دوچرخه: هفته پیش به مناسبت تولد موعودی که همه چشم به راه اوییم و باید به­عنوان منتظران آمدنش خوب بودن و خوب شدن را تمرین کنیم، مسابقه ای بزرگ به نام «روزهای آفتابی» را با الهام از شعر زیبای قیصر امین­پور طراحی کردیم

که قرار شد آن روزها را تصور کنیم و تصورهایمان را چه در قالب واژه­ها (به زبان شعر، داستان و ...) و چه با کمک رنگ و تکنیک­ (با زبان نقاشی، تصویرگری،کارهای حجمی و...) به تصویر بکشیم  و برای دوچرخه - خانه فیروزه­ای، حداکثر تا پانزدهم ماه میهمانی خدا و تولد امام حسن مجتبی ع بفرستیم تا هم دوستانمان از تماشای این آثار لذت ببرند و هم هدیه ای به یادگار از دوچرخه بگیریم.

روی پاکت بنویسیم: مربوط به مسابقه بزرگ «روزهای آفتابی» ­

تصویرگری از ندا عظیمی

   «... ای روزهای خوب که در راهید!
   ای جاده­های گمشده در مه
   ای روزهای سخت ادامه!
   از پشت لحظه­ها به در آیید!
   ای روزهای آفتابی!
   ای مثل چشم­های خدا آبی!
   ای روز آمدن!
   ای مثل روز آمدنت روشن!
   این روزها که می­گذرد هرروز
   در انتظار آمدنت هستم!
   اما
   با من بگو آیا من نیز
   در روزگار آمدنت هستم؟»*

----------
   * بخش­هایی از شعر «روز ناگزیر» شاعر بزرگ معاصر قیصر امین­پور