به گزارش همشهری آنلاین، هیچیک از رودخانههای مرزی کشور غیر از اروندرود و رودهای مشترک با افغانستان قرارداد، پروتکل یا توافقنامه ندارند. این در حالی است که کنوانسیونی درباره آبهای مرزی وجود دارد که یک میثاق جهانی است و ۲ اصل مهم دارد؛ بهرهبرداری عادلانه و رعایت انصاف درباره پاییندست و دیگری اصل عدم اضرار یا ضرر به پاییندست که طرفین باید در بهرهبرداری از آبهای مرزی و مشترک مراعات کنند.
طبق اصول این توافقنامه (کنوانسیون سال ۱۹۹۷) طرفین باید از آبهای مشترک بهرهبرداری منصفانه و منطقی داشته باشند، یعنی بالادست باید منصفانه استفاده و حق پاییندست را مراعات کند. هرچند بسیاری از کشورها به این کنوانسیون نپیوستهاند و به قوانین آن پایبند نیستند. از سوی دیگر، مصرف آب در سالهای اخیر به علل رشد جمعیت، گسترش شهرها و توسعه کشاورزی افزایش قابل توجهی یافته و این مسأله موجب بروز بحران آب و منازعه بین کشورها درباره استفاده از آب رودخانههای مرزی شده است. در این گزارش به برخی از مناقشههای ایران و کشورهای همسایه درباره رودهای مرزی اشاره شده است.
سیستان و بلوچستان
تدوین اساسنامه پیگیری حقابه رودخانه هیرمند بهمن سال ۹۹ بین ایران و افعانستان به امضا رسید و با وجود این، هنوز خبری از حقابه ایران نیست. رود هیرمند از افغانستان سرچشمه میگیرد و در ورودی خود به مرز ایران به ۲ قسمت تقسیم و بخش کمتر آن وارد منطقه سیستان میشود. این رود از خروجیهای مختلف به تالاب بینالمللی هامون میریزد و بخش بیشتر آن نیز از رودخانه مرزی مجددا وارد خاک افغانستان میشود و در نهایت به بخشی از این تالاب که در خاک افغانستان قرار دارد، میریزد. از زمان ساخت سد کمالخان روی این رودخانه در کشور افغانستان، مشکلاتی برای منطقه سیستان در ایران به وجود آمده که مهمترین آن کاهش حقابه و تهدید تالاب هامون است. بر این اساس برای تامین آب این تالاب، معاهداتی بین ایران و افغانستان به امضا رسیده است.
حدود ۲۰سال قبل هم مسیر طبیعی آب مسدود و پدیده خشکسالی بر مناطق پاییندست این رودخانه در افغانستان و ایران غالب شد. این مساله در این سالها به یکی از مهمترین موضوعات بین دولت ایران و افغانستان تبدیل شده که در نهایت ۲ دولت به این نتیجه رسیدند با دیپلماسی مشکل پیشرو را حل و حقابه ایران را مشخص کنند. حقابه ایران از هیرمند به دادخواست حقوقی ایران از آب رود هیرمند در افغانستان و سیستان اشاره دارد. معاهدهای که در ۲۲ اسفند ۱۳۵۱ میان دولتهای وقت ایران و افغانستان در کابل به امضا رسید و بر اساس آن قرار شد در هر ثانیه ۲۶ مترمکعب آب (معادل ۸۵۰ میلیون مترمکعب در سال) سهم ایران از آب سد کجکی این رودخانه باشد. با وجود انعقاد قرارداد حقابه هیرمند از اواخر دهه ۱۳۷۰ و همزمان با کاهش بارش سالانه و گسترش خشکسالی بر سیستان، میزان ورودی آب رود هیرمند به دریاچه هامون مرتب کاهش یافت.
نبود دولت قدرتمند در افغانستان، حفر نهرها و رودهای متعدد برای انتقال آب رودخانه، نصب و بهکارگیری انواع پمپ در مسیر رود هیرمند برای کشاورزی در افغانستان در نهایت خشک شدن تالاب هامون به عنوان هفتمین تالاب بینالمللی جهان را در پی داشت. این موضوع موجب قطع منبع زندگی و امرار معاش حدود نیم میلیون نفر از مردم ساکن در سیستان، کاهش چشمگیر پرندگان بومی و مهاجر سیستان و سایر وحوش طبیعی، در معرض انقراض قرار گرفتن گاو سیستانی، تنگدستی و مهاجرت گسترده سیستانها به مناطق شمالی ایران و زوال روزافزون صنایع دستی در این منطقه شد. هرچند ۴۸ سال پس از امضای قرارداد حقابه ایران و افغانستان، اساسنامه پیگیری حقابه رودخانه هیرمند در بهمن سال ۹۹ در ۷ بند تدوین و نقشهبرداری از حوضه آبریز این رودخانه برای جانمایی ۳ نقطه آبگیری آغاز شد.
برای تدوین این اساسنامه، نشستهای فشردهای به مدت ۲ روز با حضور ۲ تیم شامل مسئولان وزارت نیرو، وزارت امور خارجه، فرمانداران شمال سیستان و بلوچستان و مسئولان حوزه مرزبانی این استان با همتایان افغانستانیشان در زابل برگزار و در این نشستها اساسنامهای تنظیم شد تا هر۲ طرف متعهد به اجرای موارد مذکور شوند. در این اساسنامه بر مواردی از جمله نقشهکشی جدید و بهروز در حوضه آبریز هیرمند، حفظ امنیت مهندسان نقشهبرداری و همینطور تامین آب رودخانه مرزی ۲ کشور تاکید شده است. دولت افغانستان هم در این نشستها انجام تعهد بین ۲ کشور در موضوع رودخانه هیرمند توافق و پیشنهاد ایران مبنی بر تامین امنیت نقشهبرداران و همینطور کمک به حل مشکل موجود را پذیرا شد. دولت افغانستان در این نشستها پذیرفت که با ایران یک معاهده تاریخی دارد که در سال ١٣٥١ صورت گرفته و مطابق معاهده آب هیرمند، حقابه کشور ایران ثابت شد.
در پی نشست هیات مشترک فنی ایران و افغانستان برای نقشهبرداری رودخانه هیرمند، تعیین ۳ محل آبگیری جانب ایران مطابق بندهای الف و ب ماده سوم معاهده ۱۳۵۱ آب هیرمند در نهایت موافقتنامهای به امضای ۲ کمیساریای آب ایران و افغانستان رسید. معاونت کمیسار آب هیرمند در این نشستها اعلام کرد که بند کمالخان برای ایران هیچ مشکلی بهوجود نخواهد آورد، حقابهای را که معاهده ذکر کرده به ایران میرسد و دولت افغانستان طبق قانون آب این کشور و قوانین بینالمللی هیچ کاری را نخواهد کرد که به ضرر آب هیرمند باشد.
پس از این توافق شد که همکاریهای مشترک برای نقشهبرداری و جانمایی سه محل آبگیری از رودخانه هیرمند در ایران آغاز شود. با وجود این، مردم سیستان این روزها نگران تامین آب آشامیدنی خود در آیندهای نه چندان دور هستند و متاسفانه به نظر میرسد موضوع دریافت حقابه هامون به هیچ عنوان اولویت ندارد. برخی نمایندگان شهرهای مختلف استان در مجلس شورای اسلامی هم معتقدند دولت افغانستان درصدد تغییر مسیر رود هیرمند است و با این اقدام آب کمتری وارد منطقه سیستان میشود و اگر دولت این موضوع را پیگیری نکند، معلوم نیست چه اتفاقی برای تأمین آب سیستان و بلوچستان از طریق رود هیرمند بیافتد.
دریاچه هامون در طول تاریخ موجب رونق زندگی در اطراف خود بوده است، اما با خشکشدن آن تعدادی از مردم این منطقه مجبور به مهاجرت شدند. با همه این توصیفات برخی مورخان هم معتقدند مشکل اصلی به زمان انجام معاهده اولیه برمیگردد که معاهدات سخت و محکم نبوده است. دولت کنونی افغانستان هم تمایلی برای انجام تعهدات خود قائل نیست.
خوزستان
رودخانه اروندرود در شهرستانهای خرمشهر و آبادان در استان خوزستان جاری است و یکی از رودخانههای مرزی ایران و عراق محسوب میشود. طول بخش مرزی رودخانه ۸۴ کیلومتر است. اروندرود که به آن شطالعرب نیز گفته میشود از تلاقی رودخانههای دجله و فرات در نقطه ای به نام قرنه در ۱۱۰ کیلومتری شمال غربی آبادان تشکیل میشود و رو به سوی جنوب شرقی از کنار شهر بصره میگذرد و سپس به داخل عراق وارد میشود.
پس از آن شهرستانهای خرمشهر و آبادان را طی میکند و در ۸ کیلومتری جنوب اروند کنار به خلیج فارس میریزد. ایران و عراق درگیریهای ۴۰۰ سالهای بر سر مالکیت و حق بهکارگیری از این رودخانه دارند.
در طول این مدت قراردادهای بیشماری برای چگونگی بهرهبرداری از رودخانه میان دو کشور به امضا رسیده است. مهمترین این پیمانها پیمان ۱۹۷۵ الجزایر است که بخشی از آن به تعیین مرز در محل رودخانه اختصاص یافته و تا امروز پابرجا مانده. در سفر رئیسجمهوری ایران به عراق در سال ۹۸ هم طرفین توافقی جدید انجام دادند؛ توافقی برای لایروبی اروندرود و خارج کردن کشتیهای مغروقه که حدود ۱ میلیارد دلار برای طرفین هزینه دارد. با مذاکرات صورت گرفته سهم ایران از لایروبی از ۹۰ میلیون متر مکعب به ۱۱ میلیون متر مکعب کاهش یافت.
آذربایجانشرقی
رودخانه مرزی ارس به عنوان طولانیترین رودخانه مرزی ایران شناخته میشود که بیش از ۱۴۷ کیلومتر مرز مشترک آبی را میان ایران، جمهوری آذربایجان و ارمنستان به وجود آورده است. این رودخانه از کشور ترکیه سرچشمه میگیرد و پس از عبور از ایران و ارمنستان وارد جمهوری آذربایجان میشود و در نهایت به دریای خزر میریزد. اما روندی که این رود در مسیر حرکت طی میکند همواره مورد مناقشه بین کشورهای ذینفع بوده است.
ترکیه در سالهای اخیر بیش از ۱۴ سد و نیروگاه برقی با استفاده از آب این رودخانه ایجاد کرده است. موضوع برداشت بیرویه آب توسط این کشور تا حدود ۲۰ سال قبل که رودخانه پرآب بود، چندان بحثبرانگیز نبود ولی در سالهای اخیر با کم شدن آب رودخانه، رعایت حقابه برداشت آب مورد تاکید بیشتر قرار گرفته و با توجه به اینکه ایران برنامه جدی برای استفاده از آب ارس تدوین کرده بود، لزوم رعایت حقابه بیشتر از گذشته اهمیت یافته است؛ موضوعی که مقامات سیاسی و ارشد آذربایجان شرقی به عنوان استان محوری شمالغرب کشور بر آن تاکید داشتهاند.
نمایندگی وزارت امور خارجه در شمالغرب کشور که دفتر آن در تبریز قرار دارد به این موضوع ورود جدی داشته و رایزنیهای زیادی با کنسولگری ترکیه در تبریز انجام شده است. از سوی دیگر، استقرار کنسولگری جمهوری آذربایجان در تبریز هم موجب شده است موضوع برداشت حقابه قانونی از این رودخانه در تبریز پیگیری و تصمیمها به مقامات ارشد سیاسی در پایتخت کشورها ارجاع شود.
جدیشدن انتقال آب رودخانه ارس به تبریز که علاوه بر این شهر، آب آشامیدنی بیش از ۱۵۰ روستا و شهرهای مرند، جلفا، صوفیان و خوی را تامین خواهد کرد، موجب شده است استاندار آذربایجان شرقی به عنوان عالیترین مسئول استان پیگیریهای منظمی درباره رعایت حقابههای برداشت از رودخانه ارس داشته باشد.
از سوی دیگر اهمیت برقراری روابط سیاسی مسالمتآمیز با کشورهای ترکیه، جمهوری آذربایجان و ارمنستان موجب شده است تا هرگونه اقدامی در این زمینه با هماهنگی وزارت امور خارجه و دفتر آن در شمالغرب کشور صورت بگیرد و این رودخانه مرزی به عنوان محور مشترک مباحث سیاسی این کشورها مطرح باشد.
آذربایجان غربی
رودخانههای ساریسو و قرهسو در آذربایجان غربی و در مرز کشور ایران و ترکیه قرار دارند. پروتکلهایی درباره بهرهبرداری از آب آنها بین کشور ایران و ترکیه از حدود ۷۰ سال پیش وجود دارد، اما اجرای این پروتکلها همیشه محل اختلاف میان ایران و ترکیه بوده است. قرهسو از چشمهای به نام ثریا واقع در مرز ایران و ترکیه سرچشمه گرفته و در نهایت به رودخانه ارس میپیوند. آب رودخانه ساریسو هم از دریاچهای به نام بلیگگلو سرچشمه گرفته و در نزدیکی مرز بازرگان وارد ایران میشود.
پروتکل استفاده از آب رودخانههای ساریسو و قرهسو در سال ۱۳۳۴ امضا و بر اساس این پروتکل قرار شد آب رودخانه به صورت مساوی بین ۲ کشور تقسیم شود و از آب رودخانه ساریسو نیز جریانی دائمی حدود ۲ متر مکعب در ثانیه به طرف ایران وجود داشته باشد. به گفته مسئولان محلی مرزی و کشاورزان بومی، جریان ورودی آب از طرف کشور ترکیه در اغلب موارد چندان منطبق بر این پروتکلها نیست، اما مستندهای حقوقی نیز در این زمینه تهیه نشده است.
هرچند کاهش نزولات جوی و به تبع آن کاهش آب رودخانه ساریسو موجب شده است تا ورود ۲ متر مکعب آب در ثانیه منطبق بر پروتکل سال ۱۳۳۴ عملا محقق نشود. با توجه به تاثیر مستقیم مناقشات آبی بر روابط بینالملل، مسئولان سیاسی استان ترجیح میدهند موضوع احتمال برداشت بیش از مفاد پروتکل توسط کشور ترکیه را از وزارت امور خارجه و دفتر این وزارتخانه در تبریز پیگیری کنند و خواستار تحقیق حقوقی و مستند در این زمینه از سوی مسئولان سیاسی باشند. با افزایش بحران کمآبی در سال جاری، لزوم رعایت پروتکل برداشت مساوی آب از رودخانه قرهسو توسط هر ۲ کشور بیش از هر زمان دیگری ضروری به نظر میرسد.
خراسانرضوی
ترکمنستان از نظر هیدرولوژیکی در پاییندست ایران قرار گرفته و دچار کمآبی است و تاکنون فقط به مدیریت آبهای سطحی بین ایران و این کشور پرداخته شده و همکاری عمدهای در زمینه بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی مشترک بین ۲ کشور صورت نگرفته است.
ایران و ترکمنستان در ۲ حوضه آبریز قرهقوم و اترک با یکدیگر مشترک هستند و رودخانههای هریرود و اترک ۲ رودخانه مشترک اصلی بین ایران، ترکمنستان و افغانستان محسوب میشوند که این منابع آب مشترک با ساخت سد روی رودخانه هریرود و تقسیم آب رودخانه اترک مدیریت شدهاند. رودخانه هریرود تاثیر بسیاری بر اکوسیستم شرق ایران به ویژه استان خراسانرضوی دارد، اما ایران و افغانستان سالهاست بر سر این منبع آبی مشترک دچار اختلاف هستند.
اجرای برنامههای توسعهمحور و افزایش جمعیت در خراسان رضوی موجب افزایش مصرف آب در این منطقه شده و به همین دلیل مساله حقابه خراسان رضوی از رودخانه هریرود اهمیت بیشتری پیدا کرده است. مسئولان کشور افغانستان، رودخانههای هریرود و هیرمند را یک رودخانه درونسرزمینی تصور میکنند که مالکیت انحصاری و حقوق آن متعلق به این کشور است.
به همین دلیل موضوع تهاتر انرژی و معاوضه آب به جای نفت از سوی افغانستان مطرح میشود. یکی از موضوعاتی که افغانستان تأکید بسیاری بر آن دارد آب در مقابل برق یا نفت است. در حال حاضر حدود ۷۰درصد برق افغانستان وارداتی است و فقط ۳۰درصد برق در داخل این کشور تولید میشود. به گفته برخی منابع آگاه، مقامات افغانستان میخواهند به ازای آب مازاد بر حقابه از ایران درخواست کنند که یک نیروگاه برق در افغانستان راهاندازی کند.
این یک مساله ملی است و تصمیمگیری درباره آن به تنهایی توسط مسئولان استانی امکانپذیر نیست، اما نکته مهم اینکه، تقسیم حقابه به صورت عادلانه موجب رونق کشاورزی، امنیت غذایی و کم شدن ریزگردها میشود.