به گزارش همشهری آنلاین، آنچه بیشاز پیش باید مورد توجه قرار گیرد، این است که پیدایش معضلی به نام حاشیهنشینی که میتوان آن را زخمی بر پیکر کلانشهرها دانست، با مهاجرت پیوند خورده است؛ مهاجرت به سودای زندگی بهتر و دریافت امکانات رفاهی بیشتر که البته با زندگی در حاشیه شهرها هیچیک از این آرزوها تحقق نمییابد.
در طول سالهای گذشته، دلایلی مانند خشکسالی و بیکاری عدهای را وادار کرد تا از شهر و روستای خود مهاجرت کرده و با امید به یافتن شغل و درآمد بهتر در حواشی کلانشهرها ساکن شوند. قیمت پایین اجاره بها و هزینه کمتر زندگی نیز از دیگر دلایل عمده مهاجرت به حاشیه شهرها محسوب میشود، اما مشکل اینجاست که حاشیه شهرها غالبا از حداقل امکانات رفاهی نیز برخوردار نیستند و این افراد عملا تنها با حواشی پدیده حاشیهنشینی همچون فقر و محرومیتها روبهرو میشوند.
ازآنجا که حاشیههای شهر به دلیل نوع بافت خود پتانسیل بالایی از نظر آسیبهای اجتماعی دارند، میزان جرم هم در چنین مناطقی افزایش مییابد و از سوی دیگر بهتدریج تضاد فرهنگی بین افراد حاشیهنشین و شهروندان عادی، خود را نشان میدهد و گاه حتی افزایش شکاف عمیق اقتصادی، رفاهی با شهروندان و ایجاد حس دشمنی با جامعه، بستر رفتارهای ضداجتماعی را نیز فراهم میکند.
این معضلات در کنار ساخت و سازهای غیراصولی، مجموعه پیچیده و درهم تنیدهای از مسائل مختلف را گریبانگیر ساکنان این مناطق میکند که عملا در محدوده اقتصاد شهری ساکنند، اما در اقتصاد شهری جذب نشدهاند. براساس مطالعات انجام شده، تا قبل از سال ۹۰، در هزار و ۱۰۰محله از ۱۱۰شهر کشور، حدود ۶میلیون و ۷۰۰هزارنفر ساکن سکونتگاههای غیر رسمی بودهاند که با تطبیق آن با آمار سرشماری سال ۱۳۹۵، این تعداد به بیش از ۱۱میلیون نفر رسیده است.
از سال ۹۵ تاکنون آمار رسمی از تعداد جمعیت حاشیهنشین کشور وجود ندارد، اما برخی تخمین میزنند این جمعیت درحالحاضر شاید تا ۱۹میلیون نفر هم رسیده باشد.
همدان
براساس آمارها، یک سوم جمعیت همدان در حاشیه شهرها زندگی میکنند و از آنجایی که میزان مهاجرت از روستاها و شهرهای اطراف به مرکز استان بالاست، ﺷﻬﺮ ﻫﻤﺪان ﻧﯿﺰ به عنوان مرکز استان، ﺑﻪ شکل ﮔﺴﺘﺮدهای ﺑﺎ اﯾﻦ ﻣﻌﻀﻞ ﻣﻮاجه اﺳﺖ. مناطق حاشیهای ﺑـﻪﺻﻮرت ﮐﻤﺮﺑﻨﺪی از ﺷﻤﺎلﻏﺮﺑﯽ ﺗﺎ ﺟﻨﻮب ﺷﺮﻗﯽ ﺷﻬﺮ را درﺑﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ و رﺷﺪ ﻗﺎرچﮔﻮﻧﻪ اﯾـﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻫﻤﭽﻨﺎن اداﻣﻪ ﯾﺎﻓﺘﻪ، ﺑـﻪ ﻧﺤﻮی ﮐـﻪ ﺟﻐﺮاﻓﯿﺎی ﻓﯿﺰﯾﮑـﯽ ﺷـﻬﺮ را دﺳـﺘﺨﻮش ﻧـﺎﻫﻤﮕﻮﻧﯽ و ﻧﺎﻫﻨﺠﺎریهای ﺷﺪﯾﺪ ﮐﺮده اﺳﺖ.
حدود ۳۰ درﺻﺪ از ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺷﻬﺮ ﻫﻤﺪان در ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺣﺎﺷﯿﻪﻧﺸﯿﻦ اﺳﺘﻘﺮار ﯾﺎﻓﺘﻪاند و اﯾـﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﺑـﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ مهاجرتهای روﺳﺘﺎﯾﯽ درﺣﺎل اﻓﺰاﯾش اﺳﺖ. ﺑﺮاﺳﺎس برخی ﺑﺮرﺳﯽهای انجام شده، ﺗﺮاﮐﻢ ﺑﺎﻻی اﻓﺮاد در واﺣـﺪﻫﺎی ﻣﺴـﮑﻮﻧﯽ، ﺗﻌـﺪاد اﻧـﺪک اﺗﺎق ﺧﺎﻧﻪﻫﺎی ﯾﮏ ﺷﺒﻪساز و ﺳﺎﺧﺖ و ﺳﺎزﻫﺎی ﻏﯿﺮﻣﺠﺎز ﻣﺴـﮑﻦ ﺑـﺎ ﻣﺼـﺎﻟﺢ ﮐـﻢدوام و ﻏﯿﺮاﺳﺘﺎﻧﺪارد، ﺑﺮﺧـﻮردارنبودن واﺣـﺪﻫﺎی ﻣﺴـﮑﻮﻧﯽ از ﺣـﺪاﻗﻞ ﺗﺴـﻬﯿﻼت و ﺿـﺮورﯾﺎت زﻧﺪﮔﯽ و ﺗﺤﻤﯿﻞ ﻫﺰﯾﻨﻪﻫﺎی ﻣﺴﮑﻦ ﺑﺮ ﺑﺨﺸﯽ از مشکلات ﺳﺎﮐﻨﺎن اﯾـﻦ ﻣﻨـﺎﻃﻖ در همدان است.
ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﯾﻨﮑﻪ ﻣﺤﻼت ﺣﺎﺷـﯿﻪنشین ﺧـﻮد را ﺟﺰﺋﯽ از ﺷﻬﺮ ﻣﯽدانند، ﺧﻮاﺳﺘﺎر ﺑﺮﺧﻮرداری از ﺧﺪﻣﺎت ﺷﻬﺮی ﻤﺎﻧﻨﺪ ﺳﺎﯾﺮ ﻧﻘﺎط ﺷﻬﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ و از آﻧﺠـﺎ که میداﻧﻨﺪ ﻣﯿﺰان ﺧﺪﻣﺎترسانی ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺤﺪود و ﮐﻤﺘﺮ ﺑﻮده، از این رو از ﺧﺪﻣﺎترﺳﺎﻧﯽ ﺑﻪ اﯾـﻦ ﻣﺤﻼت، اﺣﺴﺎس ﻧﺎرﺿﺎﯾﺘﯽ داﺷﺘﻪ و ﺧﻮاﺳﺘﺎر ﺧﺪﻣﺎترﺳﺎﻧﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ هستند.
قم
حاشیهنشینی یکی از چالشهای جدی در گسترش جرایم و آسیبهای اجتماعی در قم است. حدود یک سوم از مردم این شهر زیر سقفهای لرزان بافت فرسوده و سکونتگاههای غیررسمی زندگی میکنند. غیر از بافت فرسوده که بیشتر در هسته مرکزی و بافت قدیمی شهر وجود دارد، بیش از ۱۶۳ هزارنفر در ۲۰ هزارو ۱۶۵ هکتار سکونتگاههای غیررسمی بهسر میبرند.
این شهر دارای ۱۶ سکونتگاه غیررسمی شامل عباسآباد، شهرک مهدیه، شهرک فاطمیه، قلعه کامکار، شیخآباد، شادقلی خان، علیآباد سعدگان، دانیال نبی، یزدانشهر، شهید جوینده، پیرامون شهید محلاتی، اکبرآباد، اراضی بیگدلی، اسماعیلآباد، جمکران و شهرک صاحب الزمان(عج) است.
غیر از اسماعیلآباد و بخش کمی از جمکران، بقیه محلهها در محدوده مصوب شهری شکل گرفتهاند. شهرک فاطمیه با ۳۲۸ هکتار اراضی و ۳۰ هزارنفر جمعیت، بیشترین مقدار سکونتگاه غیررسمی و جمعیت را دارد.
جمکران و قلعه کامکار نیز در رتبههای دوم و سوم قرار دارند. اگرچه در سالهای اخیر در قالب بازآفرینی شهری، طرحهای مختلف درمانی و بهداشتی، آموزشی، خدماتی و فضای سبز، ورزشی و... در مناطق حاشیهای شهر قم اجرا شده، اما سایه محرومیت همچنان روی این مناطق وجود دارد. مهمترین دلیل شکلگیری این سکونتگاهها، فقر و پایین بودن درآمد است، بنابراین مردم این مناطق انتظار دارند در کنار توسعه خدمات مختلف و طرحهای عمرانی، برای فقرزدایی و اشتغالزایی مردم هم چارهاندیشی شود.
یزد
یزد هم از استانهایی است که با چالش حاشیهنشینی مواجه است. بیشتر جمعیت حاشیهنشین استان در شهرهای یزد و میبد شناسایی شدهاند و بیشترین جمعیت حاشیهنشین در شهر یزد و حدود ۸۵هزارنفر است. درحال حاضر در شهر یزد محلههای اسکان، حسنآباد و کشتارگاه در زمره مناطق حاشیهنشین بهشمار میروند و شهر میبد نیز با این معضل روبهرو است. قطعا پایین بودن هزینههای زندگی بهویژه مسکن، اصلیترین عامل ایجاد پدیده حاشیهنشینی است.
یزد از استان های مهاجرپذیر آن هم از نوع کارگران یدی است که توانایی مالی بالایی ندارند و بخشی از حاشیهنشینها نیز مهاجران روستایی بومی استان هستند که بهدلیل خشکسالی و نبود اشتغال روستایی، به شهر مهاجرت میکنند و در حاشیهها ساکن میشوند.
بسیاری از این مهاجران بومی و غیربومی خواستار سکونت دراین نقاط شهر هستند که باعث ایجاد آسیبهای اجتماعی بسیاری بهویژه از ناحیه تفاوتهای فرهنگی میشود.
قطعا پدیده حاشیه نشینی قابل حذف نیست، چراکه با توجه به وضعیت کنونی، مهاجرت همواره اتفاق میافتد و بسیاری از مهاجران توانایی زندگی در مناطق شهری را ندارند و به حاشیه شهر پناه میبرند، اما باید با ایجاد بستر خدمات مناسب در مناطق ارتقای سطح خدمات اجتماعی، اقتصادی و آموزشی و بسترسازی برای سکونت مردم، از آسیبهای آن کاست.
مرکزی
براساس بررسیهای انجام شده، ۷۱۲ هکتار از وسعت استان مرکزی را سکونتگاههای غیررسمی تشکیل میدهند و هزار و ۹۰۰ هکتار بافت فرسوده و ناهمگن در شهرستانهای این استان وجود دارد. درمجموع ۱۳ درصد از جمعیت شهری استان مرکزی؛ معادل ۱۲۵ هزار نفر دراین بافتها زندگی میکنند.
بیشترین مناطق حاشیهای استان مرکزی به میزان ۴۵۴ هکتار، در اراک و پس از آن ۲۵۸ هکتار در ساوه قرار دارد. در واقع ۷ درصد از مساحت اراک و ۲۳ درصد جمعیت این کلانشهر در سکونتگاههای غیررسمی زندگی میکنند. ۱۹ درصد از جمعیت شهر ساوه نیز در مناطق حاشیهای زندگی میکنند.
در سالهای گذشته طرح بازآفرینی شهری با هدف ارتقای زیرساختها، مقاومسازی بناها، توسعه امکانات و خدمات روبنایی و توسعه فضاهای شهری در مناطق حاشیهای اجرا شدهاست، اما ساکنان این مناطق همچنان نیازمند توجه بیشتری ازسوی دستگاههای خدماترسان هستند. مهمترین اقداماتی که برای رفع مشکلات ساکنان حاشیهنشین شهری باید انجام شود، رفع مشکل بیکاری و درآمد پایین، توسعه زیرساختها و کاربریهای عمومی و نظارت بر عملکرد ساخت و ساز دراین مناطق است.
آذربایجان غربی
محبوبیت ارومیه برای جذب مهاجران تنها منحصربه جمعیت داخل استان نمیشود و این شهر پذیرای مهاجران زیادی از استانهای اطراف ازجمله کردستان است. پیدا کردن سریع کار دراین شهر و فراهم بودن زیرساختهای شهری و همچنین آب و هوای خوب موجب شده تا جمعیت حاشیهای به سرعت دراین شهر رو به افزایش بگذارد و جمعیت ۳۰۰ هزارنفری حاشیهای در ارومیه شکل بگیرد.
هرچند که شهرهای بزرگی مانند مهاباد و میاندوآب هم از حاشیهنشینی رنج میبرند، اما تعداد جمعیت حاشیهنشین دراین شهرها چندان زیاد نبوده و بهعنوان یک معضل شهری مطرح نیست. بااحتساب جمعیت حاشیهنشین در شهرهای دیگر مجموع جمعیت حاشیهنشین آذربایجان غربی به حدود ۳۵۰ هزارنفر میرسد.
شهرداری ارومیه علاوه بر چالش ساخت وساز غیرمجاز در حاشیه شهر، با مشکل دفع پسماند و جمعآوری زباله این مناطق نیز روبهرو است. زمینهای خالی حاشیه شهر و نبود نظارت کافی موجب تخلیه زباله حاشیهنشینها بهصورت غیراصولی دراین محدوده شده و احتمال بیماریهای عفونی وجود دارد.
خراسان شمالی
شهر بجنورد در خراسان شمالی از بزرگترین مراکز حاشیه نشین کشور است که مشکلات اجتماعی آن نیز هر روز بزرگتر میشود. مرکز خراسان شمالی ۲۱۱ هزارنفر جمعیت دارد که ۷۵ هزارنفر از این تعداد، یعنی یکسوم جمعیت این شهر در سکونتگاههای حاشیهای و غیررسمی زندگی میکنند.
۲۶ محله و سکونتگاه غیررسمی در حواشی شهر بجنورد وجود دارد که غالب ساکنان آنها را مهاجران و روستاییان حاشیه مرکز خراسان شمالی تشکیل میدهند؛ مناطقی چون باقرخان، کوی امام هادی، کلاته جوادیه، حلقه سنگ، ملکش، احمدآباد، صندل آباد که ساکنان آنها در کنار مشکلات اقتصادی و اجتماعی ویژه خود، از کاستیهای خدماتی و شهری متعددی نیز تنها به دلیل حاشیهای و غیررسمی بودن محل سکونت رنج میبرند.
سال گذشته اعتباراتی ازسوی وزارت کشور برای توسعه و تجهیز مناطق حاشیه نشین، اماکن فرهنگی و تفریحی این مناطق پرداخت شده است که این اعتبار یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان بوده و در شهرستانهای بجنورد، شیروان و اسفراین که بعد از مرکز استان، در رتبه دوم و سوم حاشینهشینی قرار دارند، هزینه شده است.
گیلان
در گیلان پدیده حاشیه نشینی در شهرهای رشت، لنگرود، تالش و بندرانزلی نسبت به سایر مناطق استان بیشتر است. برخی آمارها، از حاشیهنشینی حدود ۲۰۰هزارنفر دراین ۴ شهر استان حکایت دارد. این وضعیت همزمان با گسترش فقر، شکاف طبقاتی و رشد اجاره بهای مسکن رو به افزایش است.
حاشیهنشینی دراین شهرها مشکلاتی در حوزههای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و شهری ایجاد کرده است. در حوزه آسیبهای اجتماعی انواع بزهکاری و کج رفتاری مانند قاچاق، فروش موادمخدر، خشونت و نزاع درحال رشد است. افزایش دستفروشی، دورهگردی و تکدیگری از آسیبهای اجتماعی - اقتصادی در مناطق حاشیهنشین است.
بافت سکونتگاههای غیرمجاز و غیراستاندارد و ناهمگون است و در زمینه زیست محیطی و بهداشتی نیز شرایط مناسبی ندارد. در سالهای اخیر براساس برنامه مشترک وزارت مسکن و شهرسازی با شهرداریها، برنامه احیای بافتهای فرسوده شهری و بهسازی مناطق حاشیه در دستورکار قرار گرفت و سال گذشته اجرای ۵ پروژه در محدودههای بازآفرینی شهری و سکونتگاههای غیررسمی در شهرهای مختلف گیلان تصویب شد.
لرستان
۳۸۴هزارنفر از جمعیت استان لرستان در بافتهای ناکارآمد میانی، سکونتگاههای غیررسمی (حاشیه نشینی) و بافتهای تاریخی استان سکونت دارند. مساحت بافتهای ناکارآمد کشور ۱۴۰هزار و ۷۶۷هکتار است که سهم لرستان از این رقم ۲هزار و ۵۱ هکتار معادل ۱۴ درصد مساحت استان است که به تفکیک شامل ۳۴۳هکتار بافت تاریخی، ۸۰۷هکتار بافت ناکارآمد میانی و ۹۰۱هکتار سکونتگاه غیررسمی است.
مناطق حاشیهنشین استان در ۵ شهر خرمآباد با ۲۱۹هکتار مساحت، بروجرد با ۲۱۲ هکتار مساحت، دورود با ۲۲۸هکتار مساحت، کوهدشت با ۱۱۲ هکتار مساحت و الیگودرز با ۱۳۰ هکتار مساحت وجود دارد. مجموع محلهها و پهنههای حاشیهنشین استان ۳۸مورد شامل ۱۱محله در خرمآباد، ۱۲ محله در بروجرد، ۵ محله در دورود، ۴ محله در کوهدشت و ۶ محله در الیگودرز است که ۸ درصد از مساحت شهری استان و ۲۱ درصد از جمعیت آن را شامل میشوند.
مردم حاشیهنشین لرستان از کیفیت خدمات ارائه شده به آنها رضایت ندارند؛ موضوعی که اگر برای رفع آن تلاشی همه جانبه با همکاری همه دستگاههای مرتبط صورت نگیرد، باید منتظر چالشهای اساسی دراین مناطق بود.
مطالعات نشان میدهد هیچکدام از محلههای حاشیهنشین نتوانستهاند امنیت در ابعاد اقتصادی شامل مسکن مناسب، امنیت مالی، بهداشت و... را برای ساکنان خود و حتی محلات مجاور تامین کنند.
اصفهان
بررسیها نشان میدهد بدون تردید اصفهان در ۱۰ سال گذشته یکی از مقاصد پرطرفدار برای مهاجران داخلی و البته خارجی بوده است.
همچنین وجود صنایع مادر، زیرساختهای حمل ونقل قابل توجه و جادههای اصلی و فرعی مناسب، فعالیت کارگاههای صنعتی و تولیدی کارجویان و بیکاران را از استانهای مختلف به این استان روانه کرده است؛ جمعیتی که با توجه به گرانی زمین و مسکن و وضعیت نامطلوب اقتصادی، چارهای جز حاشیهنشینی ندارند.
ادارهکل راه و شهرسازی اصفهان جمعیت حاشیهنشینان استان را ۴۵۰ تا ۵۰۰ هزارنفر اعلام کرده است که ۱۲۰ خانوار را شامل میشوند.
۲۲۱ هزارنفر از آنها در ۲ هزارو ۳۸۴ هکتار از مساحت حاشیه شهر اصفهان ساکن هستند. اصفهان بیش از ۴۰ درصد این حاشیهنشینان را در خود جا داده است و پس از آن، نجفآباد ۲۵ درصد، شهرضا بین ۳ تا ۲۷ درصد در مناطق مختلف و خمینی شهر با پراکندگی بین ۳ تا ۱۴ درصد بیشترین حاشیهنشینی را در استان به خود اختصاص دادهاند.
گلستان
براساس اعلام استانداری گلستان، این استان در ۱۰سال گذشته رشد بیش از ۴۰۰درصدی همراه با شناسایی بیش از ۶۰ نقطه حاشیهای را تجربه کرده است؛ رشدی که مسئولان و کارشناسان اصلیترین عامل آن را مهاجرت ناشی از خشکسالی و بیکاری فزاینده در استانهای مرکزی و جنوبی کشور میدانند.
ازسوی دیگر دفتر فنی معاونت عمرانی استانداری گلستان وسعت سکونتگاههای غیررسمی و مناطق حاشیهنشین استان را بالغ بر هزار هکتار اعلام کرده است؛ بافتهایی حاشیهای که ازنظر کالبدی پایدار نبوده و فاقد شبکههای زیربنایی و تاسیساتی مناسب هستند. بسیاری از مشکلات و آسیبهایی که در سکونتگاههای غیررسمی وجود دارد، بخش سلامت را درگیر میکند.
با وجود اذعان مسئولان مبنی بر اینکه لازم است برای ساماندهی این حوزهها اقدامی جدی صورت گیرد، در ۱۰سال اخیر، گلستان همواره شاهد رشد سکونتگاههای غیر رسمی بوده است.
به گواه برخی بررسیهای انجام شده، ۱۵درصد از جمعیت گلستان حاشیهنشین هستند، اما این عدد مورد تایید وزارت کشور نیست و اینکه بافتهای ناکارآمد هم در آن لحاظ شدهاست.
کرمان
استان کرمان ۲۳ شهرستان دارد که از این تعداد، شهرهای کرمان، سیرجان، رفسنجان، بم و جیرفت بیشترین آمار جمعیت حاشیهنشین را بهخود اختصاص دادهاند و دیگر شهرها، بیشتر مهاجرفرست محسوب میشوند. اینکه گسترش حاشیهنشینی در کدامیک از این مناطق، وضعیت حادتری دارد، به نسبت جمعیت هریک متفاوت است، اما بهطورکلی میتوان گفت شهر کرمان وضع نامناسبتری دارد. آمارهای رسمی از سکونت ۷۰ هزار حاشیهنشین در شهر کرمان خبر میدهند، اما کارشناسان مستقل معتقدند این آمار دوبرابر است و برخی نیز مدعی هستند جمعیت حاشیهنشین شهر کرمان که از خدمات عمومی شهر بیبهرهاند، از ۲۰۰ هزار نفر کمتر نیست. برای مهار حاشیهنشینی، از سال ۹۷ در شهر کرمان بهعنوان یکی از مراکز استانهای پایلوت، دفاتر تسهیلگری تاسیس شدهاست. این دفاتر به همراه مددکاران و متخصصان حوزههای مربوطه در هفت نقطه از حاشیه شهر مستقر شدهاند و نیازهای مردم هر منطقه و اولویتها را شناسایی میکنند. تاکنون، از موفقیت یا عدم موفقیت این دفاتر، گزارش رسمیای منتشر نشده، اما ارزیابیها نشان میدهد روند رو به رشد حاشیهنشینی در شهر کرمان نسبت به ۱۰ سال گذشته کندتر شده و در مرحله مهار قرار گرفته است. جدیترین چالش در حاشیههای شهرهای استان کرمان، مربوط به ساختوسازهای غیرمجازی است که بدون اخذ پروانه صورت میگیرد و طبق قانون نمیتوانند از خدمات عمومی شهر بهرهمند شوند.
مازندران
حاشیهنشینان در مازندران حدود ۴ درصد از جمعیت این استان را تشکیل میدهند که با توجه به آمارهای کشوری، شرایط بهتر این استان را نشان میدهد. براساس آخرین آمارهای موجود، مازندران ۳۳ منطقه حاشیهنشین دارد که بیش از ۱۴۰ هزارنفر دراین مناطق ساکن هستند که در سالهای اخیر به دلیل افزایش مهاجرتها به این استان، حاشیهنشینی روند رو به افزایشی پیدا کرده است. این روند در حاشیه شهرهای بزرگ استان مانند ساری، بابل، قائمشهر، آمل، بهشهر و تنکابن بیشتر به چشم میآید؛ تا جایی که برخی مناطق حاشیهنشین در مازندران ازنظر جغرافیایی در حاشیه قرار ندارند و با وجود قرار داشتن در داخل حریم شهری، به دلایل مختلف برخورداری کمتری از زیرساختها دارند و آسیبهای اجتماعی نیز در آنها بیشتر به چشم میآید. در چند سال اخیر تلاشهایی ازسوی شهرداریهای مازندران و مدیران حوزه اجتماعی این استان برای تقویت زیرساختها و توزیع عادلانه خدمات به منظور بهبود شاخصهای اجتماعی انجام شدهاست. با این حال مسائلی مانند افزایش مهاجرت به مازندران از استانهای کمبرخوردار و رشد بیضابطه قیمت زمین و مسکن در شهرهای استان، سبب شده بخشی از جمعیت به سکونت در مناطق حاشیهای نزدیک شوند؛ روندی که حتی در حاشیه برخی روستاهای بزرگ نیز دیده میشود.
سمنان
سمنان یکی از مقصدهای اصلی افراد جویای کار محسوب میشود. موقعیت جغرافیایی این استان و دسترسی حدود ۵۰ درصد جمعیت کشور با فاصله زمانی بین سه تا چهار ساعت به این استان در کنار افزایش زیرساختهای صنعتی و واحدهای معدنی در سمنان طی دو دهه اخیر سبب شده میل به مهاجرت به این استان بیشتر و به طبع آن حاشیهنشینی هم پررنگتر شود. البته سمنان هنوز به صورت جدی با چالشهای حاشیهنشینی مواجه نشده است. آمارها نشان میدهد جمعیت حاشیهنشین دراین استان ۷۰۰ هزارنفری کمتر از ۳۰ هزارنفر است که بخش مهمی از این جمعیت نیز در شهرستان شاهرود سکونت دارند و عمده آنها نیز غیربومیان جویای کار از استانهای دیگر هستند. این روند در شرایطی مشاهده میشود که ساکنان برخی شهرهای استان سمنان درحالحاضر از کمبود زیرساختهای رفاهی و شهری انتقادهایی دارند، اما آنچه سمنان را درمعرض گسترش حاشیهنشینی قرار میدهد، افزایش همین مهاجرتهاست. در چشماندازهای توسعه این استان جذب جمعیت مهاجر برای تأمین نیروی کار واحدهای صنعتی کنونی و واحدهایی که در آینده ساخته میشود، یکی از برنامههای مدنظر است. کارشناسان معتقدند استان سمنان در صورت جذب بدون برنامه جمعیت مهاجر، در آینده با چالشهای جدی در حوزه حاشیهنشینی مواجه خواهد شد.
خراسان رضوی
خراسان رضوی ۹هزار و ۲۰۰ هکتار سکونتگاه غیررسمی به شکل حاشیهنشین دارد که جمعیتی درحدود یک میلیون و ۷۲۰هزار نفر را در خود جای داده است. این آمار درحالیاست که در حاشیه شهر مشهد نیز یک میلیون و ۳۰۰هزار نفر در ۳هزار و ۹۰۰هکتار سکونتگاه غیررسمی و بافت ناکارآمد ساکن هستند. یکی از معضلات حاشیهنشینان در استان خراسان رضوی تامین آب اشامیدنی مناسب و بهداشتی است. حاشیه شهر مشهد بیش از ۶۰۰کیلومتر شبکه جمعآوری فاضلاب شهری نیاز دارد که ۳۰۰کیلومتر آن باید هرچه زودتر اجرا شود، اما به دلیل تامین نشدن اعتبار برای ساخت تصفیهخانه، اجرای این طرح امکانپذیر نیست. ازسوی دیگر امنیت حاشیه شهر مشهد با مشکلاتی مانند زورگیری، حضور ارازل و اوباش و تجمع معتادان متجاهر تهدید میشود که نیازمند ساماندهی است. ترافیک سنگین از دیگر مشکلات مناطق حاشیهنشین استان، بهویژه در شهر مشهد است که ساختوسازهای غیرمجاز، خیابانهای کمعرض و پیادهروهای باریک و غیراستاندارد ازجمله دلایل آن بهشمار میرود. این معضل درحالیاست که در هنگام بروز حوادثی مانند سیل، زلزله یا آتشسوزی با وجود خیابانها و معابر باریک پیچدرپیچ و بعضا بنبست در حاشیه شهر، عملیات امدادرسانی با مشکلات بسیاری مواجه میشود.
قزوین
حاشیهنشینی را میتوان یکی از مهمترین چالشهای استان صنعتی و دانشگاهی قزوین دانست. جمعیت حاشیهنشین استان درحالحاضر به رقمی درحدود ۲۰۰ هزارنفر میرسد که در مناطق حاشیهای شهر قزوین استقرار یافتهاند و این روند بهگونهای نگران کننده در ۵ سال گذشته گسترش داشته است. از آنجا که ترکیب مهاجران استقرار یافته در مناطق اسکان غیررسمی و حاشیهای این استان ناهمگون است، این موضوع میتواند چالشهای اجتماعی و فرهنگی بسیاری بههمراه داشته باشد. جمعیت حاشیهنشین قزوین که بیشتر آنها کارگر یا مهاجرانی از کشورهای افغانستان و پاکستان هستند، به دلیل افزایش سرسامآور اجارهبها در سومین استان گران کشور، در حاشیه شهر و مناطق منفصله شهری فضاهایی را برای اسکان خود ایجاد کردهاند. ازسوی دیگر قزوین از شهرهایی است که بهواسطه سیاستگذاریهای نامناسب در زمینه بافتهای تاریخی - شهری، بخشی از جمعیت حاشیهنشین آن در بافت قدیمی شهر استقرار یافتهاند که این موضوع علاوه بر افزایش سرعت فرسایش بافت قدیمی و تاریخی شهر، بعضا تبعات حاشیه نشینی را دراین شهر تعمیق کردهاست.
زنجان
زنجان جزو ۱۰ استان «کم حاشیهنشین» کشور است و میزان حاشیهنشینی دراین استان پایینتر از میانگین کشوری است. حدود ۶۶ هزارنفر از جمعیت استان حاشیهنشین هستند. سکونتگاههای حاشیهای استان زنجان از زیرساختهای زندگی شهری برخوردارند، اما امکانات و خدمات شهری به اندازه نقاط دیگر شهر دراین محلهها وجود ندارد که این موضوع اهالی را با مشکلات عدیدهای مواجه کردهاست. مقایسه سرشماری سال ۹۰ و ۹۵ استان زنجان نشان از کاهش حدود ۶ درصدی جمعیت حاشیهنشین در این استان دارد. پدیده حاشیهنشینی در ۴ شهر زنجان، ابهر، خدابنده و خرمدره مشاهده میشود. دراین میان حاشیهنشان شهر زنجان در ۷ منطقه این شهر مانند اسلامآباد، نجفآباد، سایان، خان دره، فاطمیه، گوجیکآباد، شهرک شهداء ساکن شدهاند. در ابهر نیز دو منطقه حسینآباد و کوی شریعتی قیدار از مناطق حاشیهنشین بهحساب میآید. درحالحاضر حاشیهنشینان زنجان خواستار ارائه خدمات بیشتر شهری مانند بهداشت، آسفالت مناسب برای معابر، گسترش فضای سبز و تقویت امکانات تفریحی برای کودکان هستند؛ موضوعی که بهنظر میرسد با وجود پیچ و خمهای قانونی، تحقق آن بهراحتی امکانپذیر نخواهد بود.
کردستان
۵۳۷هزارنفر از جمعیت یک میلیون و ۶۰۰هزارنفری کردستان در حاشیهها ساکن هستند. در واقع یک سوم مساحت و ۵۱درصد جمعیت شهری کردستان را حاشیهها تشکیل میدهد. براساس نظر کارشناسان، ۷۵درصد از جمعیت کردستان شهرنشین هستند که تا افق ۱۴۲۰ این آمار به ۸۵درصد میرسد. گستره سکونتگاههای کردستان در سنندج و مناطق اطراف آن خلاصه نمیشود. از ۲۹شهر کردستان، در شهرهای بانه، مریوان، سقز، قروه، کامیاران، دهگلان، بیجار و دیواندره بافتهای فرسوده و سکونتگاههای غیررسمی وجود دارد. بیشترین حجم حاشیهنشینی در بانه، مریوان، سقز و قروه پراکنده شده است. در شهرستان سنندج نیز به تنهایی چهار ناحیه منفصل شهری به نامهای حسنآباد، گریزه، نایسر و ننله وجود دارد که نه از خدمات روستایی بهرهمند میشوند و نه به اندازه شهرهای استان از خدمات مدیریت شهری استفاده میکنند. همچنین بافت حاشیهای شهر سنندج متشکل از ۱۷محله است که بهطور عمده دامنه ارتفاعات و تپههای شمال، شمال شرقی و شرق و جنوب را تصرف کردهاند. توسعه فضاهای عمومی، فرهنگی و آموزشی و بهسازی معابر مهمترین مشکلات در حاشیه شهرهای کردستان است. بین ۴۰ تا ۵۰ درصد اشتغال این استان نیز غیررسمی است.
کهگیلویه و بویراحمد
کهگیلویه و بویراحمد استانی عشایری است و طی دهههای گذشته در کنار کوچ روستاییان به حاشیه یاسوج، شاهد سکونت عشایر یکجانشین در حاشیه شهر هم بوده است. براساس آمار اعلام شده بیش از ۱۰۰ هزارنفر در حاشیه یاسوج سکونت دارند؛ یعنی کمی کمتر از جمعیت اصلی شهر که حدود ۱۲۰ هزارنفر میشود. این درحالیاست که کل جمعیت استان حدود ۸۰۰ هزارنفر است؛ یعنی یکهشتم جمعیت حاشیهنشین مرکز استان هستند. مطابق پیشبینی صورت گرفته، جمعیت این شهر در افق ۱۰ ساله از جمعیت ۲۰۰ هزارنفری کنونی به بیش از ۳۰۰ هزارنفر میرسد. ازسوی دیگر شهر یاسوج بهعنوان مرکز استان از شاخصهای توسعه شهری عقب مانده و همین موضوع مشکلات شهر و حاشیههای آن را دوچندان کرده است. گچساران هم بعد از یاسوج، دومین کانون حاشیهنشینی در کهگیلویه و بویراحمد محسوب میشود. مهمترین عامل حاشیهنشینی در کهگیلویه و بویراحمد، محرومیتهای زیاد و تاریخی در استان است و کارشناسان معتقدند رسیدگی به مناطق روستایی و دیگر شهرهای استان بهویژه توسعه راههای ارتباطی میتواند بخشی از مشکلات حاشیهنشینی دراین منطقه را رفع کند.
چهارمحال و بختیاری
هرچند حاشیهنشینی، همانند کلانشهرهای کشور، در استان چهارمحال و بختیاری شکل نگرفته است و در این استان حاشیهنشینی به معنای متداول و رایج آن وجود ندارد، اما در سالهای اخیر بیش از هزار هکتار بافت ناکارآمد میانی و ۴۶۲ هکتار بافت سکونتگاههای غیررسمی دراین استان شناسایی شده است که به ترتیب ۱۱ و ۸/۳ درصد از کل بافتهای شهری این استان را شامل میشود. در سالهای گذشته مساله حاشیهنشینی به خوبی دراین استان مدیریت شده و ازسوی دیگر حاشیهنشینی در فرهنگ مردم شهری و روستایی این استان جایی نداشته و از آنجا که چهارمحال و بختیاری بیشتر استان مهاجرفرست است تا مهاجرپذیر، چنین پدیدهای در استان شکل نگرفته است. با این وجود به جز بافتهای تاریخی و فرسوده واقع در برخی شهرهای استان، سه محله مهدیه، اشکفتک و چالشتر در شهرکرد، محله صادقآباد و محلهای در نقنه شهرستان بروجن و محلات حاجیآباد، شیرانی و خاردان در شهرستان لردگان جزو بافتهای ناکارآمد شهری بهشمار میروند که پدیده حاشیهنشینی در سه محله مهدیه، اشکفتک و چالشتر در شهرکرد بیش از سایر مناطق به چشم میخورد.
هرمزگان
براساس آمارهای موجود بیش از ۴۰درصد از جمعیت استان هرمزگان در مناطق حاشیهنشین و بافت فرسوده زندگی میکنند. درمجموع ۸ شهر بزرگ و مهم استان هرمزگان، بهغیراز بندرعباس، دارای ۲ هزار و ۳۹۱ هکتار بافت فرسوده و سکونتگاه غیررسمی مصوب هستند. این درحالیاست که حاشیهنشینی در بندرعباس، بهعنوان مرکز استان هرمزگان، گستردهتر است؛ آمارها نشان میدهد در ۵ هزارهکتار محدوده قانونی شهر بندرعباس، هزار و ۳۷۲هکتار بافت فرسوده، ۳۰۸هکتار سکونتگاه غیررسمی و ۱۷۵هکتار بافت تاریخی وجود دارد و بیشاز ۳۰۰هزارنفر در بافتهای ناکارآمد ساکن هستند که معادل ۵۰درصد از کل جمعیت شهر بندرعباس را شامل می شود. تفاوت حاشیهنشینی در بندرعباس با شهرهای دیگر استان را میتوان در حاشیهنشینی بندرگاهی باراندازی و جذب کارگرهایی با دستمزد پایین در بندرعباس دانست که سبب شده در کنار اقتصاد داخلی، اقتصاد حاشیهای نیز ایجاد شود و این موضوع به ایجاد مسکن حاشیهای و اقتصاد غیررسمی منجر شده است.
خراسان جنوبی
براساس تعریفی که از حاشیهنشینی ارائه و بهعنوان ساختوساز غیراصولی و خارج از بافت شهری تلقی می شود، باید اذعان کرد خراسان جنوبی کمتر با این معضل روبهرو است؛ تاحدی که حتی میتوان گفت در شهرهای استان و بهویژه بیرجند، به دلیل کم بودن جمعیت، منطقهای بهعنوان «محلههای حاشیهنشین» وجود ندارد. این موضوع درحالیاست که یکی از معضلات اساسی در خراسان جنوبی، مشکلات ناشی از خشکسالی و به طبع آن بیکاری و عدم اشتغال کشاورزان است که زمینهساز مهاجرت آنها به شهرهای مختلف استان میشود. این افراد که اکثرا به شهر بیرجند مهاجرت میکنند، در واحدهای آپارتمانی داخل شهر ساکن میشوند و در صورت نداشتن توانایی مالی، روستاهای حاشیه شهر بیرجند را برای سکونت انتخاب میکنند. این روستاها جزو بافت شهری نبوده و بهعنوان حاشیه شهر شناخته نمیشود.
کرمانشاه
بیش از ۳۰۰هزارنفر از جمعیت یک میلیون نفری کرمانشاه در حاشیهها زندگی میکنند. جنگ تحمیلی ۴۰۰روستای استان را خالی از سکنه کرد و نتیجه آن مهاجرت خیل جمعیت به شهر کرمانشاه بود. ۳۶محله در شهر کرمانشاه حاشیهنشین است که ۳۳درصد جمعیت این کلانشهر را در خود جا داده است. در واقع حاشیهنشینها در استان، در شهر کرمانشاه تجمع پیدا کردهاند. قصرشیرین نیز دیگر شهر حاشیهنشین استان است. پتانسیل بالای اقتصادی شهرستان قصرشیرین و وجود ۱۸۶کیلومتر مرز با عراق و مرزهای رسمی خسروی و پرویزخان با کارکرد اقتصادی بالا باعث شده در سالهای گذشته افرادی به این منطقه مهاجرت کرده و اقدام به ساخت و سازهای غیرمجاز در محلههای حاشیه کنند. عموم این افراد از قشر کم درآمد جامعه هستند. حاشیهنشینی در قصرشیرین شامل محله بلوکهای قصرجدید، پالیآباد و محله پشت امیدوار است. محروم بودن از خدمات مدیریت شهری و شهرداری برای ساماندهی معابر، نبود امکاناتی عمومی مانند فضای سبز، زمین بازی یا بوستان و امکانات فرهنگی و آموزشی از مهمترین نیازهای این محلهها بهحساب میآید.
اردبیل
اردبیل درحالحاضر در مرکز استان و شهرهای بزرگ درگیر معضل حاشیه نشینی شده است. از جمعیت یک میلیون و ۲۰۰ هزارنفری این استان، بیش از ۲۰۰ هزار نفر در حاشیه و سکونتگاههای غیررسمی زندگی میکنند؛ این درحالی است که بهگفته مسئولان قضایی، ۸۰ درصد جرایم استان در حاشیه شهرها اتفاق میافتد.
جمعیت حاشیه نشین استان غالبا از افرادی تشکیل میشود که به دلیل نبود درآمد مناسب و عدم دسترسی کافی به امکانات رفاهی و آموزشی، از روستاها و شهرهای کوچک مهاجرت کرده اند و در شهرهای بزرگ استان و بهویژه شهر اردبیل اسکان یافتهاند. دراین میان شهرهای اردبیل، پارسآباد و مشگینشهر بیشترین میزان حاشیهنشین را در خود جای دادهاند.
مهمترین چالش حاشیهنشینان استان اردبیل با شهرداری در رابطه با ارائه امکانات و خدمات شهری است. محدودههایی از حاشیه شهر که جزو روستاهای اطراف شهر بوده و اکنون به شهر پیوستهاند، امکانات و خدمات مناسب زندگی شهری دریافت نمیکنند. درحالحاضر ۸۳۰هکتار سکونتگاههای غیررسمی و حاشیه شهر در استان اردبیل وجود دارد که برای رفع این معضل طرح جامع بازآفرینی باید در محلهای حاشیه نشین اجرا شود.
سیستان و بلوچستان
سیستان و بلوچستان از پرچالشترین استانها در حوزه حاشینهنشینی است و به همین دلیل از این استان به عنوان «رکورددار حاشیهنشینی» یاد میکنند، چراکه فقط در ۴شهر آن بیش از یک میلیون نفر حاشیهنشین زندگی میکنند.
دراین میان رتبه نخست حاشیهنشینی در کشور را نیز شهر چابهار به خود اختصاص داده، زیرا ۶۳درصد جمعیت چابهار در حاشیه شهر و سکونتگاههای غیررسمی نابهسامان زندگی میکنند. البته این معضل فقط مختص چابهار نیست، زیرا شهرهای دیگر استان نیز از نظر حاشیهنشینی اوضاع مناسبی ندارند.
بهعنوان مثال زاهدان که مرکز استان است، خود از رکوردداران حاشیهنشینی محسوب میشود. نزدیک به نیمی از مردم این شهر در حاشیه زندگی میکنند. مساحت ۲۵۰۰هکتاری با منشأ اسکان غیررسمی و ۵۰۰ هکتار با اسکان پراکنده، موجب شده زاهدان تبدیل به دومین شهر کشور از نظر مساحت حاشینهنشینی شود.
ساماندهی حاشیهنشینی و سکونتگاههای غیررسمی جزو مهم ترین برنامههای استان است و در ۳ شهر چابهار، زاهدان و زابل با جدیت درحال اجراست. نداشتن جادههای مناسب، مشکلات بسیار در تأمین آب آشامیدنی، نداشتن برق، گاز و سند رسمی و وجود مشاغل آلاینده از چالشهای دائمی مناطق حاشیهنشین استان است.
فارس
۱۲درصد از جمعیت استان فارس، یعنی چیزی حدود ۶۰۰هزار حاشیهنشین در این استان زندگی میکنند و از این تعداد ۲۰۰ تا ۳۰۰هزارنفر حاشیهنشین در اطراف شهر شیراز ساکن هستند.
مسئولان این استان نبود آب و کاهش بارندگیها را مهمترین عامل به وجود آمدن حاشیهنشینی در استان میدانند، چراکه بسیاری از ساکنان شهرستانها و روستاها از کشاورزی ارتزاق میکردند و درچند سال گذشته خشکسالی و نباریدن باران، سبب شد مردم برای تأمین معیشت خود، بهویژه در حوزه کارهای خدماتی به شهرها مراجعه کنند و در حاشیههای شهر ساکن شوند.
مهاجرت روستاییان و یکجانشین شدن عشایر حاشیهها را ایجاد کرده است و هجوم این جمعیت باعث شده توزیع امکانات بهموقع و کافی صورت نگیرد و همین کمبود امکانات باعث بروز مشکلات اجتماعی شدهاست.
مسئولان برای رفع معضلات حاشیهنشینی بهویژه در شهر شیراز، دفاتر تسهیلگری را دراین شهر راهاندازی کردهاند و اکنون ۷ دفتر تسهیلگری در منطقه کوزهگری، سعدی، بافت قدیم، ترکان و شرغان، شریفآباد، گلشن و مهدیآباد فعالیت میکنند. این دفاتر نه بهصورت موازی با دیگر نهادها کار میکنند و نه خیریه بهشمار میروند؛ بلکه با بهکارگیری مشاوران وظیفه شناسایی آسیبها و مشکلات را برعهده دارند.
ایلام
بیشترین جمعیت حاشیهنشین استان ایلام در حاشیه مرکز استان سکونت دارند و اکنون یکی از معضلات بزرگ این شهر، وجود سکونتگاههای غیررسمی و حاشیهنشینی درآن است.
براساس آمارهای غیررسمی، هماکنون ۹۰هزارنفر از جمعیت مرکز استان درسکونتگاههای غیررسمی زندگی میکنند و این تعداد هرسال افزایش مییابد. البته مسئولان استان میگویند حدود ۴۰هزارنفر دراین مناطق سکونت دارند و با توجه به جمعیت حدود ۲۰۰هزارنفری ایلام، یکچهارم جمعیت این شهر حاشیهنشین هستند.
براساس نقشه جامع شهر ایلام، محلههایی مانند پیچ آشوری، پشت کمربندی هانیوان و بخشی از منطقه میلاد جزو حاشیهها یا سکونتگاههای غیررسمی شهر ایلام محسوب میشوند و به دلیل غیررسمی بودن، به ساکنان آنها خدماترسانی نمیشود یا بسیار ناچیز است. همین موضوع ساکنان را به سمت استفاده غیرمجاز از خدماتی مانند آب، برق و... سوق داده است.
بهطورکلی ۹ درصد از جمعیت کل استان حاشیهنشین هستند و بعد از شهر ایلام، شهرستان ملکشاهی نیز با این معضل روبه روست. استانداری ایلام بهمنظور پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در مناطق حاشیه شهر ایلام در مناطق حاشیه بانبرز، بانبور، سبزی آباد و محله کارخانه نمک دفتر تسهیلگری راهاندازی کرده است.
خوزستان
خوزستان بعد از خراسان رضوی دومین استان ازنظر وسعت سکونتگاههای غیررسمی است که ۸۵۰هزار حاشیهنشین دارد. بیشترین جمعیت حاشیهنشین خوزستان یعنی ۴۰۰ تا ۵۰۰هزارنفر در بیش از ۵هزارهکتار از اراضی بافت ناکارآمد اهواز سکونت دارند.
چالشهای حاشیهنشینی در شهرهای خوزستان از سایر استانها متفاوت است، بهطوریکه برای مثال مهمترین چالش شهرداری در ساماندهی بافتهای حاشیهای و ناکارآمد اهواز حرایم نفتی و کمبود زمین است.
در آبادان و خرمشهر هم حضور منطقه آزاد اروند و بلاتکلیفی در اداره شهر به یکی از چالشهای مهم برای ساماندهی حاشیهنشینی تبدیل شده است. مسئولان خوزستان معتقدند حل معضل حاشیهنشینی در اهواز که جمعیت آنها برابر یک شهر است، به کمک همه سازمانها نیاز دارد.
در آخرین رایزنیها قرار بود وزیر نفت در سفری به خوزستان در زمینه حرایم نفتی بازبینیهایی داشته باشد تا دست شهرداری برای توسعه اهواز باز شود، اما بعد از گذشت چند ماه هنوز این سفر اتفاق نیافتاده است.
البرز
البرز سالهاست که به دلایل مختلف رتبه نخست مهاجرپذیری را در کشور به خود اختصاص داده که یکی از تبعات آن، افزایش حاشیه نشینی است. طبق آخرین آمار از جمعیت ۳ میلیون نفری استان، حدود یک سوم حاشیهنشین هستند و ۲۵نقطه بهعنوان سکونتگاه غیررسمی در البرز وجود دارد.
بخش زیادی از حاشیهنشینان استان در شهرهای کرج و فردیس زندگی میکنند و میتوان گفت حاشیهنشینی دردل این شهرها ایجاد شده و محلههای حاشیهنشین با وجود نزدیکی به مرکز شهر و گاهی نزدیکی به منطقه مرفهنشین از امکانات شهری محروم هستند.
سرانه شهری پایین با وجود تمرکز جمعیتی بالا، ساخت و سازهای غیرمجاز، نبود امکانات رفاهی، فرهنگی و ورزشی و کمبود امکانات بهداشتی ازجمله مشکلاتی است که مردم مناطق حاشیهنشین سالهاست در انتظار رفع آنها ازسوی مدیران شهری هستند. با توجه به اینکه بیشتر جرایم استان در مناطق حاشیه نشین رخ میدهد، کارشناسان افزایش امکانات رفاهی و اجتماعی را از عوامل کاهش آسیبهای اجتماعی میدانند.
بوشهر
در استان بوشهر شهرهای گناوه، بوشهر و برازجان با توجه به موقعیت و جایگاه تجاری، سیاسی و اقتصادی بیشترین جمعیت درمعرض آسیب را دل خود جا دادهاند. البته نمیتوان محلههای دارای چالشهای زیست محیطی و آسیبهای اجتماعی در استان را مانند کلانشهرها، «حاشیه نشین» خطاب کرد و بهتر است که از اصطلاح سکونتگاه غیررسمی یا کمبرخوردار استفاده کنیم.
براساس آمارهای سال ۹۵، درمجموع ۶۹هزارنفر در ۲شهر بوشهر و برازجان در محلههای حاشیهای و کمبرخوردار زندگی میکنند که از این تعداد، شهر بوشهر با ۷محله و ۴۶هزارنفر جمعیت، در صدر قرار گرفتهاست و برازجان با ۹محله و ۲۳هزار نفر رتبه دوم را دراین زمینه دارد.
در شهر بوشهر، بیشترین چالشها به ساختوساز غیرمجاز و بدون ضابطه و بدون پروانه و نظارت سازمان مهندسی برمی گردد، اما ناپایداری و نفوذناپذیری کالبدی، تنوع قومیتی و فرهنگی که میتواند باعث عدم همبستگی شود، از مسائل و معضلات ۷ نقطه سکونتگاه غیررسمی شهر بوشهر بهحساب میآید.
آذربایجان شرقی
توسعه تبریز و شهرهایی مانند مراغه و مرند در سالهای گذشته موجب جذب مهاجران از شهرها و روستاهای اطراف به این شهرها شده و در سالهای گذشته آمارهای قابلتوجهی از جمعیت حاشیهنشین دراین شهرهای بزرگ استان اعلام شده است.
مسئولان استانی میگویند جمعیتی بالغ بر ۴۰۰ تا ۶۰۰ هزارنفر در حاشیه این سه شهر زندگی میکنند. البته حاشیهنشینی در شهرهای دیگری مانند اهر نیز وجود دارد، اما بهعنوان یک معضل شهری مطرح نیست.
در دو سه سال اخیر و بهدنبال افزایش قیمت مسکن در تبریز، بخشی از مردم داخل شهر هم برای سکونت به روستاها و مناطق حاشیهای عزیمت کردهاند که موجب افزایش قیمت زمین و ملک دراینگونه مناطق شده است.
بهعنوان مثال قیمت یک خانه ۶۰ متری در روستای «باغ معروف» از ۳۰ میلیون تومان در سال ۹۷ به ۱۲۰ میلیون تومان در خرداد ۱۴۰۰ رسیده است. بزرگترین چالش شهرداریها با این حاشیهنشینی ساختوساز غیرمجاز و غیرایمن است.