نیلوفر نیک‌بنیاد: پس از درگذشت «مهدی آذریزدی»، نویسنده‌ی مجموعه‌ی کتاب‌های «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» در ۱۸ تیرماه ۱۳۸۸، این‌روز به‌عنوان روز ملی ادبیات کودک و نوجوان نام‌گذاری شد.

این‌طور گفته می‌شود که آذریزدی اولین نفری بود که در سال ۱۳۳۵ به‌فکر نوشتن داستان برای کودکان افتاد. شاید این سؤال پیش بیاید که یعنی پیش از او، کودکان هیچ کتابی برای خواندن نداشتند؟ برای فهمیدن پاسخ بد نیست نگاهی گذرا به تاریخچه‌ی ادبیات کودک و نوجوان در ایران و جهان بیندازیم.


اولین قدم‌ها در جهان
در قرن هفدهم میلادی، یعنی حدوداً ۳۵۰سال قبل بود که پژوهشگران و دانشمندان گروه سنی کودک و نوجوان را به‌عنوان یک گروه سنی مستقل و نیازمند به آموزش، تربیت و تفریح متفاوت از بزرگ‌سالان به‌رسمیت شناختند و کم‌کم شروع به‌ نوشتن کتاب‌هایی برای این گروه سنی کردند. در ابتدا چند کتاب با آموزش‌های مذهبی و اخلاقی برای این گروه سنی منتشر شد و پس از آن در سال ۱۷۶۲ میلادی، «ژان‌ژاک روسو» کتاب «امیل» را نوشت. به‌مرور آثار دیگری هم برای کودکان و نوجوانان شکل گرفت.
البته بعضی از کتاب‌ها هم بودند که در اصل برای بزرگ‌سالان نوشته شدند، اما نوجوانان استقبال بیش‌تری از آن‌ها کردند و به‌نوعی در گروه ادبیات نوجوان قرار گرفتند. به‌عنوان مثال می‌توان از «رابینسون کروزو»، نوشته‌ی «دانیل دفو» (۱۷۱۹ میلادی)، «سفرهای گالیور» نوشته‌ی «جاناتان سوییفت» (۱۷۲۵ میلادی) و «ماجراهای هکلبری ‌فین» نوشته‌ی «مارک تواین» (۱۸۸۴ میلادی) نام برد. البته خیلی‌ها رمان «بیگانگان» نوشته‌ی «سوزان الیوز هینتون» در سال ۱۹۶۷ میلادی را اولین رمان نوجوان به‌سبک امروزی می‌دانند؛ کتابی که به‌دست یک نویسنده‌ی نوجوان برای نوجوانان نوشته شد و هنوز هم یکی از آثار خواندنی دنیاست. داستان این کتاب درباره‌ی نوجوانی است که در جامعه‌اش به عنوان یک غریبه شناخته می‌شود و تلاش می‌کند در چنین جامعه‌ای، نادیده گرفته نشود.

اولین قدم‌ها در ایران
اولین مرحله در پیدایش ادبیات کودک و نوجوان ایران لالایی‌ها و قصه‌هایی بودند که به شکل شفاهی نسل به نسل منتقل می‌شدند. بعد از آن باید به کتاب‌هایی اشاره کنیم که در اصل برای مخاطب بزرگ‌سال نوشته شده بودند، اما قسمت‌هایی از آن‌ها ممکن بود برای کودکان و نوجوانان هم آموزنده و خواندنی باشد؛ مثل قابوس‌نامه، کلیله و دمنه، مرزبان‌نامه، مثنوی معنوی و...؛ بعد کم‌کم می‌رسیم به دوران مشروطه و کتاب «احمد» یا «سفینه‌ی طالبی» که آن را «عبدالرحیم طالبوف» در سال ۱۳۱۱ هجری‌شمسی برای کودکان و نوجوانان نوشت. در این کتاب، نویسنده با «احمد» فرزند خیالی‌اش، درباره‌ی موضوع‌های گوناگون گفت‌وگو می‌کند. خیلی‌ها این کتاب را نخستین رمان نوجوان ایرانی به‌حساب می‌آورند، اگرچه بعضی‌ها هم آن را نمونه‌برداری‌شده از کتاب «امیل» نوشته‌ی ژان‌ژاک روسو می‌دانند. از زمان قاجار هم صفحاتی به کودک و نوجوان در روزنامه‌ها و نشریات اختصاص پیدا کرد.
در مرحله‌ی بعدی باید از مهدی آذر یزدی نام ببریم که در سال ۱۳۳۵ تصمیم گرفت حکایات آثار کهن ایرانی را به‌شکل داستان و مخصوص مخاطب کودک بازنویسی کند. از این زمان بود که ادبیات کودک ایران شروع به فعالیت کرد و کم‌کم مؤسسات و نهادهایی هم برای آن ایجاد شد. مثل شورای کتاب کودک در سال ۱۳۴۱ یا کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال ۱۳۴۳ هجری‌شمسی. در همین دوران بود که نویسندگان و شاعران بزرگی مانند «صمد بهرنگی»، «محمدعلی سپانلو»، «بهرام بیضایی»، «سیاوش کسرائی» و «مهدی اخوان‌ثالث» هم وارد حوزه‌ی کودک و نوجوان شدند و آثاری را برای این گروه سنی قلم زدند.
به بیان دیگر سالیان سال طول کشید تا ادبیات کودک و نوجوان به شکلی که امروز ما آن را می‌شناسیم دربیاید و کتاب‌هایش در انواع و اقسام مختلف به راحتی در دسترسمان باشد. شاید حالا بهتر بتوانیم درک کنیم که چرا چنین روزی باید در تقویم ملی‌ هرکشوری وجود داشته باشد و چرا باید مهدی آذر یزدی را پدر ادبیات کودک و نوجوان ایران نامید.