همشهری- نیما شایان: جولان مرگبار کرونا در کشور، تیغ تیز دیگر قاتل حرفهای ایرانیان، یعنی تصادفات را کُند نکرده است. آمارهای رسمی نشان میدهد که بهرغم شیوع کرونا و با وجود انواع و اقسام محدودیتهای تردد در کشور، روند مرگ و میر ایرانیان بر اثر تصادفات رانندگی، کاهش چندانی پیدا نکرده است؛ تصادفاتی که اگرچه این روزها زیر سایه پاندمی کرونا، توجهی را برنمیانگیزند، اما پیامدهایی دارند که میتواند منجر به آسیبهای روانی، اقتصادی و اجتماعی گسترده در کشور شود.
نگاه صرفا آماری به حوادث رانندگی نوعی محدودنگری یا به تعبیر بهتر چشمپوشی از پیامدهای گوناگون این حوادث است. رواج این نوع نگاه در کشورمان در عمل منجر به غفلت از آسیبهای روانی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از تصادفات شده و تاثیر طولانیمدتی که این حوادث بر کیفیت زندگی آسیبدیدگان بر جای میگذارند را زیر سایه فراموشی برده است. اگر پیامدهای مختلف حوادث ترافیکی از جنبههای مختلف سلامت و درمان، اقتصادی و اجتماعی در یک منظومه و به شکل دقیقی اندازهگیری و هزینههای ناشی از تصادفات به واحد پولی و حتی غیرپولی تبدیل شود، سیاستگذاران با جدیت بیشتر میتوانند برای کاهش تصادفات برنامهریزی و تصمیمگیری کنند.
برای آشنایی با ابعاد وضعیت ایران در زمینه پیامدها و هزینههای مادی و غیرمادی ناشی از حوادث رانندگی با همایون صادقیبازرگانی، رئیس مرکز تحقیقات پیشگیری از آسیب حوادث جادهای گفتوگو کردیم. او از شاخصی با نام DALY نام میبرد که معیاری برای چگونگی تحت تاثیر قرار گرفتن زندگی و کیفیت آن توسط بیماری یا جراحت است که در مقیاسی از صفر (نداشتن معلولیت) تا یک (مردن) محاسبه میشود.
صادقیبازرگانی در گفتوگو با همشهری درباره وضعیت ایران در این شاخص عنوان کرد: «اگر بخواهیم همه آسیبهای ناشی از حوادث رانندگی نظیر آسیب نخاعی یا انواع ناتوانیها نظیر قطع انگشت، از دست دادن بینایی، ضربه مغزی و اختلال در عملکرد شناختی و... را با هم بسنجیم، به شاخصی با عنوان بار مصدومیت میرسیم. مطالعهای با حمایت سازمان جهانی بهداشت در این زمینه انجام شده که در آن شاخص DALY سالهای از دست رفته عمر و سالهایی که افراد با ناتوانی زندگی میکنند را بیان میکند.
از دست رفتن یک میلیون و ۴۰۰ هزار سال عمر
براساس آمارهایی که رئیس مرکز تحقیقات پیشگیری از آسیب حوادث جادهای درباره میزان عمر از دست رفته ایرانیان در پی حوادث رانندگی میدهد، سالانه بیش از یک میلیون و ۴۰۰ هزار سال عمر در ایران بر اثر تصادفات از دست میرود. به این ترتیب که اگر ۸۴ میلیون جمعیت ایران را بر ۱۰۰ هزار نفر تقسیم و در ۱۷۰۰ سال ضرب کنیم، این عدد عجیب به دست میآید.
وضع ترکیه ۲.۵ برابر بهتر از ایران
همایون صادقیبازرگانی در زمینه مقایسه آمارهای تصادفات بین ایران و ترکیه، میگوید: «تحلیل آمارهای تصادفات رانندگی در ایران طی چند سال اخیر نشان میدهد که به طور متوسط ۱۷ هزار مرگ در سال بر اثر تصادفات رانندگی اتفاق میافتد؛ یعنی سالانه ۲۰ نفر به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر در ایران بر اثر سوانح رانندگی فوت میکنند، اما این عدد در ترکیه حدود ۷ نفر به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر است؛ یعنی وضعیت ترکیه در زمینه فوتیهای ناشی از سوانح رانندگی به اندازه ۲.۵ برابر بهتر از ایران است. با توجه به اینکه شاخصهای سلامت و درمان در ایران و ترکیه نزدیک به هم است؛ بنابراین برای ریشهیابی علت این اختلاف در زمینه آمارهای سوانح رانندگی باید به دنبال دیگر متغیرهای تاثیرگذار در تشدید این حوادث برویم. اگر میزان فوتیهای ناشی از حوادث رانندگی را بخواهیم در دقیقه نگاه کنیم، در ۵ سال اخیر در هر نیمساعت یک نفر در ایران بر اثر سوانح رانندگی میمیرد.»
تصادف عامل نیمی از آسیبهای نخاعی در ایران
اما میزان مصدومیتهای حوادث رانندگی در ایران در مقایسه با دنیا نشان میدهد که کشورمان در این شاخص هم جایگاه مناسبی ندارد؛ بهطوریکه به گفته صادقیبازرگانی «به ازای هر مورد فوتی حوادث رانندگی در دنیا بین ۱۵ تا ۲۵ مورد جرحی قابل توجه گزارش میشود که این آمار در ایران بین ۲۰ تا ۲۲ جرحی به ازای هر فوتی است؛ یعنی در هر ۱.۵ دقیقه در کشورمان یک نفر به دلیل حوادث ترافیکی بستری میشود و نزدیک به نصف کل آسیبهای نخاعی و ضربههای مغزی در ایران مربوط به مصدومیتهای ترافیکی است. بستریهای ناشی از حوادث ترافیکی اگر منجر به فوت نشود، طول مدت بستریشان بیشتر از دیگر افرادی است که به دلایل دیگری در بیمارستان بستری میشوند؛ بنابراین باری که بستریهای مصدومیتهای حوادث رانندگی بر نظام درمان کشورمان تحمیل میکند، بیش از سایر بیماریهاست.»
طبق گزارشهای سازمان بهزیستی نیز، به طور متوسط سالانه حدود ۲۵۰۰ نفر از افراد در کشور دچار آسیب نخاعی میشوند که بیش از ۵۰ درصد از آنها بر اثر حوادث جادهای به این وضع دچار میشوند. مصطفی سراج، مدیرکل امور مراکز توانبخشی و مراقبتی سازمان بهزیستی کشور در این باره گفته بود: «برآورد سازمان بهزیستی طی چند ماه گذشته نشان میدهد فقط هزینههای مراقبت، اقلام تجهیزات بهداشتی و توانبخشی، مناسبسازی منزل و معیشت برای هر فردی که بر اثر حادثه یا تصادف دچار آسیبهای نخاعی یا جسمی میشود (بدون احتساب هزینههای درمان و بستری در بیمارستان) حداقل ماهانه ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است.»
تصادف و تحمیل هزینههای نجومی به خانواده
مدیرکل امور مراکز توانبخشی و مراقبتی سازمان بهزیستی کشور میگوید: «تحقیقات نشان میدهد هزینه اقتصادی فردی که دچار آسیب نخاعی میشود تا پایان عمر بیش از ۴۰۰ هزار دلار است. بررسیهای انجام شده در ایران نیز حاکی از آن است که ماهانه حداقل ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان فقط هزینههای مراقبتی و توانبخشی فردی است که دچار آسیب نخاعی میشود که اگر هزینههای درمان و بستری را هم در نظر بگیریم، این رقم بالاتر خواهد شد. زمانی که فردی تصادف میکند، علاوه بر اینکه هزینههای اقتصادی بسیار سنگینی را به سیستم بهداشت و درمان و سلامت جامعه و خانواده تحمیل میکند، مشکل جدی دیگری هم دارد و آن از هم پاشیدگی کانون بسیاری از خانوادههاست؛ زیرا زمانی که سرپرست خانوار صدمه میبیند، عملا تمام اعضای خانواده تحت تاثیر مشکل قرار میگیرند و با مشکلات عاطفی و روحی و روانی مواجه میشوند. مواردی از قبیل ازهمپاشیدگی کانون خانواده، نبود نانآور برای خانواده، غرامتهای عاطفی و... وجود دارند که نمیتوان برای آنها معادل اقتصادی تعیین کرد.»
افت کیفیت زندگی در بین زنان
افت کیفیت زندگی، پیامد دیگری است که رئیس مرکز تحقیقات پیشگیری از آسیب حوادث جادهای به عنوان عوارض ناشی از حوادث رانندگی مطرح میکند و درباره آن میگوید: «غالب مطالعات نشان میدهد که کیفیت زندگی افراد پس از حادثه ترافیکی افت میکند. از نظر جنسیتی، خانمها بیشتر دچار افت کیفیت زندگی میشوند. همچنین افراد مسن، افرادی که دچار PTSD و افسردگی شده و همچنین افرادی که از ناحیه اندام تحتانی و لگن آسیب دیدهاند بیشتر دچار افت کیفیت زندگی میشوند. وقتی حادثه ترافیکی شدیدی اتفاق میافتد، فشار اقتصادی شدیدی هم به وجود میآید؛ هم خودرو از بین رفته و هم هزینههای سنگین درمان کمر خانواده را میشکند و هم احتمال از کارافتادگی آسیبدیدگان زیاد میشود.»
تصادف، طبقه اجتماعی افراد را تغییر میدهد
صادقیبازرگانی، در تبیین پیامدهای اقتصادی تصادفات رانندگی در زندگی خانوارهای ایرانی، به همشهری میگوید: «مطالعات نشان میدهد که حوادث ترافیکی میتواند طبقه اقتصادی فرد را یک پله پایین بیاورد. مطالعات آزمایشی ما نشان میدهد که یک سوم افرادی که دچار آسیب ترافیکی شدید میشوند درجات قابلتوجهی از افت عملکرد پیدا میکنند که این میتواند به از کارافتادگی فرد هم منجر شود.
همچنین یکچهارم افراد حداقل ۲ ماه شغل خود را از دست میدهند و نمیتوانند به شغلشان برگردند. همچنین پژوهشهای مختلف نشان میدهند که به اندازه حدود ۲ تا ۷ درصد از درآمد ناخالص ملی ایران صرف حوادث ترافیکی میشود؛ البته به نظر میرسد مطالعاتی که ۷ درصد را ارائه میکند با خطا مواجه است، اما آمار ۲.۲ درصدی به نوعی قطعی است که همین هم عدد بسیار بزرگی است.»
اختلال استرس بیماری شایع در بین مصدومان تصادفات
اولین پیامدی که از سوی رئیس مرکز تحقیقات پیشگیری از آسیب حوادث جادهای نام برده میشود، موضوعات مرتبط با سلامت روان آسیبدیدگان سوانح جادهای و اطرافیان آنهاست. همایون صادقیبازرگانی در اینباره به همشهری میگوید: «آسیبهای ترافیکی یک ویژگی خاصی دارد که خیلی ناگهانی اتفاق میافتد. کسی که با سرطان دستوپنجه نرم میکند، خود و خانوادهاش به مرور زمان موضوع را میپذیرند ولی ناگهانی بودن حوادث ترافیکی، فشار روانی بالایی را به فرد و اطرافیانش وارد میکند. در حوادث رانندگی ممکن است دو یا چند نفر از یک خانواده دچار مشکل جدی یا فوت شوند که این بار روانی را تشدید میکند. افسردگی وPTSD ۲پیامد خیلی رایج ناشی از تصادفات هستند. PTSD اختلال استرس بعد از تروماست که مطالعات نشان داده بین ۶ تا ۴۵ درصد افراد بعد از حادثه ترافیکی دچار این عارضه می شوند. غالبا این عارضه خود را یک تا ۲ ماه بعد از حادثه ترافیکی نشان میدهد.»
این در حالی است که در کشورمان معمولا توجه به مصدومان ترافیکی فقط تا پایان بهبود جسمی در بیمارستان ادامه پیدا میکند و فرد آسیبدیده پس از ترخیص از بیمارستان به نوعی رها میشود. صادقی در اینباره اذعان میکند: «سیستم سلامت در کشورمان به شناسایی، غربالگری و مداوای عوارض روانی مصدومان پس از ترخیص از بیمارستان توجه کافی نمیکند.»
او میافزاید: «دادههای اولیه مطالعه کوهورت ترافیک پرشین نشان میدهد از هر دو عابر پیاده که دچار حادثه شده و بستری میشوند، یک نفر نیازمند ویزیت روانپزشک و روانشناس است و درجاتی از PTSD و افسردگی در آنها اتفاق میافتد و حدود ۲۰درصد آنها دچار PTSD و افسردگی جدی میشوند.»