به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه همشهری، خط سرگذشت ملا برادر، درست همان خط سرنوشت طالبان از بدو تاسیس است. او در دهه ۱۹۹۰ میلادی، در جنگ داخلی افغانستان با دیگر قومیتهای افغان جنگید؛ سپس در حکومت طالبان حضور پیدا کرد و بعد از سقوط طالبان، طی ۲ دهه با آمریکا و همپیمانانش درگیر جنگ شد. ملابرادر تنها بازمانده حلقه نخستین رهبران ارشد طالبان است. او در سال ۱۹۶۸ در ولایت پشتون نشین اروزگان به دنیا آمد. مثل دیگر رهبران طالبان، ملا برادر ابتدا در خط نیروهای مجاهد در برابر ارتش سرخ شوروی میجنگید.
آن زمان، مجاهدین افغان از حمایت سازمان سیا و سازمان امنیت ارتش پاکستان موسوم به آیاسآی بهره میبردند. یک دهه اشغال خاک افغانستان در سال ۱۹۸۹ با شکست نیروهای شوروی و خروج آنها به پایان رسید. در دهه ۱۹۹۰، افغانستان درگیر یک جنگ خونبار داخلی شد. همان گروههایی که شوروی را بیرون کرده بودند، حالا علیه یکدیگر وارد جنگ شدند. در سال ۱۹۹۴، ملا برادر در کنار فرمانده خود یعنی ملا عمر قرار گرفت و جنبش طالبان را بنا نهاد.
تفسیر سختگیرانهای که ملا عمر و اطرافیانش از دین اسلام ارائه میدادند، خیلی زود آنها را از دیگر گروههای مذهبی و قومی داخلی در افغانستان جدا کرد. عبدالغنی طی ۲ سال بعد، پا به پای ملا عمر در جنگ داخلی افغانستان جنگید تا در نهایت گروه طالبان موفق شد کابل را فتح کند و تشکیل حکومت دهد؛ حکومتی که ۵ سال بعد در جریان یورش نیروهای آمریکایی به افغانستان به زیر کشیده شد.
ملا برادر طی سالهای حکومت طالبان، برخلاف دیگران، در کابل نماند و راهی قندهار شد. او وارد سیستم حکومت طالبان نشد. قندهار در منطقه پشتوننشین جنوب افغانستان پایتخت معنوی طالبان به شمار میرفت.
پس از حمله آمریکا به افغانستان، ملا برادر و دیگر رهبران طالبان به پاکستان گریختند. گفته میشود ملاعمر را ملا برادر سوار بر موتورسیکلت نجات داد و در مناطق مرزی میان افغانستان و پاکستان مخفی کرد. آنها پس از چندی در مناطق قبایلی شمال پاکستان نیروهای خود را بار دیگر سازماندهی کردند و حملات بسیاری را علیه نیروهای خارجی مستقر در افغانستان ترتیب دادند.
در سال ۲۰۱۰، ملا برادر در عملیاتی مشترک میان نیروهای ویژه سازمان سیا و نیروهای ضدتروریسم پاکستانی در کراچی دستگیر شد. همان زمان گفته میشد که او درگیر مذاکره با دولت افغانستان به ریاست حامد کرزی برای پایان دادن به جنگ و آغاز روند سازش است. کرزی بعدها در گفتوگو با خبرگزاری آسوشیتدپرس تأیید کرد که برای پایان دادن به درگیریهای خونین و فرسایشی افغانستان، مذاکراتی را با ملا برادر آغاز کرده بود. کرزی در همان مصاحبه میگوید که ۲ بار از آمریکاییها و پاکستانیها برای آزادی ملا برادر درخواست کرده بود اما هر بار به در بسته خورد.
آن زمان آمریکاییها خود را پیروز یک دهه نبرد با طالبان میدانستند و تصور میکردند میتوانند یکبار برای همیشه با استفاده از ابزار نظامی از شر این گروه خلاص شوند. پاکستانیها هم مخالف هر روند سیاسی در افغانستان بودند که بدون حضور و نظر آنها انجام شود. حامد کرزی اکنون بار دیگر در روند مذاکرات صلح در افغانستان دخیل است و احتمالا بهزودی بار دیگر برای گفتوگوهای مشابه رودرروی ملا برادر بنشیند.
حذف ملا برادر از هرم رهبری طالبان، فضا را برای قدرت گرفتن چهرههای تندروی این گروه آماده کرد. پاکستانیها ۸ سال بعد او را به درخواست دوستان آمریکاییشان آزاد کردند. طالبان بخشهای وسیعی از خاک افغانستان را تصرف کرده بود و آمریکا بهدنبال فرمولی برای خروج بود.
عبدالغنی برادر از زندان آزاد شد تا بار دیگر باب مذاکرات باز شود. او این بار بهعنوان معاون ملا هبتالله آخوندزاده فعالیت میکرد. ملا هبتالله پس از مرگ ملا عمر به رهبری طالبان رسید. ملا برادر اما همچنان برای نیروهای طالبان چهرهای اثرگذار و کاریزماتیک بود. سفر او به دوحه و حضورش در گفتوگوهای صلح با آمریکا، جان تازهای به مذاکرات داد. امضای تاریخی او پای توافقنامهای که در نهایت به پایان ۲۰ سال حضور نظامی آمریکا در افغانستان منجر شد.
او اکنون در آستانه انتصاب بهعنوان رئیس دولت اسلامی طالبان در پایتخت افغانستان قرار دارد.