ناوگان نیروی دریایی ارتش در آستانه ورود به اقیانوس اطلس است. این، برای اولین بار است که ناوهای ارتش ایران به این اقیانوس وارد می‌شوند. فرمانده نیروی دریایی ارتش پیشتر اعلام کرده بود که ناوگروه ارتش از دو مسیر خلیج عدن، دریای سرخ، کانال سوئز، دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس و یا از طریق دور زدن قاره آفریقا وارد اقیانوس اطلس خواهد شد.

به گزارش همشهری آنلاین، «علی ثبوت» کارشناس دفاعی در یادداشتی جایگاه و توانمندی های نیروی دریایی ارتش جمهوری  اسلامی  را در ۴ دهه پس از انقلاب اسلامی بررسی کرده است که در ادامه می خوانید:


نیروی دریایی ارتش در خلال جنگ تحمیلی وظایف خود را به‌عنوان خط مقدم دفاع سرزمینی و حفظ کریدور تجارت دریایی به نحو احسن به انجام رساند؛ در پایان جنگ ناوگان نیروی دریایی با از دست دادن ناوچه سهند، ناوچه موشک‌انداز جوشن ناوچه میلانیان و کهن مویی از کلاس بایندر،ناوچه پیکان و آسیب دیدن ناوچه سبلان و از دست رفتن توان عملیاتی بزرگ‌ترین ناوهای نیرو یعنی ببر، پلنگ و دماوند ۱ نیازمندی خود را به نوسازی و احیا توان دریایی خود بیش‌ از پیش دیده و اولین جرقه جدی در راستای احیای ناوگان رزمی نیروی دریایی در سال ۱۳۷۴ زده می‌شود.

طی نبردهای دریایی ۸ ساله ایران، نیروی دریایی کار خود را با ساخت چند یدک‌کش آغاز و در سال‌های بعد بازسازی ناوچه سبلان در سال ۱۳۶۹ تجربه مناسبی را در دست پرسنل قرار می‌دهد اما آنچه نیرو نیاز فعلی خود می‌بیند چیزی فراتر از یدک‌کش ویا تعمیر شناورهای آسیب‌دیده است.
متریال استفاده‌شده در شناورهای نیروی دریایی فولاد LY-۶۰ بوده که در خلال جنگ سرد و پس از تحویل الوند توسط انگلستان به ایران منتقل گردید؛ آموزش پرسنل نیروی دریایی تنها در باب تعمیر و نگهداری صورت گرفته و تجربه تولید این متریال در اختیار نیروها قرارگرفته نشده بود.

با شروع روند تحولات در نیروی دریایی باهدف تشکیل یک نیروی راهبردی تولیدکننده چالش‌های متعددی بر سر راه این نیرو قرار گرفت، ازجمله ساخت متریال مناسب و تجهیزات دریا پایه اعم از رادار، موشک پدافندی، اژدرها و زیرسامانه‌های دیگر لازم برای شناورهای عملیاتی در نیرو که این امر باعث شد تا با تلاش شبانه‌روزی معادل ۱۲۰۰۰ نفر ساعت در نهایت با مبنا قرار دهی کلاس الوند پروژه جدید تعریف و آغاز شود.

پروژه با نام «موج» کلید خورده و طراحی اولیه سازه با دارایی‌های موجود بر پایه کلاس الوند صورت می‌گیرد؛ به خاطر شرایط تحریم و عدم وجود کمک فنی خارجی ناو الوند به جهت تجربه کاری پرسنل مبنا قرارگرفته وبا اضافه شدن ویژگی‌های یازجمله پذیرش بالگرد طرح نهایی ارائه می‌گردد؛سرانجام در سال ۱۳۸۰ پس از زحمات فراوان ۱۲۰ مرکز دانشگاهی و ۱۰۰۰ متخصص تحت مدیریت نیروی دریایی ارتش ساخت اولین شناور بانام جماران ۱ کلید خورده ونهایتاً در سال ۱۳۸۸ با حضور فرماندهی کل قوا با کد ۷۶ به نیروی دریایی الحاق می‌گردد و گام اول تشکیل نیروی دریایی راهبردی با موفقیت برداشته می‌شود.

نیاز نیروی دریایی به ناوگان جدید دقیقاً در شرایط تحریم و نبود کمک خارجی‌شکل گرفته بود و قدم اول یعنی اولین شناور کلاس جماران با وجود تمامی محدودیت‌های پیش رو عملیاتی و وارد عرصه دفاع دریایی گردیده؛آنچه در نیروی دریاییرخ‌داده بود تغییر روند از نیروی کاربر به نیروی سازنده و به‌اصطلاح بهتر همان نیروی راهبردی مدنظر بود، چیزی که کشورهای اطراف با وجود نبود تحریم و سهولت انتقال تکنولوژی تا به آن روز انجام نداده بودندو نیروی دریایی باوجود ۲۰۰۰ کیلومتر خطوط ساحلی، پرسنل و ناوگان هوایی و دریایی خود به‌خوبی از عهده اینتغییر برآمده و پا به عرصه تولید بومی و راهبردی شدن نهاددهه ۸۰ منطقه شاهد اوج‌گیری فعالیت دزدان دریایی بوده و نیرویی دریایی نیز همانند سایر کشورها برای حفاظت ازناوگان تجاری کشور وارد عمل می‌گردد؛ در ابتدا ناوچه بازسازی‌شده سبلان و ناوگروه خود عهده‌دار این وظیفه شدند و با ورود جماران به‌عنوان اولین ناو بومی سازه شده توسط نیروی دریایی، توان درگیری ناوگان نیروی دریایی با تهدیدها به سطح مناسبی ارتقا پیداکرده و عملیات‌ها بر ضد تهدیدات دریایی به شکل منظم آغاز گردیدند.

پس از ورود موفقیت‌آمیز جماران به عرصه دفاع دریایی، برنامه منظم تولید و تحویل شناورها تدوین و با توجه به بودجهمعین ۱۸ میلیارد دلاری نیروهای مسلح در کشور سیاست‌های اجرایی در نیرو طرح گردیده و آماده اجرا شدند؛ اما اتفاقی ناخوشایند در حوالی سال ۸۹-۹۰ این روند را دچار تأخیر نموده و سرعت نیروی دریایی به‌شدت کاهش پیدا می‌کند.

سال ۱۳۸۹ جنگ‌های منطقه‌ای آغاز و ظهور تدریجی گروه‌های سلفی تکفیری تشدید تهدیدات مرزی باعث می‌شود کشور آماده رویارویی با تهدیدات جدید ازجمله تروریسم سازمان‌یافته گردد؛ همزمان با این اتفاق کسر بودجه نظامی از۱۸ میلیارد به ۲ میلیارد دلار شوک عظیمی به‌کل نیروهای مسلح وارد نموده و با توجه به درگیری نیروی هوایی، توپخانه و نیروهای وِیژه ارتش در راستای حفظ تمامیت ارضی و فعالیت مستمر نیروی دریایی در اسکورت ناوگان‌های تجاری کشور چالش عظیمی بر سر راه نیرو قرار گرفت.

نیروی دریایی با وجود تقلیل بودجه، برنامه منظم اسکورت دریایی خود پی گرفته و با مدیریت خطوط ۲۰۰۰ کیلومتری دفاع ساحلی خود در کنار رسیدگی به پرسنل و ناوگان هوایی، سطحی و زیرسطحی خود قدم‌های خود را در راستای تحقق راهبردی سازی نیرو آهسته اما پیوسته برداشت و روند ساخت و تحویل شناورهای جدید را در همین شرایط آغاز نمود؛دماوند و سهند از کلاس جماران،زیردریایی فاتح و تعداد محدودی میدجت تحت سخت‌ترین شرایط مالی و سیاسی تکمیل و به ناوگان دریایی کشور الحاق گردیدند.

در همین شرایط برنامه اقدامات نیرو مجدد تنظیم و دریانوردی‌های ناوگان کشور در مناطق دوردستی چون ژان ژیانگ چین،جاکارتا، اندونزی، سریلانکا، هند، تنگه مالاکا باب المندب،دریای سرخ مدیترانه، سوریه، آفریقای جنوبی با حضور قاطع نیروی دریایی صورت گرفته و توان فرا منطقه‌ای نیرو با تجارب به دست آمده در این سال‌هابیش‌ازپیش ارتقا پیدا می‌کند؛ حضور در آب‌های دوردست و فعالیت در انواع شرایط آب و هوایی باعث می‌شود تا پرسنل نیرو سریعاً  تجربه‌های لازم را برای گام‌های عظیم‌تر درروند راهبردی سازی نیرو به دست آورده و نیروی دریایی آماده ارتقا عملکرد خود در دریاهای آزاد شود.

باوجود چالش‌های مالی و شرایط پیش‌آمده روند اقدامات در نیروی دریایی آهسته اما منظم پیگیری خود را از سر می‌گیرد؛پس‌ از آنکه ناوگان خود را با تعداد قابل قبولی از شناورهای رزمی تحت سخت‌ترین شرایط از کسری بودجه تا تحریم‌های تشدید شده جهانی، تجهیز نمود نیاز خود را مبنی بر یک شناور پشتیبانی حیاتی دیده و اقدام برای ساخت آن آغاز می‌گردد

نیاز نیرو در پشتیبانی ناوگان‌های رزمی با دقت دید ه‌شده تجربه سال‌های گذشته مکمل آن قرارگرفته و ناو بندر مکران وارد عرصه نبرد دریایی و محافظت از شریان اقتصادی کشور می‌گردد؛ ناو بندر مکران غول‌پیکرترین شناور نیروی دریاییبا توان پذیرش ۵ بالگرد، چندین مدل پهپاد و قایق‌های تندرو همراه با تکاوران در جهت دفاع دریایی و دارا بودن بیمارستان و توان کامل پشتیبانی از ۳ ناوچه برای ۳ ماه متوالی دریانوردی تحول عظیم و گام محکم راهبردی سازی نیروی دریایی محسوب می‌شود؛با وجود چالش‌های عظیم مقابل روی نیرو این دارایی استراتژیک تکمیل و دی‌ماه سال ۱۳۹۹ رسماً عملیاتی می‌شود.

با حضور مکران به‌عنوان دومین شناور پشتیبانی در کنار خارک، بزرگ‌ترین ناو پشتیبانی ایران و خاورمیانه توان نیرو برای دریانوردی دوچندان می‌شود؛ در اوج ناباوری خارک با حادثه‌ای دردناک دچار حریق شدید گردید و باوجود تلاش بی‌حد پرسنل و پافشاری آن‌ها برای حفظ خارک این دارایی عظیم از چرخه عملیات خارج می‌گردد؛در همین حادثه نقش کلیدی پرسنل و تجارب کسب‌شده اخیر نیروی دریایی مشخص می‌گردد؛ خارک در حالی غرق  شد که هیچ‌یک از پرسنل دچار تلفات یا آسیب جدی نگردید و با مدیریت درست ناخدای خارک تمامی پرسنل بانظم  و دسته‌بندی‌های منظم از ناو خارج و در میان حریق عظیم موتورخانه خارک یک بالگرد جامانده نیز نجات پیدا می‌کند.

تنها چند روز پس از حادثه خارک نیروی دریایی آماده اقدام کلیدی در راستای راهبردی سازی ناوگان دریایی کشور می‌شود؛اعزام ناو بندر مکران در کنار ناوچه بومی سهند به اقیانوس اطلس؛دیپلماسی دریایی و اعتبار ناوگان‌ها با توجه به سوابق دریانوردی و موفقیت ای آن‌ها در حفاظت از آب‌های سرزمینی و ناوگان‌های تجاری در دریا تعیین می‌گردد؛ برای مثال اگر در منطقه‌ای نیروی دریایی هند حضورداشته باشد و شناوریدچار حریق شود، شناور ترجیح خود را بر غرق شدن گذاشته و از این نیرو درخواست کمک نمی‌کند چراکه نیروی دریایی هند در حفاظت از خود نیز ناکارآمد و معذور است.

نیروی دریایی ارتش از اواسط دهه ۷۰ تاکنون به شکل منظم و موفق با آمار دقیق در حال درگیری با دزدان دریایی بوده و با ضمیمه چندین عملیات موفق رهایی گروگان به سوابق نیرو، اعتبار اجرایی نیروی دریایی در حفاظت از ناوگان‌های تجاری و دریانوردی فرا منطقه‌ای در جایگاه خوبی قرار می‌گیرد.
نیروی دریایی این بار عزم خود را در جهت راهبردی سازی جزم می‌کند؛ با آماده‌سازی مکران و سهند مقصد آن‌ها اقیانوس اطلس اعلام‌شده و ناوگان نیروی دریایی در کمال ناباوری کشورهای منطقه با سرعت مسیر خود را پیموده و مقتدرانه درحیات خلوت ایالات‌متحده حضور پیدا می‌کند.

مکران و سهند با ۴ روز پیشی گرفتن از برنامه سفر، بدون پهلوگیری مجدد از سواحل ایران وارد اقیانوس اطلس می‌شوند؛اقیانوس اطلس که به طوفان‌های عظیم خود معروف بوده و هیچ ناوگانی به‌سادگی به آن ورود نمی‌کند حال شاهد حضور ناوگروه نیروی دریایی راهبردی ایران به شکل کاملاً مجهز است.
پیامدهای این سفر و واکنش‌ها به اقدام نیروی دریایی راهبردی ارتش نشان از چند نکته است که به آن اشاره خواهم کرد با توجه به انجام ۹۰% تجارت ایران از دریا و همچنین وجود شریان نفتی به نام تنگه هرمز، حضور یک ناوگروه ایرانی در اقیانوس اطلس شمالی و جنوبی نه‌تنها به معنای ایجاد خط اقتصادی جدید برای ایران و بلکه افزایش اعتبار دریایی ناوگان نیروی دریایی در امر حفاظت و دریانوردی دریایی در سطح بین‌الملل خواهد بود؛ این اتفاق بار دیگر با سفر خارک به کانال سوئز رقم خورده بود اما این بار با حضور دو ناو بومی، بدون پهلوگیری و جلو بودن از برنامه مدون معادلات در منطقه طور دیگر رقم خواهد خورد.

اقیانوس اطلس به تعبیری حیات خلوت ایالات‌متحده حال شاهد حضور ناوگانی بومی، مسلح و باتجربه از ایران خواهد بود که با حفاظت کامل دریایی از کریدور اقتصادی خود بخش عظیمی از تحریم‌های حاصله را بی‌اثر و امنیت دریایی بیش‌ از پیش گسترش خواهند داد؛ این اتفاق حاوی پیامی بسیار مهم در دنیای نظامی هست؛ از امروز هیچ دشمنی در هیچ کجا خارج از تیررس نیروی دریایی راهبردی ایران نخواهد بود.

حضور ناوگروه تماماً ایرانی، بدون پهلوگیری در مسیر خود به سمت اقیانوس اطلس، نه‌تنها سیاست‌ها و معادلات نظامی ایالات‌متحده را چه در تحریم و چه در عرصه نبرد دریایی به‌هم‌ریخته بلکه با شکستن رکورد دریانوردی ایران و ثبت یک سفر دریایی بی‌نقص با ناوگانی تماماً ساخته دست متخصصان ایرانی، نشان افتخار راهبردی شدن نیروی دریایی را نیز باخود به ارمغان آورد.