همشهری- زهرا کریمی: اینجا خیابان لالهزارنو است؛ خیابانی که روزگاری میزبان هزاران تماشاچی فیلمهای روز دنیا بود و بعد از انقلاب کمکم تبدیل به راسته لوسترفروشها و لوازم صنعتی و الکتریکی شد و دیگر خبری از آن بروبیاهای سینماهایش و رفتوآمد هنرمندان نیست. در عوض این خیابان سنوسالدار تهران غرق در ازدحام، ترافیک و صدای ویراژ موتورسواران شده است و کسبه هم از این وضعیت رضایت ندارند و دلشان برای لالهزارنو پیش تنگ شده است.
بهگفته یکی از کاسبان قدیمی در این خیابان، جای پارک به ارزش سیری چند است و بارها سر دو متر جا برای پارک موتور شاهد بحث و جدل بودهاند. البته شهرداری تهران با همکاری پلیس راهور سعی کرد که تغییراتی را در هردو خیابان لالهزارها ایجاد کند اما اقدامات صورت گرفته بهدلیل عدمرعایت قانون از سوی موتورسواران، آنچنان که باید و شاید مؤثر نبوده است.
اگرچه با انجام پروژه پیادهراهسازی در لالهزارنو، دیگر آن حجم آشفتگی چندسال پیش دیده نمیشود، ولی همچنان اغلب موتورسیکلتسوارها، با بیتوجهی به حقوق عابران، موتورسیکلت خود را به پیادهراه میآورند و سدمعبر میکنند. فلاورباکسها (گلدانهای بزرگ) و نیمکتهای سنگی هم تنها باعث شدهاند موتورسیکلتهای پارکشده عرض بیشتری از خیابان را به تصرف خود درآورند. شاید آنها هم بهنوعی حق داشته باشند. موتورسیکلتهایی که هماکنون بخش اعظمی از جابهجایی کالا و بار را در مرکز شهر بهعهده دارند اما جای پارکی برایشان درنظر گرفته نشده است. به هرحال، آنچه در لالهزار، لالهزارنو، چهارراههای مخبرالدوله و استانبول مشاهده میشود، چیزی جز آشفتگی از حضور موتورسیکلتها و رعایت نکردن قانون از سوی راکبانشان نیست؛ درست مثل محدوده شوش، بازار بزرگ و خیابانهای خیام و پانزده خرداد.
پیروز آزرمی، از کاسبان قدیمی راسته لالهزارنو است که حدود ۴۶ سال در این خیابان کارگاه دارد. او میگوید: «طی این ۴ دهه و اندی که در لالهزارنو مغازه دارم، روزبهروز وضعیت رفتوآمد بد و بدتر شده است. صدای موتوریها از صبح تا شب توی گوشمان وزوز میکند. بسیاری از مردم در یک نگاه و با یکبار گذر از خیابان لالهزار گمان میکنند مشکل این خیابان با ساخت پارکینگ حل میشود اما حل این مشکل دردسرساز بهدست هیچ ارگان و نهادی نیست و تا مردم خودشان مراعات حال همدیگر را نکنند، اگر صدتا پارکینگ احداث کنند و پیادهراه را نیمکت و گلدان هم بگذارند، هیچ اتفاق خوشایندی نمیافتد.»
پیرو صحبتهای شهروندانی که دلیل بینظمی را بیاهمیتی و بیدقتی برخی از شهروندان عنوان میکنند، مجتبی دانشور، مدیرکل آموزشهای شهروندی شهرداری تهران در اینباره میگوید: «بهدلیل رانندگی راکبان موتور، حوادث در خیابانهای شهر بیداد میکند و همین باعث شد برای ایجاد نظم در شهر کمپین موتورسوار خوب را از یک سال و نیم پیش اجرا کنیم؛ کمپینی که فازهای اجرایی مختلف دارد و در آن برنامههای متنوع آموزشی در حوزه اجتماعی و فرهنگی تعریف شده است. تاکنون بیش از ۸ هزار موتورسوار در کارگاههای آموزشی شرکت کردهاند و بهطور حتم این انقلابی در ایجاد نظم در خیابانهای شهر را به همراه دارد.»
آزرمی، کاسب قدیمی خیابان لالهزار درباره رعایتنکردن قانون از سوی موتورسوارها میگوید: «شهرداری منطقه ۱۲ سال گذشته از عرض خیابان گرفت و پیادهراهها را سنگفرش و پهن کرد و یک فضاهایی هم برای بار وانتبارها به وجود آورد و این قابل ستایش است اما جالب اینجاست که موتورسواران در آن فضا که متعلق به وانتبارهاست هم موتور پارک میکنند و برایشان پیادهراه و خیابان فرقی نمیکند، هر کجا ترافیک باشد وارد پیادهراه میشوند. باید مردم و سایر ارگانها برای بازگشت آرامش به خیابان لالهزارنو و لالهزار به کمک هم بیایند.»
قبل از اجرای طرح در راستهها با کاسبان جلسه بگذارند
هنوز روز به نیمه قبل از ظهر نرسیده که هر دو سمت خیابان خودروها پارک و لابهلای هر خودرویی چند موتور پارک شده است و بیشتر بخشهای پیادهروها هم در قرق موتورهاست. بحث چرخی با نیسانی مقابل فروشگاه تمام نشده که در فاصله چند قدمی، ۲ موتوری با هم شروع به مشاجره میکنند.
رضا نادری، یکی از کاسبان قدیمی لالهزارنو است و با گلایه میگوید: «ما لالهزارنو قدیم را که پیادهروها کمعرض بود، بیشتر دوست داشتیم و به هویت قدیمیاش نزدیکتر بود. پیادهروها کمعرض بود و کمتر شاهد حضور موتوریها در پیادهرو بودیم. الان از در مغازه بیرون میآییم، باید هر لحظه مراقب موتورسواران باشیم. مغازه ما هم سرنبش واقع شده و چندینبار خواستم مانع از پارک موتور شوم اما جز اعصابخردکنی چیزی عایدم نشد. همه میگویند دو دقیقه موتورم را پارک کنم و برمیگردم. بنابراین برای کسانی که کار دودقیقهای در راسته دارند ساخت پارکینگ هم چاره درستی نیست. اطراف اینجا پارکینگ کریستال، مرجان و چلچراغ هست اما آنقدر قیمت پارکینگها بالاست که برای موتوریها نمیارزد. بهنظرم قبل از اجرای هر طرحی از کاسبان پرسوجو کنند و نظرات آنها را هم جویا شوند. شاید کاسبان بر حسب تجربه سالها کار در آن محدوده، ایدههای بهتری داشته باشند، شهرداری کلی هزینه برای ساماندهی خیابان کرد تا وضعیت را بهتر کند اما درد، نبود فرهنگ استفاده از این وسیله نقلیه است.»
لالهزارنو نظم خوبی گرفته
تقاطع لالهزار و جمهوری، سبک و سیاق خیابان مانند قبل است؛ نه پیادهراهی سنگفرش شده و نه خیابانی کمعرض. پیادهروها، حاشیه هر دو طرف خیابان، راهرو داخل برخی از پاساژها و فروشگاهها سرتاسر هر کوچه منتهی به لالهزار تا آنجا که چشم کار میکند، موتور است و موتور. محمدعلی منتظری ۶۷ سال دارد و بیش از ۵۰ سال در راسته لالهزار مغازه دارد. او درباره ساماندهی لالهزار مانند لالهزارنو میگوید: «۹۰ درصد کاسبان این راسته موتورسوارند.
همه مغازهدارها هم دلشان میخواهد موتورهایشان را جلو مغازه خودشان پارک کنند و خیلیها هم برای پارک طولانی موتور، چادر مخصوص موتور دارند. بنابراین اجرای هر طرحی برای ساماندهی موتورسواران شاید بیثمر باشد. اما شاید ساخت پارکینگهای رایگان در نزدیکی بعضی کوچهها و ممانعت جدی مأموران راهنمایی و رانندگی جوابگو باشد؛ هر چند که سال گذشته راهنمایی و رانندگی سعی کرد نظمی به خیابان بدهد اما شهروندان به آنها اهمیتی نمیدادند و رفتارهای نادرست را ادامه دادند. خیابان لالهزارنو بهدلیل ساماندهی پیادهروهایش نظم خوبی گرفته اما آنجا هم در ساعتهای ترافیکی پیادهراهها در دست موتورسوارهاست.»
فرهنگسازی و کمپینهای موتورسوار خوب بیشتر شود
حسین شرفی، از کسبه لالهزار است و برای استراحت روی موتورش جلوی در مغازهاش نشسته و درباره ساماندهی خیابان لالهزارنو و وضعیت ترافیکی خیابان لالهزار میگوید: «لالهزار بخشی از بازار است و نباید آن را جدا از بازار بدانیم و بازار هم جای کاسبی است. لالهزارنو بهدلیل وجود سینماهای قدیمی و خانه اتحادیه با لالهزار فرق دارد. حدود یک سال از ساخت پیادهراهها و سنگفرش آنجا میگذرد و به لحاظ ظاهری بهتر شده است، اما دم غروبها بهدلیل کمعرضشدن خیابان، ترافیک بیداد میکند باید از همین کمپینهای موتورسوار خوب و دورههای رانندگی با موتور در شهر بیشتر اجرا شود.»
اگر هر ساعت از روز با خودرو وارد خیابان کمعرض و پرموتور لالهزار شوید، نه مجال توقف خواهید داشت نه جایی برای پارک دوبل و نه فرصتی برای فکرکردن. آقای ارجمندزاده موتورش را هنوز کنار چرخی پارک نکرده، راننده ۲۰۶ مانع از پارک موتور میشود. ارجمندزاده میگوید: «اینجا همیشه همین آش و همین کاسه است. جای پارک در این خیابان حکم طلاست. قبلا که ماشین داشتم، مشکل جای پارک ماشین داشتم اما حالا مشکل جای پارک موتور. ایکاش برای نظم اینجا پارکبانان بودند و برای ما کاسبها جای پارک مخصوص تعریف میشد. پارکینگ البرز سر لالهزار و پارکینگ سعدی تنها پارکینگها هستند اما وقتی موتورم جلوی در مغازهام باشد، فوری بهکار و کاسبی میرسم. »
نیاز به همراهی فرهنگی شهروندان داریم
با وجود انتقاد برخی از کسبه اما شهردار منطقه ۱۲ اجرای سنگفرش لالهزارنو و کمعرضشدن خیابان را ازجمله طرحهای موفق در تهران برمیشمرد و میگوید: «شواهد نشان داده اجرای هر پروژهای در شهر بعد از گذشت زمان، تغییرات رفتاری شهروندان را به همراه داشته است. در همین راستا تجربه شهرهای دنیا ثابت کرده که هر چقدر سهم خودرو و وسیلهنقلیه شخصی را از شهر کم کنیم و در ازای آن زمینه حضور افراد پیاده را ایجاد کنیم، آن شهر سرزنده و ایمن میشود و پیرو آن لایههای ارتباطات اجتماعی گستردهتر خواهد شد.»
علیمحمد سعادتی میافزاید: «اینگونه طرحها در زونهای تاریخی و مرکزی شهرهای دنیا هم که ویژگی تاریخی ندارد، نتایج مطلوبی را بههمراه داشته است. در خیابان لالهزارنو بهجای آن که در ۲ لاین از خیابان از صبح تا شب خودرو پارک شده باشد، فضا را به محلی برای امکان حضور مردم، مبلمان شهری و فضای سبز اختصاص دادهایم و بهطور حتم این اقدام به بهبود کیفی شهر کمک خواهد کرد؛ البته درصورتی که مردم به موضوع توجه داشته باشند و آنها هم در بهدست آوردن این کیفیت حرکت کنند. این تفکر اشتباه است که اجرای طرح عمرانی صرفا میتواند در بهبود کیفیت شهر موفق عمل کند؛ چون نیاز به همراهی فرهنگی شهروندان هم داریم. بهعنوان مثال، خیابان ۱۵ خرداد نشان داد که میتوان با همراهی کسبه به وضعیت نابسامان، سامان بخشید. از زمانی که حضور خودرو در این نقطه محدود ممنوع شد و آن سهم را به پیادهها دادند، وضعیت طور دیگری رقم خورد. بهگونهای که وضعیت کنونی بازار ۱۵ خرداد با ۱۵ سال گذشتهاش از نظر شادابی و رونق کسبوکار، قابل قیاس نیست.»
او همچنین در ادامه به فازهای اجرایی طرح ساماندهی لالهزار اشاره میکند و میگوید: «فاز اول طرح از خیابان انقلاب تا خیابان جمهوری انجام شد. در تابستان ۱۴۰۰ از خیابان جمهوری تا میدان امامخمینی (ره) را به همین ترتیب انجام خواهیم داد و پلازای میدان امامخمینی و ساختمان بلدیه را به مجموعه پیادهراهی وصل خواهیم کرد. لازم است تأکید کنم، قرار نیست عبور و مرور خودرو در خیابان لالهزار و لالهزارنو ممنوع شود، بلکه در این طرح هدف این است که از سهم پارک خودرو گرفته و آن را به پیادهها بدهیم.»
سعادتی درباره ساماندهی خیابان لالهزار جنوبی میگوید: «ساماندهی لالهزار جنوبی منوط به همراهی کسبه، اعمال قانون پلیس راهور و ایجاد زیرساخت و فرهنگسازی است. پیادهراههای خیابان لالهزارنو هر کدام ۵.۵ متر شدهاند. برای کاهش مشکلات مغازهدارانی که با موتور تردد دارند، با مسئولان پارکینگ کریستال سر خیابان لالهزارنو تفاهم شده تا هر یک از مغازهداران بهمدت یکسال موتورهایشان را در طبقه اول بهصورت رایگان پارک کنند و برای سهولت در انجام امورات وانتبارها، حدود ۹پهلوگاه در حاشیه خیابان درنظر گرفتهایم. متأسفانه موتورسواران با پارک در پهلوگاهها تعدی در حقوق مشخص وانتبارها کردهاند.»
به هر ترتیب بسیاری از خیابانهای تهران شاهد عدم رعایت قانون از سوی موتورسواران است، آنهایی که هر روز به جمعشان راکبان جوان هم اضافه میشوند. آنچنان که آمارها نشان میدهد، تلفات بر اثر تصادف موتورسیکلتها را اغلب نوجوانان و جوانان تشکیل میدهند و به طور معمول، برخی از آنها اعتقادی به پایبندی به قوانین و مقررات و حوادث ناشی از مخاطرات حرکات نمایشی و مهیج ندارند. به همین منظور سال گذشته پیرو هدف پیشگیری از وقوع جرم، قائممقام معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه تفاهمنامه همکاری با شهرداری را امضا کرد؛ چراکه ۷۰ درصد موتورسواران شهر فاقد گواهینامه و بیمه هستند.
نظم در شهر با پویشهای مداوم
مجتبی دانشور، مدیرکل آموزشهای شهروندی شهرداری تهران: تهران، شهری بزرگ و شلوغ است و زندگی شهروندان براساس قوانین شهری مستلزم آموزش و اجرای قوانین بهصورت عمومی و همگانی در عرصههای شهر است. در همین راستا با رشد جمعیت، خیابانهای شهر شاهد حضور پررنگ موتورسیکلت در کنار سایر وسایل حملونقل عمومی و شخصی شد. وسیلهای که سفر با آن در تهران سبب میشود زمان را برای کارها دور زد اما به چه ارزشی؛ به ارزش زیرپا گذاشتن حقوق شهروندی و قوانین راهنمایی و رانندگی.
در اینباره مجتبی دانشور، مدیرکل آموزشهای شهروندی شهرداری تهران میگوید: «تردد موتورسواران دغدغه امروز شهر تهران است. اگر پای صحبت عابران پیاده، رانندگان تاکسی و رانندگان اتوبوس بنشینید بدون استثنا همه از نحوه رانندگی موتورسواران و قانونشکنیهایشان در شهر و ایجاد بینظمی گلایه دارند. بنابراین برای ایجاد نظم در شهر بهترین راه چاره اجرای طرح فرهنگی با هدف فرهنگسازی در قالب کمپین موتورسوار خوب بود. اما مشکل با برگزاری این کمپینها برای مدت کوتاه رفع نمیشود و اجرای چنین کمپینها و پویشهایی با اثرگذاری بالا نیاز به تداوم و همکاری سایر نهادها دارد.
براساس تحقیقات صورت گرفته در جوامع دیگر، زمانی پویشها نتایج مطلوب به همراه دارند که ۷ تا ۱۲ سال بهصورت مداوم شاهد اجرای آن پویش باشیم. حال ما برای تداوم پویشها نیاز به همکاری سایر نهادها داریم. خوشبختانه پلیس راهور در سال ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ همکاریهای خوبی در اینباره با ما داشته است و بهعنوان مثال همین کمپین باعث شد شاهد تغییر جریمه و تغییر رفتارهای سلبی درباره موتورسواران باشیم. قبلا اگر موتورسواری تخلف میکرد، موتور توقیف و به پارکینگ منتقل میشد و مالک میتوانست با پرداخت جریمه نقدی موتور را آزاد کند و راکب دوباره تخلفات قبل را از سر میگرفت. اما در این کمپین به جای جریمه و توقیف موتور، راکبان متخلف هر تخلفی اعم از حرکت خلاف جهت، عبور از خط اتوبوسهای تندرو، عبور از چراغ قرمز یا عبور از پیادهراه مرتکب شده باشند، باید در قالب طرح موتوریار همراه پلیس راهنمایی و رانندگی، مشغول ارشاد سایر راکبان شوند. اجرای این طرح بعد از ۶ ماه منجر شد تا جلوی توقیف ۷۰ هزار موتور در شهر گرفته شود. بنابراین پیوستن سایر نهادها به این کمپین و حمایت از آن میتواند بهترین راهکار برای ساماندهی موتورسواران در هر گوشه از شهر باشد. آموزش و پرورش و صداوسیما نقش مؤثری در اینباره دارند چون نقش آموزشی آنها در خانوادهها اثرگذارتر است.
تکلیف شهرداری مشخص نیست
علی نوذرپور، کارشناس مدیریت شهری: برخی از قوانین جامعیت لازم را ندارند و آنطور که باید و شاید همه جوانب یک موضوع را پوشش نمیدهند. بهطور نمونه میتوان به قانون شهرداری در سد معبر اشاره کرد که این روزها علاوه بر دستفروشان و فروشندگان بیکانون، موضوع پارک موتورسیکلت در پیادهروها و پیادهراهها مطرح است. هرچند این موضوع مربوط به حوزه حملونقل است، نیروهای راهور باید رسیدگی کنند اما شهروندان به گمان این که سد معبر است انتظار دارند شهرداری به موضوع ورود کرده و با متخلفان برخورد کند. براساس قانون، شهرداری صرفا میتواند با فرد یا افراد برخورد کند و هیچ دخل و تصرفی در وسایل نقلیه ندارد. بهعبارت دیگر در چنین مواردی تکلیف شهرداری مشخص و شفاف نیست و در این موضوعات با خلأ قانونی مواجه هستیم و وزارت کشور بهعنوان متولی باید چنین مواردی را احصا و قوانین خاص مصوب کند.