته تا تلفن بنگاهدار تمام شود. میگوید: «اولین خانهای که توانستیم اجاره کنیم، یک خانه قدیمی ۶۰ متری یکخوابه بود. طول کشید تا بچههایم به محیط تنگ و ترش آپارتمان عادت کنند.» خانواده حسینآقا از روزی که به تهران آمدهاند، تا به حال، ۸ بار جابهجا شدهاند. امروز هم او دنبال خانه میگردد. سر اجاره خانه با صاحبخانه کنار نیامده؛ میگوید: «اعلام کردند که صاحبخانهها حداقل در دوره کرونا و گرانی، انصاف را رعایت کنند و اجاره را حداکثر ۲۰ تا ۲۵ درصد بالا ببرند، اما صاحبخانه ما اجاره را دوبرابر کرده و ماهانه ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان میخواهد که با حقوق سرایداری، اصلاً از پس این هزینه برنمیآیم. از اثاثکشی خسته شدهایم، اما خانه مردم است و اختیارش را دارند!»
فشار هزینهها
جابهجاشدن، کار راحتی نیست. باید از جایی که روزها، خانه خودت تصور کرده بودی، دل بکنی و خانه دیگری پیدا کنی. فقط هم که خانه نیست، انگار کسی که مستأجر است، نباید چندان عادت کند به همسایهها، به کوچه، به سوپری محل، نانوایی و خیلی چیزهای دیگر. رسم مستأجری، دلنبستن است. مستأجر، خانهبهدوش امروز نباشد، فرداروزی موعد اجارهاش سر میرسد و باید بردارد و از آن محل برود. موعد قرارداد آرزو هم رو به پایان است. آخر تیرماه باید بلند شود. میگوید: «هیچوقت تصور نمیکردم موعد قراردادهای اجاره کم باشد و این که بتوانی ۲سال در خانهای ماندگار شوی، شانس بزرگی بهحساب میآید.» صاحبخانه او عذرش را خواسته و گفته خانه را برای پسرش میخواهد. چندماه است که جابهجاشدن، فکر آرزو را مشغول کرده. با ناراحتی ادامه میدهد: «اصلاً باورم نمیشود اجارهها اینقدر بالا رفته! بیشتر صاحبخانهها هم اجاره ماهانه میخواهند که معمولاً بالای ۳ میلیون تومان است.» او بابت خانه ۵۰متری در خیابان جوانمرد ۱۲۰ میلیون تومان پول رهن داده است. برنامهاش این است این بار حوالی مجیدیه، خانه بگیرد تا به دوستانش نزدیک شود؛ میگوید: «خانواده من شهرستان هستند و جز دوستانم، آشنای دیگری در تهران ندارم، برای همین امیدوارم بتوانم خانهای نزدیک آنها اجاره کنم. باید خیلی بگردم، چون کم کم باید ۲۰۰ میلیون تومان ودیعه جور کنم یا زیر بار پرداخت اجاره ماهانه بروم.»
از او میپرسم دست تنها اسبابکشیکردن سخت نیست؟ میگوید:«البته که هست؛ همه این ماجرا سخت است. نخستین سختیاش این است که وقتگیر است. من کارمند هستم و حوالی ساعت ۴ به خانه میرسم. برنامهام این است بعد از پیداکردن خانه، شبها را به جمعآوری اسباب و اثاثیه اختصاص دهم.» دومین مشکلی که آرزو به آن اشاره میکند، فشار جسمی است؛ میگوید:«دوست ندارم از فشار روحی این ماجرا صحبت کنم. کاری است که باید پذیرفت و انجامش داد! اما خستگی جسمی اسبابکشی خیلی زیاد است، خصوصاً برای من که خانوادهام نزدیکم نیستند که کمکدستم شوند. باید حداقل یک تا دو هفته وسایلم را جمع و جور و بستهبندی کنم و از آنطرف، بعد از اسبابکشی هم همین مدت، وقت بگذارم و آنها را بچینم!» مشکل دیگر اسبابکشی از نظر آرزو، هزینه جابهجایی است؛ میگوید ۲ سال پیش، با وجود کوچههای تنگ محلات نواب، بهسختی اسبابش را جابهجا کرده، آنهم با دعوا و مرافعه با کارگرها و صاحب خاور که مجبور شدند ماشین را سر کوچه پارک کنند و این موضوع هزینه بیشتری برایش بهدنبال داشته. آنسال، او ۸۰۰ هزار تومان بابت کرایه خاور و دستمزد کارگرها پرداخت کرده بود. تأکید میکند که این هزینه ۲سال پیش بود و شرایط امروز قابل مقایسه با آنموقع نیست. او ادامه میدهد: «با جستوجویی که در اینترنت کردهام، هزینه حمل بار هم مثل هزار چیز دیگری که بیسر و صدا بالا کشید و ما هم هیچچیزی نگفتیم، چندبرابر شده و فکر کنم باید ۲میلیون تومان بابت این کار کنار بگذارم!»
اسبابکشی چندنرخی
سحر و همسرش هم دنبال خانه میگردند. خیلی ناراحت هستند که باید جابهجا شوند. سحر میگوید ۸ سال است که ازدواج کردهاند، در این مدت ۳ بار نقل مکان کردهاند. دفعه اول بهخاطر نارضایتی از صاحبخانه بوده؛ ادامه میدهد: «صاحبخانه خوب، نعمت است! ما ۲ سال هر کاری میکردیم، فردایش صاحبخانه در میزد و میگفت حواستان باشد خانه من را خراب نکنید! بار دوم چون پولمان کم بود، یک خانه ۵۰ متری بینور بدون بالکن را اجاره کردیم که باید روز روشن همه چراغها را روشن میکردیم. ساختمان، مدیر نداشت و هیچکدام از همسایهها اصلاً به ظاهر و بهداشت محیط توجه نمیکردند.» آنها از خانه سومشان که الان ساکنش هستند، راضی هستند، اما از دست همسایهها به تنگ آمدهاند؛ سحر میگوید: «دو واحد کناریمان را دو خانواده که قوم و خویش هم هستند، خریدهاند. بسیار پر سر و صدا هستند و بدون ملاحظه، وقت و بیوقت به جان هم میافتند! در دوره کرونا، آزار آنها بیشتر شده و صحبت و شکایت به مدیر ساختمان هم فایده نداشت. جای تأسف دارد که فکر میکنند در محیط آپارتمان هم میشود گفت چهاردیواری، اختیاری!»
یکی از دغدغههای سحر برای اسبابکشی، خرابشدن وسایلش است؛ میگوید: «هر قدر هم به کارگرها توصیه کنی که ملاحظه کنند، باز آخر سر میبینی که روی وسایلت خط و خش افتاده! خط و خش به کنار؛ در اسبابکشی قبلی، یکی از کارگرها، تعادلش را از دست داد و سرویس غذاخوریای که هدیه مادربزرگم بود، از دستش افتاد و شکست. زیر بار نرفتند و گفتند خودتان درست بستهبندی نکردید!» کرایه حمل بار، دغدغه سحر و همسرش هم هست؛ میگویند انگار نرخ مشخصی برای اسبابکشی نیست. آنها در هر ۳ بار اسبابکشی، مجبور شدهاند مبلغی بیشتر، حتی تا دوبرابر، از توافق اولیه به صاحب ماشین و کارگرها پرداخت کنند. همسر سحر میگوید: «آخرین بار که به باربری زنگ زدم، ریز هزینهها را پرسیدم و قرار شد ۳۰۰ هزار تومان بابت کرایه ماشین بدهم و دستمزد کارگرها هم نفری ۴۰ هزار بود. بعد که کار تمام شد، بهدلیل یک ساعت اضافه، کرایه خاور ۵۰۰ هزار تومان حساب شد و به اسم طبقات اضافه، بابت یخچال و میز ناهارخوری ۲۰۰هزار تومان جدا درخواست کردند. به این ترتیب، به جای ۵۰۰ هزار تومان، ۹۰۰ هزار تومان از ما دریافت کردند!»
راهنما، فقط شکایت از باربریهای مجاز قابلپیگیری است
عضو هیأتمدیره اتحادیه حملونقل بار سبک شهری میگوید نارضایتی از باربریها هماکنون مشکل بزرگی برای مردم شده است و حداقل در طول هفته ۵تا ۶شکایت در این زمینه ثبت میشود. حسین غلامی علت اصلی این مشکل را اعتماد مردم به باربریهای غیرمجاز میداند که بدون داشتن هیچگونه واحد صنفی و مجوزی فعالیت میکنند. وی میافزاید: «مواردی داریم که برخی باربریهای غیرمجاز با تهدید و داد و بیداد تا ۴ میلیون تومان از اربابرجوع دریافت میکنند!»
مسئول امور حملونقل و شکایات اتحادیه باربری میگوید:«این باربریها، بیشتر کسانی هستند که در میادینی مانند شهر زیبا، شیخبهایی، اتوبان شهران، صادقیه و... ماشینهای خود را پارک میکنند و با تبلیغات روی خودرو یا تبلیغ در فضای مجازی، با دایورت یک خط ثابت روی موبایل خود، مردم را فریب داده و بهمعنای واقعی کلمه آنها را سرکیسه میکنند.»
غلامی با بیان این که متأسفانه بیشتر شکایات در این زمینه قابل پیگیری نیستند، از مردم درخواست میکند که فقط با باربریهای مجاز طرف قرارداد با اتحادیه تماس بگیرند. وی میافزاید:«اتاق اصناف و پلیس راهور باید در زمینه ساماندهی این باربریها همکاری کنند. با قاطعیت میتوان گفت موارد شکایت از باربریهای مجاز بسیار نادر و حتی صفر است. مشخصه باربری مجاز این است که بیجک و قبض انبار برایشان صادر میشود که در آن اطلاعات مبدأ و مقصد و نوع بار بهطور واضح درج شده است.»
راه دیگری که مسئول شکایات اتحادیه باربری برای شناخت باربریهای مجاز پیشنهاد میکند، تماس مستقیم با این اتحادیه به شمارههای ۶۶۹۶۱۰۴۵، ۶۶۴۰۷۴۹۳ و شماره ۶۴۷۳ داخلیهای ۱۰۷، ۱۰۸ و ۱۰۹ و استعلام شرکتهای مجاز باربری است.
غلامی تأکید میکند اگر از دفاتری که مجوز داشته باشند، هرگونه خطا ، اجحاف در حق مردم یا خسارت به اموال آنها سر بزند، به اتحادیه باربری احضار میشوند و در کمیسیون شکایات به مورد شکایت اربابرجوع رسیدگی میشود. در صورت تکرار تخلف از سوی شرکتهای مجاز، برخورد شدیدتری صورت میگیرد و متخلفان اعمال قانون خواهند شد و حتی پروانه کسبشان باطل و دفترشان پلمب میشود.