به گزارش همشهری آنلاین، روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: میتوانیم وارد تفسیر آرای این انتخابات نشویم و همچون بعضی افراد و از جمله رسانه ملی به تعریف و تمجید خود آن بپردازیم ولی این روش را صادقانه نمیدانیم.
تفسیر دقیق آرای انتخابات نشان میدهد نظام جمهوری اسلامی باید برای از دست ندادن پشتوانه مردمی خود وارد عمل شود و کسانی که به این نظام عشق میورزند و حفاظت از آن را که حاصل خون صدها هزار شهید و فداکاری و ایثار ملت آزاده ایران است لازم و واجب میدانند، نمیتوانند از کنار این واقعیت تلخ بیتفاوت عبور کنند. به همین دلیل، این تفسیر اجمالی را ارائه میدهیم تا هشداری باشد برای متولیان نظام با هدف بررسی علل پدید آمدن این وضعیت و تلاش برای برطرف کردن علل آن.
در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ فقط ۴۸/۸ درصد واجدان شرایط رأی دادن شرکت کردهاند که کمترین مشارکت در انتخاباتهای ریاست جمهوری ۱۳گانه در ۴۳ سال عمر نظام جمهوری اسلامی است. قبل از این، بیشترین مشارکت ۸۴/۸۳ درصد (سال ۱۳۸۸) و کمترین مشارکت ۵۰/۶۶ (سال ۱۳۷۲) بود.
در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ واقعه قابل تأملتر اینست که تعداد افرادی که مشارکت نکردند در جدول آرا، رتبه اول و تعداد آرای باطله رتبه سوم بود. طبق اعلام رسمی وزارت کشور، درصدعدم مشارکت ۵۱/۷۸ درصد بود و این رقم نزدیک ۳ درصد بیشتر از مجموع مشارکتکنندگان انتخابات ۱۴۰۰ با شمول آرای باطله است. به عبارت روشنتر، اگر بخواهیم ترتیب ۶ رقم موجود در ترکیب آرای انتخابات ۱۴۰۰ را در یک تابلو مشاهده کنیم باید آن را اینگونه ترسیم نماییم.
اول –عدم مشارکت
دوم – رئیسجمهور منتخب
سوم – آرای باطله
چهارم – یکی از نامزدها
پنجم – یکی دیگر از نامزدها
ششم – آخرین نامزد
ملاحظه این ارقام نشان میدهد پشتوانه مردمی نظام در معرض خطر کاهش است. خطری که پشتوانه نظام را تهدید میکند، یکی عدم مشارکت مردم است و دیگری آرای باطله.
تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ همیشه رئیسجمهور منتخب در ردیف اول قرار داشت ولی اکنون برای اولینبار است که عنصر عدم مشارکت مردمی ردیف اول را به خود اختصاص داده. دیگر اینکه آرای باطله که در انتخابات ۱۴۰۰ در ردیف دوم قرار گرفته، رقم قابل ملاحظهای است. به یک روایت ۳/۷۲۶/۸۷۰ رأی و به روایت دیگر که نتیجه تصحیح جمعبندی اشتباه وزارت کشور است ۴/۱۶۷/۰۲۸ رأی.
آرای باطله را با خوشبینانهترین نگاه میتوان اینگونه تفسیر کرد که صاحبان آنها به نظام جمهوری اسلامی اعتقاد دارند ولی چون نامزدهای راهیافته به رقابت انتخابات ریاست جمهوری را قبول ندارند، رأی باطله به صندوق انداختهاند. تفاسیری از قبیل رعایت بعضی ملاحظات شغلی، زیر ذرهبین بودن و… نیز مطرحاند که به آنها نمیپردازیم.
درصدد بررسی علل کاهش معنادار مشارکت مردمی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نیستیم ولی اشاره به این واقعیت را لازم میدانیم که هرچند تأثیر مشکلات اقتصادی را نمیتوان نادیده گرفت، مهمتر از آن، محدود کردن قدرت انتخاب مردم بود، واقعیتی که اگر متولیان نظام آن را نادیده بگیرند و هرچه زودتر درصدد معالجه آن برنیایند، قطعاً میزان مشارکت مردمی به سیر نزولی خود ادامه خواهد داد.