همشهری آنلاین- فاطمه کاظمی:
از فروچالهها، بهعنوان مهیبترین پدیده در حوزه تخریب محیطزیست یاد میشود. در واقع زمانی که فروچاله اتفاق میافتد به این مفهوم است که ما به مرحلهای از تخریب سرزمین رسیدهایم که به آن مرحله غیرقابل برگشت گفته میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا میگوید: مکانیسم و علل تشکیل فروچالهها تحت تاثیر سنگ بستر انحلالپذیر دشتهاست. به این شکل که تمام دشتها و آبرفتهایی که وجود دارند، پایین و قسمت کفشان سنگی است، این سنگ انواع مختلفی میتواند داشته باشد، از جمله سنگهای آهک و سنگهای گچی انحلالپذیر.
هوشنگ وفایی میافزاید: عمدهای از دشتهای کبودرآهنگ و فامنین دارای سنگ بستر انحلالپذیر با سن دوره الیگومیوسن هستند. پژوهشهای صورت گرفته روی این سنگها نشان میدهد که انحلالپذیری این سنگها بسیار بالا است. حتی انحلالپذیری این سنگها از انحلالپذیری سنگهای پایه سد لار -که جز سنگهای با درجه انحلال بالاست- نیز بیشتر است.
وی ادامه میدهد: مطالعات دانشگاه بوعلی سینا که در قالب یک پایاننامه کارشناسی ارشد و دکتری صورت گرفته، نشان میدهد این سنگها، دارای میزان انحلالپذیری بسیار بالاست. ضمنا سطح ایستایی هم به دلیل برداشت بیش از حد آب زیرزمینی از این دشتها نیز افت کردهاند، پس سفرهها و قارچهای انحلالی در زیرزمین خالی از آب شدند. این خالی از آب باعث میشود، در فصل بارش و فصلی که آب نفوذ میکند، در واقع شسته شدن دوباره انجام و ضعیف شود و فروچالهها به وجود بیایند.
این مدرس دانشگاه تأکید میکند: دشتهای کبودراهنگ، فامنین و قهاوند جز مناطق با خطر بالای فروچاله در سطح ایران طبقهبندی میشوند. بعد از آن دشتهای رفسنجان را نام میبرند. فروچالههای همدان از نوع تیپیک هستند. تعداد و تراکم فروچالههای دشتهای مذکور زیاد و منحصر به فرد است. حتی در مقالات جهانی نیز از دشتهای همدان یاد شده و به عنوان نمونههای بارز فروچالههای خیلی خطرناک و خطر بالای محیط زیستی نام برده میشود.
وفایی معتقد است: گرچه برنامهریزی بهینه مدیریت منابع آبی به منظور جلوگیری از ایجاد فروچالهها در دشتهای بحرانی امری ضروری و اجتناب ناپذیر است، اما از سویی فروچالههای موجود در دشت کبودرآهنگ، فامنین و قهاوند همدان به دلیل وسعت و جلوههای بصری منحصر به فرد و ویژگیهای ژئومورفولوژیکی میتواند یکی از جاذبههای گردشگری مهم در مناطق گردشگری استان همدان و کشور به عنوان دومین ژئوپارک کشور قرار بگیرند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا میگوید: به صورت کلی اگر بخواهیم مطلق جلوی این بحران را بگیریم، باید سطح ایستایی را تقویت کنیم و آن را به قبل از تراز سنگ بستر برگردانیم، یعنی انقدر تغذیه آب زیرزمینی اتفاق بیفتد، انقدر برداشتها کم شود، که سطح ایستایی از سنگ بستری که وجود دارد بالا بیاید، برسد به آبرفتها و به عبارتی حفرههای انحلالی سنگ بستر از آب پر شود، یا بخش قابل توجهی از آب پر شود، تا اینکه این فروچالهها شکل نگیرد.
وی تأکید میکند: این کار خیلی سخت و لازمهاش این است که بارگذاری خیلی زیادی که از مصرف آب زیرزمینی روی این دشت گذاشته شده، برداشته شود، این کار به آسانی انجامشدنی نیست. بارگذاری کشاورزی، مصرف آب کشاورزی، مصرف صنعت و مصارف دیگر که در دشتهای دارای سنگ بستر آهک انحلالپذیر هستند، برداشتن این مصارف بسیار سخت و در حد نشدنی است. اما راهکارهای دیگری وجود دارد.
وفایی معتقد است: یکی از راههای جلوگیری از این بحران، این است که ما محدوده سنگهای کارستی، سنگهای انحلالپذیر منطقه و مناطقی که ریسک بالایی دارند را بشناسیم و بارگذاری صنعتی، کشاورزی و برداشت آب زیرزمینی از این مناطق را تا حد امکان کاهش دهیم. خوشبختانه شناسایی این مناطق کار سخت و پر هزینهای نیست. با مطالعات صحرایی میتوان این کار را انجام داد. بهرغم اینکه بعضی میگویند، گرانقیمت است، اما چنین نیست، با پیمایشهای صحرایی، آنالیزها و یا در حدی کارهای ژئوفیزیکی میتوان مناطق با ریسک انحلالپذیری بالا را تشخیص داد.