تاریخ انتشار: ۹ شهریور ۱۳۸۷ - ۰۷:۰۳

سیدمحسن فرجادی: مفقود شدنش حکایت از فقدانی دارد که جایگزینی برای آن نیست و نمی‌توان بدلی از آن را با ابعاد و ویژگی‌هایی که او داشت، یافت.

حرکت او در مسیر تاریخ گامی فراتر بود و آنچه می‌گفت نشان از افق‌هایی دورتر می‌داد. آنچه امروز به داشتن آن محتاجیم، او پیش از این گفته بود؛ بیش از 30 سال پیش.

9 شهریورماه سی و یکمین سالگرد مفقود شدن امام موسی صدر و آنگونه که گفته می‌شود ربوده شدنش توسط سرهنگ معمر قذافی رهبر لیبی است.سید موسی صدر نه نامی در کنار نام آوران و بزرگان که خود به صفتی که او را خواندند معنا یافته است؛ امام.با نگاهی به زندگی فرهنگی، سیاسی او- اگر تعبیری در خور شأن برای آنچه می‌اندیشید و عمل می‌کرد باشد- تصویری متفاوت از او را نظاره خواهیم کرد.

امام موسی صدر در سخنرانی به مناسبت نیمه شعبان در مراسم افتتاح مسجد الیمونه که در کتاب ادیان در خدمت انسان از مجموعه در قلمرو اندیشه امام موسی صدر نیز منتشر شده است در توصیف وظایف امام جماعت ناخودآگاه دلیل آنچه او را به امام موصوف کرده است برشمرد؛« امام جماعت که نماز را برگزار مى‌‏کند، نمى‌‏تواند از مأموم دور باشد یا در جایی بالاتر از او بایستد. اگر محل قرار گرفتن امام به اندازه یک وجب بالاتر از مکان نمازگزاران باشد نماز جماعت باطل است. اگر میان امام و مأموم پرده‌ای باشد، نماز جماعت باطل است. این یک‌اشاره و تأکید است که امام حتماً باید همراه با مردم باشد و وقت و زندگی خود را با آنها بگذراند. او نباید بالاتر از آنها قرار گیرد و نمى‌تواند خود را از آنها برتر بداند و میان امام و مردم فاصله و دوری جایز نیست.»

اندیشه‌ای عینی و عملی

امام موسى صدر پس از انتخاب شدن به ریاست مجلس اعلاى شیعیان لبنان در نامه‌ای به شیخ حسن خالد، مفتى اهل سنت لبنان که بازتاباننده بخشی از تفکر و منش او است با‌اشاره به ضرورت وحدت، بیان توصیفی و تجویزی بدون کارکردی از ضرورت وحدت ارائه نکرده است و با نگاهی ژرف با بیان اینکه «مسلمانان باید در حرکت به سوى آینده و ترسیم سرنوشت تاریخى و اداى مسئولیت هایشان مسیر خود را بشناسند و به خویشتن اعتماد کنند» و با طرح « وحدت فقهى» پیشنهادی جسورانه و عالمانه را عرضه می‌کند.
وی با‌اشاره به اینکه مبانى و بنیان‌هاى اسلام، در اساس، یکى است و امت واحده نیز در عقیده، کتاب، مبدأ و معاد با هم مشترکند نوشته است: وحدت در جزئیات مختلف یا نزدیک کردن آنها به هم، خواسته‌‏اى است که آرزوى بزرگ تحقق آن بر ضمیر دانشمندان گذشته‏‌مان- قدس‌الله اسرارهم- نیز پوشیده نبوده است.

سیدموسی در تبیین راهکارهای اجرای آن «اهداف شرعى محض، همچون یکى کردن اعیاد و شعائر دینى و برخى از عبادات مانند اذان و نماز جماعت» را آغازی برای یکی شدن مسلمانان می‌داند. این اندیشه ناشی از آن است که او وحدت را یگانه راه نجات مسلمانان می‌داند، آن چیزی که در غبار کدورت‌ها و عداوت‌ها، با رفتاری همچون او امکان پذیر بود؛ حرکتی صالحانه و صادقانه.

اما نگاه معطوف به دیانت سید موسی صدر او را از برآورده کردن نیازهایی که شکلی امروزی دارند مردد نکرد، تا جایی که در این نامه به «اهداف اجتماعى» مسلمانان شامل تلاش برای مبارزه با بى‌‏سوادى و آوارگى، تحت نظر گرفتن ایتام و بالا بردن سطح زندگى زحمتکشان و ایجاد مؤسساتى براى این اهداف والا در کنار «اهداف ملّى» تاکید می‌کند و مسلمانان را به تحقق آن فرا می‌خواند.

موحد مجاهد

امام موسی صدر را بیشتر به‌عنوان بازسازنده هویت و انسجام بخش شیعیان لبنان و ایجاد‌کننده جامعه مقاوم و مقاومت لبنانی علیه اسرائیل می‌شناسند، وجهی که در کنار چهره پرچمدار حرکت گفت‌وگوی ادیان و تقریب مذاهب او شناختی واقعی‌تر را به ما نشان می‌دهد؛ اما او پیش از این یک موحد است که همین او را فرادینی کرده است.

گفتمان موحدانه وجه اصلی سخنان سید موسی صدر است تا جایی که همین وجه او را از دیگران متمایز می‌کند. اقرار به وحدانیت او ناشی از لباسی که بر تن داردنیست. او با نگاهی عمیق درد انسان را  فاصله گرفتن از توحید می‌داند و می‌گوید:« به‌نظر من، انسان پریشان و مضطرب معاصر ما، از زمان آغاز تحول عظیم در صنعت و تمدن و مشارکت عمومی بشریّت در امور جهان و فناوری و ایجاد سازمان‌های گوناگون به چنین حالتی رسید، زیرا این انسان معبود دیگری غیر از خداوند پیدا کرد و به علم و صنعت و دیگر دستاوردهای تمدن صفت مطلق بودن بخشید و خدا را انکار کرد و او را در عالم طبیعت غیرمؤثر خواند.»

سخن از وحدانیت جریان سیالی است که به هر آنچه ساخته انسان است نیز هویتی وحدانی می‌بخشد تا آنجایی که تمدن بشری راهی می‌شود برای برقراری جامعه‌ای وحدانی؛ «معتقدم که انسان اگر ایمان کاملى داشته باشد و در ذهن خود نقش حقیقى خدا در جهان را به او بازپس دهد، نه آنکه او را جانشین اسباب و عوامل مادى قلمداد کند بلکه به او به‌عنوان خداوند  خالق اسباب و مسببات و سببیت ایمان بیاورد و سپس به دستاوردهاى تمدنش، از علم و مؤسسات و صنعت تا فلسفه و هنر، ابعاد حقیقى آنها را ببخشد؛ در این صورت احساس قدرت و ثبات خواهد کرد و از زندگى‏اش لذت خواهد برد و از دستاوردهایش بهره‏مند خواهد شد. تردیدى نیست که این امر نیازمند به تکوین تمدنى جدید است که تنها بر پایه ماده قوام نمى‏گیرد و علاوه بر آن از نو نیازمند به تربیت انسان هم هست.»

شیعه

اندیشه امام موسی صدر روح جریان سیال تفکر شیعی است که سعادت انسان را می‌جوید و برای رسیدن به آن تلاش می‌کند.

در مقاله «کرامت انسان در اسلام» که تابستان سال 1967میلادی در مجله لبنانى العرفان به قلم امام موسى صدر منتشر شد در تبیین تأثیر کرامت انسان در تحقق اهداف رسالت انبیا می‌نویسد:«نخستین گام در راه تربیت انسان و ارتقای اندیشه وى در طریق تکامل عبارت است از:  قرار دادن انسان در مسیرى که کرامت خویش را درک کند، نسبت به بزرگى انسان و ارجمندى مقام خود آگاهی درخور داشته باشد و به همه شوون خویشتن خویش اهتمام شایسته ورزد.

در غیراین صورت، بسا هرگز براى اعتلاى انسانى خود همتى نکند و براى اصلاح وضع خویش نکوشد، آنچنان که گذشته، حال و آینده‏اش عبث، بى ‏معنا و پوچ نمایانده شود. در چنین حالتى، امکان اقناع وجدان خویش را از طریق کار و کوشش از دست مى‏دهد، همچنان که تلاش براى دعوت وى به سوى بهبودی امور و اوضاع زندگى و حرکت به سوى فردایى بهتر و برتر نیز بى ‏تأثیر مى‌‏شود. در نتیجه، سست و بى‌‏تحرک، لاابالى و بى‌‏حاصل، دلخوش نسبت به وضع موجود و مخالف هرگونه تغییر و تحرک و کوشش باقى مى‌‏ماند.»

امام موسی صدر در یک نگاه

سید موسی صدر سال 1338به‌دنبال توصیه‌های حضرات آیات بروجردی، حکیم و شیخ مرتضی آل‌یاسین، وصیت مرحوم آیت‌الله سید عبدالحسین شرف‌الدین، رهبر متوفی شیعیان لبنان را لبیک گفت و به‌عنوان جانشین آن مرحوم، سرزمین مادری خود (ایران) را به سوی لبنان ترک کرد.

اصلاح امور فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه شیعیان لبنان از یک‌سو و استفاده از ظرفیت‌های منحصر به فرد لبنان جهت نمایاندن چهره عاقل، عادل، انسان‌دوست و با زمان مکتب اهل‌بیت(ع) به جهانیان از سوی دیگر، اهداف اصلی این هجرت را تشکیل می‌داد.

امام موسی صدر از زمستان سال 1338 و همزمان با آغاز فعالیت‌های گسترده دینی و فرهنگی خود در مناطق شیعه‌نشین لبنان، مطالعات عمیقی را به‌منظور ریشه‌یابی عوامل عقب‌ماندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شیعیان لبنان به اجرا گذارد. حاصل این مطالعات، برنامه‌های کوتاه مدت، میان مدت و درازمدتی بود که از اواسط سال 1339 و در راستای سیاست محرومیت‌زدایی، طراحی و اجرا شد.

 طرح‌هایی با هدف تنظیم برنامه‌ای ضربتی جهت تامین نیازهای مالی خانواده‌های بی‌بضاعت، تشکیل ده‌ها جمعیت خیریه و مؤسسات فرهنگی و آموزش حرفه‌‌ای،‌اشتغال و خودکفایی اقتصادی هزاران خانواده بی‌بضاعت، کاهش درصد بی‌سوادی، رشد فرهنگ عمومی و به اجرا درآمدن صدها طرح کوچک و بزرگ عمرانی در مناطق محروم آن کشور بود.

مجلس اعلای اسلامی شیعیان که اولین بخش ازبرنامه درازمدت امام صدر به شمار می‌رفت، در اول خرداد سال 1348 تاسیس، و خود با اجماع آرا به ریاست آن انتخاب شد.