تاریخ انتشار: ۱ شهریور ۱۴۰۰ - ۱۳:۵۹

متهم به قتلی که پس از دستگیری به طرز عجیبی جنایت را انکار می‌کرد سرانجام اعتراف کرد که به خاطر حواس‌پرتی دست به قتل دوستش زده است.

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه همشهری، این جنایت شامگاه  پانزدهم مرداد ماه در جنوب تهران رخ داد. مقتول جوانی ۲۱ ساله بود که بر اثر اصابت ضربه چاقو جانش را از دست داده بود و عامل جنایت کسی جز دوست او نبود. متهم به قتل بعد از جنایت چاقو را همانجا رها کرده و گریخته بود اما فرارش خیلی طول نکشیده و کمی آن طرف‌تر توسط مردم دستگیر شده بود.

تیم جنایی که با دریافت گزارش این حادثه راهی محل جنایت شده بود در بازبینی دوربین‌های مدار بسته، تصاویر لحظه حادثه را به دست آورد. تصاویر نشان می‌داد که قاتل و مقتول چند لحظه با یکدیگر صحبت کردند و ناگهان قاتل چاقویی از جیبش بیرون کشیده و با آن ضربه‌ای به گردن مقتول زده است.

او سپس متواری شد اما مردمی که شاهد این درگیری بودند موفق شدند او را با لباس‌های خون‌آلود دستگیر کنند.  به رغم وجود همه این شواهد، قاتل اما به طرز عجیبی قتل را انکار می‌کرد.

در این شرایط ماموران به تحقیقات خود ادامه دادند تا این که یکی از دوستان مقتول جزئیات بیشتری از ماجرای درگیری مرگبار را فاش کرد. وی گفت: من و دوستم (مقتول) در خانه سرگرم بازی با پلی‌استیشن بودیم که سجاد (متهم به قتل) به او زنگ زد. سجاد از دوستان مقتول بود و با او در خیابان قرار گذاشت. او می‌خواست وسایل متعلق به یکی از دوستان مشترکشان را به مقتول بدهد تا او این وسایل را به دست صاحبش برساند.

وی ادامه داد: من و مقتول برای دیدن سجاد از خانه خارج شدیم و به نزدیکی خیابان قیام که محل قرار آنها بود رفتیم. قاتل آنجا بود و  دوستم نزد وی رفت و من که گرسنه بودم، برای خرید غذا وارد یک ساندویچی شدم. یک دقیقه هم طول نکشید که ناگهان صدای درگیری شنیدم و وقتی از ساندویچی خارج شدم دیدم دوستم چاقو خورده و سجاد در حال فرار است.
 

اعتراف به قتل

متهم به قتل جوانی است که می‌گوید از کودکی به آلمان مهاجرت کرده بود اما چند ماه قبل به خاطر سرقت در آنجا دستگیر و دیپورت شده و به ایران برگشته بود. او با دستور قاضی مصطفی واحدی بازپرس شعبه یازدهم دادسرای جنایی تهران در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار داشت. اما هر روز که تحت بازجویی قرار می‌گرفت خودش را بیگناه می‌دانست و مدعی بود که قاتل نیست.  حتی وقتی تیم جنایی، فیلم لحظه جنایت را برای او نمایش دادند متهم خودش را به دیوانگی می‌زد و می‌گفت قاتل نیست.  با این وجود وی دیروز اسرار جنایت را فاش کرد و گفت به شدت پشیمان است. متهم در بازجویی‌ها گفت: چند وقتی می‌شد که وسایل یکی از دوستان مشترک من و مقتول نزد من بود. می‌خواستم هرچه زودتر آنها را به دست صاحبش که هاشم نام داشت برسانم. روز حادثه هرچه به موبایل هاشم زنگ زدم جواب نداد برای همین با مقتول تماس گرفتم و از او خواستم سر قرار بیاید تا وسایل را به او تحویل دهم و وی آنها را به هاشم برساند.

متهم ادامه داد: وقتی سر قرار رفتم یک دفعه یادم افتاد که وسایل هاشم همراهم نیست. به مقتول گفتم باید به خانه بروم و آنها را بیاورم. راستش دچار اختلال حواس شده بودم و اصلا حالم خوب نبود و به خاطر حواس‌پرتی یادم رفته بود که وسایل را با خودم ببرم. اما مقتول عصبانی شد و فکر کرد من او را سرکار گذاشته‌ام. به همین دلیل با لحن تندی با من حرف زد و ناسزا گفت و من که در یک لحظه کنترلم را از دست داده بودم، با چاقویی که همراهم بود ضربه‌ای به او زدم. بعد از این که مقتول خون‌آلود روی زمین افتاد ترسیدم و فرار کردم اما مردم دستگیرم کردند. در این چند روز هم می‌ترسیدم به قتل اعتراف کنم چون از قصاص وحشت داشتم اما حالا به شدت پشیمانم و عذاب وجدان دارم.
با اعترافات متهم، برای او قرار قانونی صادر شد و تحقیقات از وی همچنان ادامه دارد.