به گزارش همشهریآنلاین به نقل از مدارا، علیرضا زالی فرمانده ستاد مقابله با کرونا در استان تهران و رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران هفته گذشته آشکارا از عملکرد وزارت بهداشت و اشتباهات این وزارتخانه در مبارزه با کرونا انتقاد کرد و گفت: «ما ۷۲۰ میلیون یورو خرج رمدسیویر کردیم. در حالی که این پول را باید خرج واکسن میکردیم.»
او افزود: «وقتی کارشناسان سازمان جهانی بهداشت به ایران آمدند، ما به جای مشورت با آنها مدام از آنها میخواستیم در رسانهها از نظام سلامت ایران تعریف کنند. ما آمارهای مرگ و میر را از سازمان جهانی بهداشت پنهان کردیم.»
زالی در بخش دیگری گفت: «سفیران ما در کشورهای خارجی به دنبال تأمین واکسن نبودند، با سفیر ژاپن صحبت کردم گفت اصلا سفیر ایران دنبال واکسن نیامده است، این چه دیپلماسی است؟»
این سخنان زالی بلافاصله واکنش محمدجواد ظریف وزیر امورخارجه کشورمان را به همراه داشت. ظریف در یادداشتی که در صفحه شخصی خود در اینستاگرام منتشر کرد، نوشت: آقایانی که به دستگاه دیپلماسی در مورد واکسن توهین میکنند، فقط به یک سوال پاسخ دهند: «بیش از ۲۴ میلیون دوز واکسن وارداتی تاکنون و بیشتر نیازهای تولید داخلی را کدام دستگاه علیرغم تحریم و همه کارشکنیها و… وارد کشور کرده است؟»
ظریف نوشت: «نگذارید از سکوت پشیمان شویم و بپرسیم: اولین بار چه کسی در دولت بحث کرونا را مطرح کرد؟ چه پاسخی به او داده شد؟ کدام دستگاه پیشنهاد تمهید واردات واکسن از چین را در شهریور گذشته مطرح کرد؟ کدام دستگاه پروفورمای ورود ۲۰ میلیون واکسن از اروپا را رد کرد؟»
در پی اعترافات دیرهنگام زالی درباره واردات واکسن و ... و نیز به دنبال برخی افشاگریهای محمدجواد ظریف، دکتر مصطفی معین رئیس شورای عالی سازمان نظام پزشکی نیز اظهارنظرهایی کرده که در ادامه میخوانید:
آقای زالی اخیرا گفتهاند که چون واکسن گران بوده، اجازه خرید ندادند. چقدر این اظهارات میتواند به واقعیت نزدیک باشد؟ چرا باید به جای هزینه برای واکسن، ۷۲۰ میلیون یورو صرف خرید رمدیسویر شود؟ آیا این تصمیم بر اساس تصمیمات تخصصی اتخاذ شده است؟
با تشکر از شما به دلیل طرح این موضوعات که در شرایط بحرانی کنونی برای روشن شدن افکار عمومی و اعمال نظارت آنها بر عملکرد مسئولان ضروری است، باید عرض کنم که من به طور دقیق در جریان دقیق تصمیمات و اقدامات وزارت بهداشت و ستاد ملی مبارزه با بحران کرونا نیستم. چون متاسفانه علیرغم توصیههای راهبردی سازمان بهداشت جهانی، آنها عملکردی غیر شفاف داشتهاند و علیرغم درخواست مکرر سازمان نظام پزشکی حتی اجازه حضور نمایندهای از نظام پزشکی یا نمایندهای از سوی انجمنهای علمی کشور در ستاد ملی کرونا یا در شوراهای تصمیمگیرنده وزارت بهداشت داده نشد. ولی از نظر من حتی در زمان تحریم اقتصادی کنونی اینگونه نیست که تامین بودجه خرید واکسن برای کشورمان چندان دشوار باشد یا امکانپذیر نباشد! احتمالا خواستهاند که محصولات چندین خط تولید واکسن داخلی، رقیب خارجی نداشته باشد. چون هرچند سرمایهگذاری اولیه تولید واکسن از بودجه دولتی است ولی پولی شدن آن هم میتواند در دستور کار قرار گیرد. گرچه هم میزان سرمایهگذاری تولید و هم قیمت مطرح شده برای محصول داخلی بسیار بیشتر از واکسن خارجی است.
در هر صورت از نظر اصول اخلاق پزشکی، حفظ سلامت مردم و پیشگیری از مرگ و میر بیشتر با مصون سازی فوری آسیبپذیران جامعه باید خط قرمز نظام سلامت، دولت و کشور باشد که فقط با انجام سریع واکسیناسیون عمومی امکانپذیر است. اینجاست که به موضوع رعایت شدن یا نشدن کدهای اخلاقی پزشکی و از جمله عدم تضاد منافع در تصمیمگیریها هم باید بطور جد رسیدگی شود.
آگاهی دارید که در علم طب، تقدم امر پیشگیری بر درمان یک اصل کلی و جهانی است، بنابراین خرید واکسن به منظور پیشگیری از موارد جدید بیماری که هم کم هزینهتر و هم در کنترل پاندمی کرونا موثرتر است نمیتواند به هیچ وجه با خرید دارو و درمان مقایسه شود، چه رمدیسویر باشد چه سایر داروهای بسیار گرانقیمت ولی کم اثر دیگر برای مداوای بیماران سرپائی و یا بستری شده در بیمارستان و یا بخش مراقبت ویژه.
در وضعیت کنونی به وجود آمده، چقدر وضعیت بحرانی امروز و کمبود واکسن کرونا، وزارت خارجه و چقدر وزارت بهداشت را مقصر میدانید؟
وزارت بهداشت مسئولیت مستقیم نظام سلامت و نقش محوری در ستاد ملی مبارزه با کرونا را به عهده دارد و باید پاسخگوی مسئولیتهای خطیر خود باشد. به جای سیاست رسیدن به ایمنی جمعی(گلهای)، وظیفه پیگیری انجام اقدامات قاطع پیشگیرانه از بروز و شیوع بیماری کرونا مانند اجرای طرح قرنطینه خانگی و شهری و منطقه ای، انجام آزمون های غربالگری تشخیصی و پیگیری موارد مشکوک و مراقبت از بیماران مبتلا، رعایت سایر پروتکلهای بهداشتی-درمانی و به ویژه تامین فوری واکسن استاندارد از منابع خارجی با وزارت بهداشت است و وزارت امور خارجه نقش کمکی و تسهیلکننده دارد.
موضوع تضاد منافع در این زمینه نیز در وزارت خارجه در مقایسه با وزارت بهداشت کمتر مطرح میشود. چون نه مسئولیت مستقیمی در امور دارو و درمان و پیشگیری دارد و نه مسئولان آن سهامدار شرکت های دارویی هستند. در عین حال اگر بخواهم مدیریتها را مقایسه کنم، من شخص وزیر خارجه و عملکرد آن وزارت را صادقتر و توانمندتر ارزیابی میکنم.
اصرار بر تولید واکسن داخلی و ممنوعیت واردات برخی از واکسنها به داخل کشور را در شرایطی که ایران در ماههای گذشته داشت، چقدر تصمیم درستی میدانید؟
آن را خطایی راهبردی میدانم که باعث ادامه موج اول همهگیری و اوجگیریهای (پیکهای اول تا پنجم و...) مکرر بیماری ویروسی با ایجاد خسارات بزرگ و غیر قابل جبران انسانی، اقتصادی و اجتماعی شد و متاسفانه اعتبار علمی و کفایت مدیریتی دولت ایران را هم در دنیا زیر سوال برد.
هم آقای زالی تا امروز که شرایط بحرانی است سکوت کرد و هم آقای ظریف. آن هم در شرایطی که مسائلی که امروز مطرح میشود با جان شهروندان سر و کار داشته و دارد. آیا این سکوت در راستای منافع ملی بوده یا میتوان آن را خیانت به شهروندان تلقی کرد؟
موضوع منزلت، کرامت و حقوق شهروندی در ایران فقط در مقام حرف و شعار و حداکثر در سطح تدوین یک منشور و رونمایی از آن خلاصه میشود. کاری که در آغاز دولت روحانی نیز انجام گرفت. این است که در مقاطع حساس، سکوت و کتمان و سازوکارهای تصمیمگیری و اجرایی غیر شفاف به جای دفاع از حقوق شهروندان نیز رخ میدهد و توجیهپذیر میشود و البته سلامت جامعه تحتالشعاع رویکردها و اولویتهای اقتصادی و سیاسی و حتی منافع و ملاحظات شخصی واقع میشود.
با شناختی که از آقای دکتر زالی به عنوان استاد و مدیری سالم و صادق و شخصیت آقای دکتر ظریف دارم، سکوت ایشان را نه به خاطر ملاحظات سیاسی و یا منافع شخصی بلکه برای جلوگیری از بیاعتمادی و ناامیدی بیشتر مردم میدانم.
تغییر دولت و واگذاری صندلیهای مدیریتی چقدر در این افشاگریها دخیل و موثر است؟
به دلیل عدم احساس امنیت شغلی معمولا در دوره استقرار دولتها، افشاگری و روشنگری کمتری از سوی اجزا و مدیران آن به عمل میآید. بالعکس در دورههای گذار از دولتی به دولت دیگر محافظهکاریها کمتر شده و مکنونات قلبی خود را ابراز میدارند، ولی در مواردی که حقوق مردم و مصالح عمومی مطرح است، سکوت به مفهوم عافیتاندیشی به بهای تضییع حقوق مردم است. پنهانکاری در ارائه آمار مرگ و میر ایران به نمایندگان سازمان جهانی بهداشت و به جای استفاده از نظرات کارشناسی آنها، درخواست تعریف و تمجید از ساختار و عملکرد نظام سلامت، از نظر من اموری غیر اخلاقی و مغایر با منافع ملی است که متاسفانه کم و بیش از سال های دور در وزارت بهداشت جاری و ساری بوده است و موجب بی اعتمادی جهانی نسبت به مدیران کشور میشود.
چقدر مافیای دارو و تجهیزات پزشکی یا منافع گروهی در تولید واکسن داخلی را در وضعیت کنونی موثر میدانید؟
عملکردی را که در موارد مختلف از مسئولان وزارت بهداشت، سازمان غذا و دارو و بخشنامه ها و رفتار اجتماعی سخنگوی آن مشاهده کردهایم، از جمله مجوز دادن به واکسن تولید داخل بدون طی مراحل کارآزمایی و داشتن تائیدیه کمیته اخلاقی آن وزارت و نیز تاخیر و تعلل نسبت به خرید واکسنهای استاندارد خارجی در زمانی که کشورهای دیگر به سرعت آنها را پیش خرید میکردند، وعده ها و نقض عهدهای تکراری تولید واکسن داخلی و نیز انجام سرمایه گذاری کلان از جیب دولت برای ایجاد چندین خط ساخت واکسن، حرف های ضد و نقیض درباره رایگان بودن و یا پولی شدن واکسن و همچنین نشت و نشر اطلاعاتی در زمینه سهیم بودن برخی از افراد مسئول در شرکتهای دارویی ذیربط، احتمال وجود تضاد منافع و نقش مافیای دارو و تجهیزات پزشکی در این زمینه را مطرح می کند که ضروری است از سوی مراجع قضایی رسیدگی گردد.
شما به عنوان یک پزشک که در عرصه سیاستگذاری هم حضور داشته است، چه پیشنهادی برای عبور از بحران کنونی دارید؟
فائق آمدن بر بحرانها بطور کلی و از جمله بحرانهای زیستی مانند دنیاگیری ویروسی کرونا، بر پایه اصول و راهبردهایی است که جنبه جهانی دارد و نیازمند شکلگیری زیرساختها و ساختارهای مدیریتی ویژهای است که ما در ایران فاقد آنها هستیم. این ضعف ملی و تخصصی و تاریخی، خود را در مدیریت ناموفق بحران های طبیعی مانند زلزله و یا سیل و در حوادثی مانند آتشسوزیهای بزرگ یا حوادث جادهای هم نشان داده است.
در خصوص مدیریت بحران کرونا در طول ۲۰ ماهی که از آغاز آن در کشورمان گذشته است، شما رعایت آن اصول و راهبردهای استاندارد و علمی را در سیاست های اتخاذ شده و برنامههای به اجرا درآمده نمیبینید. اصول و سیاستهایی چون سرعت و قاطعیت عمل، ارزیابی دقیق زمان ورود آلودگی ویروسی و دامنه آن در کشور، اصل قرار دادن حفظ سلامت انسان و نجات سریع افراد آسیبپذیر، تشکیل سریع ستاد سیاستگذاری و هماهنگی اجرایی، ایجاد انسجام در سطح ملی و هماهنگی در سطح بینالمللی، بسیج همه ظرفیت ها و منابع انسانی و مالی کشور، استفاده از تجارب و امکانات جهانی، شفافیت در تصمیمات و اقدامات، آموزشهای عمومی و اطلاعرسانی منظم و صادقانه، جلب اعتماد و همکاری مشارکت عمومی، جلب همکاری و بهرهگیری از ظرفیت نهادهای مدنی و بخش های غیر دولتی و خصوصی، ارزیابی مستمر وضعیت بحرانی و بازتاب سیاستها و برنامههای به اجرا درآمده و ... .
پیشنهادهایم برای عبور از این بحران:
۱- ارزیابی دقیق علمی و سریع عملکرد وزارت بهداشت، دولت و نظام و روشن کردن ضعفها و قوتهای آن
۲- بر پایه ارزیابی فوق، تجدید نظر در ساختار ستاد ملی مبارزه با کرونا و بازنگری سیاستها و برنامههای قبلی
۳- بسیج همه امکانات سختافزاری و نرمافزاری کشور برای انجام واکسیناسیون عمومی.
۴- اجرای قاطع رعایت فاصلهگذاریهای اجتماعی با کنترل مرزهای کشور، ایجاد محدودیتهای سفرهای شهری و بین شهری، قرنطینههای خانگی و حسب مورد شهری و منطقه ای، ممنوعیت اجتماعات (عزاداری و…) و نیز اجرای قاطع سایر پروتکلهای بهداشتی به ویژه زدن ماسک در اماکن عمومی و فضاهای بسته.
۵- تامین دارو و امکانات و نیروی انسانی برای کمک اضطراری به کادرهای خسته و فرسوده پزشکی و پرستاری، و گسترش تخت های بستری، تجهیزات و ظرفیتهای لبریز شده بیمارستانها.
۶- تعیین گروهی بیطرف و مستقل از استادان دانشگاهی و دیگر صاحبنظران در تخصص های مرتبط برای بررسی و مستند سازی عملکرد مدیریت بحران کرونا در مدت گذشته و ارائه پیشنهاد برای کنترل آن و پیشگیری از پیآمدهای مهیب بهداشتی، روانی ـ اجتماعی و اقتصادی در دوران پساکرونا!
۷- الزام صداوسیما به گذاشتن برنامههای روزانه آموزش بهداشت عمومی و اطلاعرسانی منظم، برخورد قانونی با عناصر و کانونهای انتشار شایعات، خرافات و شبه علم در رسانهها و شبکههای اجتماعی فضای مجازی.