تاریخ انتشار: ۳ شهریور ۱۴۰۰ - ۰۸:۴۳

کاهش بی‌سابقه سطح آب، گرمایش جهانی و تأمین‌ نشدن حقابه، دریاچه خزر را با خطر خشک شدن روبه‌رو کرده است.

همشهری- محمدصادق خسروی علیا: براساس آماری که از سوی مرکز علوم جوی و اقیانوسی سازمان هواشناسی کشور منتشر شده، روند کاهش تراز آب دریاچه خزر اکنون یک متر با کمترین تراز ثبت شده طی ۵۰ سال گذشته فاصله دارد و پیش‌بینی بلندمدت براساس سناریوهای تغییر اقلیم، کاهش ۴ تا ۶ متری تراز آب این دریاچه را طی ۳۰ تا ۵۰ سال آینده نشان می‌دهد. البته انتشار این آمار و ارقام تنها به خشکیدگی ختم نمی‌شود. شواهد نشان می‌دهد که سواحل خزر نیز در حال عقب نشینی است. کارشناسان در گفت‌وگو با همشهری این موضوع را تأیید می‌کنند و برخی از آنها معتقدند تا پایان قرن حاضر بیش از نیمی از مساحت بزرگ‌ترین دریاچه جهان به بیابان تبدیل خواهد شد.
 

فقر آبی خزر

محمد درویش، کنشگر محیط‌زیست و رئیس کمیته محیط‌زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو به همشهری می‌گوید:«اتفاقی که در خزر رخ می‌دهد مانند سال‌های گذشته نیست و ماجرا بسیار نگران‌کننده و جدی‌تر است. مهم‌ترین رودخانه‌هایی که به خزر می‌ریزند از سمت سیبری و روسیه است. رودخانه ولگا در روسیه در سال ۹۰۰ میلیارد مترمکعب دبی آب دارد که عمده‌ترین محل تامین آب دریاچه خزر از این رودخانه است. برای روشن شدن موضوع بهتر است به دبی آب پرآب‌ترین رودخانه کشور یعنی کارون اشاره کنیم که ۱۴ میلیارد مترمکعب دبی دارد. همچنین پرآب‌ترین رودخانه منطقه، یعنی رودخانه فرات نیز تنها ۳۰ میلیارد مترمکعب دبی آب دارد. اما ولگا به تنهایی بیش از ۹۰۰ میلیارد مترمکعب آورد طبیعی دارد و در واقع حیات خزر به آن وابسته است. اما متأسفانه براساس گزارش‌ها، هم جنگل‌های سیبری به‌دلیل برداشت بی‌رویه و آتش‌سوزی روبه کاهش است و هم پروژه‌های متعدد سدسازی در روسیه در حال اجراست. طرح‌های بزرگ انتقال آب از رودخانه ولگا در پی افزایش جمعیت در روسیه عملیاتی شده است. آب رودخانه ولگا در معرض برنامه‌های بزرگ انتقال آب و پروژه‌های بزرگ سدسازی است و این عوامل باعث شده که میزان ورودی آب از سمت روسیه به دریاچه خزر بسیار کاهش پیدا کند.»

درویش ادامه می‌دهد: «علاوه بر روسیه، تمام رودخانه‌هایی که از سمت ایران، ترکمنستان، آذربایجان و قزاقستان به خزر می‌ریزند میزان ورودی آب آنها به صفر رسیده است. به همین دلایل   خلیج گرگان را تقریبا از دست داده‌ایم، گمیشان یک کیلومتر عقب‌نشینی کرده است، آلماگل، آلاگل، آجی‌گل و رودخانه‌هایی که ازسمت تجن سرچشمه می‌گرفتند خشک شده‌اند. تالاب انزلی در حال خشک شدن است و سفیدرود هم خشک شد. بی‌مهری به خزر از سوی همه کشورها صورت گرفته است اما تاکنون محسوس نبود. چراکه بیشترین حجم آب دریاچه خزر از سوی روسیه تأمین می‌شد. اما حالا روسیه هم در لیست کشورهایی قرار گرفته که با بحران آب مواجه است و پروژه‌هایی برای نگهداشت آب برای کشور خود دارد.»

رئیس کمیته محیط‌زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو، چشم‌انداز آینده در موضوع آب را امیدوارکننده نمی‌داند:«پیش‌بینی می‌شود تا پایان قرن حاضر، بیش از نیمی از مساحت خزر به بیابان تبدیل شود. سواحل ایران با یک شتاب نگران‌کننده خشک خواهد شد و برخی از سوداگران اتفاقا از این ماجرا ناراحت نیستند و خشک شدن  خزر و عقب‌نشینی آن برای آنها به معنی ایجاد سواحل جدید و فروش دوباره زمین‌های ساحلی است.»
 

خشک‌شدن خلیج  گرگان و عقب نشینی سواحل

احسان عابدی، کنشگر محیط‌زیست دریایی و عضو هیأت علمی پژوهشگاه ملی اقیانوس‌شناسی و علوم جوی کشور نیز در گفت‌وگو با همشهری با تأکید بر این که دریاچه خزر به‌صورت ویژه، به‌شدت با کاهش ورود آب مواجه است و تراز سطح آب اعداد و ارقام نگران کننده‌ای را نشان می‌دهد، می‌گوید:«دریاچه خزر حدود ۵ میلیون سال پیش به‌وجود آمده و تاکنون چرخه‌های متعدد نوسان تراز آب را تجربه کرده، به‌گونه‌ای که مساحت آن همواره در حال تغییر بوده و دامنه تغییر تراز آب آن بیش از ۱۰۰ متر تخمین زده می‌شود.»

عابدی ادامه می‌دهد: «مؤسسه تحقیقات آب وزارت نیرو در مهرماه سال ۱۳۹۸ اعلام کرد که در مقایسه با ۲ سال گذشته حدود ۲۵ سانتی‌متر تراز آب دریاچه خزر کاهش داشته است. تغییر تراز آب دریاچه خزر می‌تواند طبیعی باشد و ممکن است دوره‌ای افزایشی و دوره ای کاهشی باشد. اما آنچه امروز شاهد آن هستیم، کاهش تراز آب دریاچه خزر است و نقش انسان و فعالیت‌های انسانی در این موضوع بسیار پر رنگ است. شاید اینطور به‌نظر برسد که یک سانتی متر کاهش در سطح آب دریاچه خزر چندان با اهمیت نباشد. اما وقتی این یک سانتی متر نسبت به سطح و وسعت دریاچه محاسبه شود، میزان کاهش آب فاجعه‌بار است که در سواحل این اتفاقات با عقب‌نشینی نمود پیدا می‌کند.

به‌گفته عابدی، این اتفاقات نتیجه فعالیت‌های انسانی، تغییر اقلیم و گرم شدن کره زمین است و این گرم شدن تبخیر بیشتر آب‌های سراسر دنیا را به دنبال خواهد داشت. او می‌گوید:«کاهش بارندگی از دیگر نتایج تغییر اقلیم است. اما اگر بخواهیم به‌صورت اختصاصی به دریاچه خزر نگاه کنیم کاهش ورودی آب رودخانه ولگا به‌عنوان تامین‌کننده اصلی آب دریاچه خزر، تغییر اقلیم، کاهش بارندگی‌های سنوات گذشته، افزایش تبخیر سطح آب و افزایش فعالیت در کنار سواحل دریایچه خزر از دلایل عمده کاهش تراز آب هستند که هر کدام از این موضوعات در جایگاه خود قابل بحث است.بنابراین کاهش ورود آب و افزایش برداشت طبیعی و انسانی باعث کاهش تراز آب دریاچه خزر شده است. این کاهش تراز آب عواقب به‌شدت ناگواری به همراه دارد. یکی از این عواقب، آغاز خشک‌شدن خلیج گرگان و عقب‌نشینی سواحل خزر است. تراز آب خلیج گرگان وابسته به دریاچه خزر است و کاهش تراز آب آن موجب خشک شدن حدود ۳۰ درصد از خلیج گرگان نسبت به زمان پر آبی شده است. خلیج گرگان در دهه‌های گذشته یعنی در دهه۵۰  نیز خشک شدن را تجربه کرده است، اما با توجه به این موضوع، فعالیت‌های انسانی در حوضه آبریز خلیج گرگان افزایش چشمگیری داشته است.»
 

خلیج گرگان تبدیل به تالاب می‌شود

این کنشگر محیط‌زیست دریایی معتقد است، مشکلات کنونی ناشی از خشک شدن خلیج گرگان به‌مراتب بیشتر از دهه۵۰  است چرا که آستانه تحمل و تاب آوری خلیج گرگان مانند سایر اکوسیستم‌های دنیا به حداقل ممکن رسیده است. عابدی می‌گوید: «متأسفانه طی سال‌های اخیر به‌دلیل فعالیت‌های انسانی بیش از حد توان اکولوژیک خلیج گرگان، فشارهای زیادی به آن وارد شده و به‌زودی خلیج گرگان به تالاب تبدیل خواهد شد و مانند تالاب میانکاله حال و روز خوبی را تجربه نمی‌کند تا جایی که طرح احیای خلیج گرگان و تالاب میانکاله برای نجات این دو اکوسیستم تصویب شده است.مرگ پرندگان آبزی و کنار آبزی و تلفات ماهیان یک طرف و ایجاد کانون ریزگرد در دل بخش‌های خشک شده خلیج گرگان و تالاب میانکاله از طرف دیگر نگرانی‌ها را در این خصوص دوچندان می‌کند.»

عابدی می‌گوید با وجود تصویب طرح‌های احیا، نسبت به محیط‌زیست دریایی کشور نگرانی‌های اساسی وجود دارد و بدون رعایت مبانی توسعه پایدار و توسعه مبتنی بر اکوسیستم راه نجات دیگری سراغ ندارم. مگر می‌شود از محیط‌زیست دریایی بدون رعایت اصول آن بهره‌برداری کرد و شاهد اینگونه تخریب‌ها و تهدیدها نبود؟ غیرممکن است که نتیجه تخریب، آبادانی باشد.

دریاچه خزر نیز مانند خلیج‌فارس دچار سوء مدیریت است.  انسان خشکی‌زی به‌دلیل حیات در خشکی، خبر از محیط آبی و زیستمندان آن ندارد، اما متخصصان حوزه آب و علوم دریایی به خوبی وضعیت وخیم منابع آبی کشور به‌خصوص دریاچه خزر و خلیج‌فارس را درک می‌کنند.کاهش ذخایر آبزیان، ورود انواع آلودگی‌ها، تخریب زیستگاه‌های حساس ساحلی، بهره‌برداری‌های بدون مطالعه و بدون پیوست‌های محیط‌زیستی، طرح‌های انتقال آب، آلودگی‌های صوتی، تخریب زیستگاه‌های دریایی، اسیدی و شور شدن آب‌ها و صدها مشکل دیگر می‌طلبد که نگاه به منابع آبی و دریایی تغییر کند و متخصصان باتجربه و با دانش  درتصمیم‌گیری‌های کلان دخیل شوندتا عوارض ناشی از تغییرات طبیعی به حداقل برسد.