همشهری- الناز عباسیان: نشستن پای صحبتهای داریوش ارجمند حس عجیبی به آدم میدهد؛ در عین حال که با ابهت است اما مهربان و دلسوزانه و البته رک و روراست حرف میزند. با اغلب آدمهای جامعه فرق میکند؛ حرفهایش را سانسور نمیکند و هر آنچه اعتقاد قلبیاش است را به زبان میآورد. اهل شعر و ادبیات است و در کلامش میتوان ابیات شاعران بزرگ را مرور کرد. البته تأثیرپذیری او از عقبه ادبیاش را میتوان در علاقهاش به ادبیات و فرهنگ این مرزم و بوم جستوجو کرد. البته اینها یک روی سکه زندگی این هنرمند پیشکسوتاند و روی دیگر سکه که بیشتر مردم با آن آشنا هستند هنرنمایی فوقالعاده او در نقشهای کاریزماتیک است. او با بازی در فیلم «ناخدا خورشید» ساخته ناصر تقوایی به سینما آمد و در سال ۱۳۶۵ با دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از پنجمین جشنواره فیلم فجر جای خود را بهعنوان یک بازیگر خوب و قابلقبول تثبیت کرد. در فیلمهای «کشتی آنجلیکا»، «جستوجوگر» و «پرده آخر» توانا و قدرتمند ظاهر شد. در دهه ۷۰ اما کمکار بود. بازی معرکهاش در سه فیلم ماندگار «آدم برفی»، «اعتراض» و «سگکشی» نشان از تواناییهای او دارد. او در سالهای اخیر با ایفای نقش مؤثر خود در مجموعه تلویزیونی «ستایش» مورد تحسین قرار گرفت و این اواخر هم در سریال «یاور» خوش درخشید. به بهانه ورود او به سن ۷۸ سالگی، سراغ این پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون رفتیم و گفتوگویی کوتاه انجام دادیم.
- اجازه دهید برای سؤال نخست بپرسیم بعد از ۶ دهه فعالیت هنری، سرمایهای که در این چند سال کسب کردهاید چیست؟
سرمایه هر کسی تجربههای اوست؛ در این سالهایی که کار کردهام جز احترامی که نزد مردم بهدست آوردهام سرمایه دیگری ندارم. در این سالها نوکری مردم را کردم و به این موضوع افتخار میکنم. همیشه کوشیدم تا به فرهنگ والای سرزمینم خدمت کنم. در این سالها عبودیت خداوند را کردم و به این هم افتخار میکنم. در حقیقت من با این سه شعار زندگی میکنم؛ خدمت و نوکری به مردم، تلاش برای فرهنگ و هنر سرزمین و عبودیت پروردگارم. اینها ثمره سالها زندگی من هستند و کسانی که با من در ارتباطند متوجه این سه شعار در زندگی من هستند. بسیار خوشحال میشوم وقتی میبینم در مهمانیها یا در برنامههای مختلف مردم واکنشهای خوبی نسبت به این موضوع دارند.
من نه آنچنان ماشین مدل بالا دارم و نه خانه لاکچری. در عوض ثروت انبوهی دارم که خانوادهام هستند. البته من هیچ وقت توقعی از کسی نداشتم و همیشه این دو بیت شعر را از سعدی در مصاحبههایم خواندهام که «نه بر اشتری سوارم، نه چو خر به زیر بارم/ نه خداوند رعیت، نه غلام شهریارم».
من هیچ توقع و انتظاری هم از هیچ دستگاه و مسئولی ندارم. آدمی هستم که کار هنری کردهام اما ادعای هنری ندارم زیرا ادعای هنرمند بودن، ادعای بسیار بزرگی است. هنرمند بودن عنوان بزرگ و بالایی است که به هر کسی تعلق نمیگیرد. هر چند که مورد اذیت و آزار قرار میگیرد زیرا نقطهضعفها و کمبودها و نابسامانیها را مطرح میکند. از بدو تولدش در تاریخ مورد شکنجه و انتقاد قرار گرفته است زیرا جرمش این بود که اسرار هویدا میکرده. البته من خودم را هنرمند نمیدانم ولی کار هنری میکنم و به این اعتقاد دارم و افتخار میکنم. اما بسیاری دنبال این هستند که سرمایه مادی و شهرتی در این زمینه برای خودشان کسب کنند، من دنبال هیچکدام از اینها نبوده و نیستم. وقتی در خیابان یا فضای اجتماعی افراد را میبینم و مردم به من ابراز علاقه و اعتماد میکنند این افتخار بزرگی برای من است. البته من گاهی در مصاحبههایم اعتقادات شخصیام را بیان میکنم که بهعلت کجفهمی یا بدفهمی مورد تهاجم قرار میگیرم.
- کمی از احوالات این روزهایتان برایمان بگویید. این روزها مشغول چهکاری هستید؟
این روزها مشغول پیرشدن هستم (با خنده). در ماه رمضان سریال یاور را بازی کردم که انرژی بسیاری از من گرفت. این سریال شبانهروز تصویربرداری میشد تا به پخش برسد. با آن که این کار را خیلی دوست داشتم اما خسته شدم. هماکنون پیشنهادهای زیادی به من شده و همین الان روی میز کار من دهها پیشنهاد هست اما فعلا ترجیح میدهم چند ماهی بهخودم استراحت بدهم.
- به سریال یاور اشاره کردید. نظرات متفاوتی درباره این سریال مطرح شد. نظر شما چیست؟
درباره سریال یاور میخواهم از این فرصت استفاده کنم و به نکتهای اشاره کنم. بهنظر من این سریال حرف برای مردم داشت. آقای مطلبی، نویسنده این مجموعه، یکی از بزرگترین نویسندههایی است که توفیق همکاری با ایشان را داشتم. عوامل مجموعه یاور که تقریبا عوامل تولید سریالهای سهگانه ستایش هم بودند، تمام تلاش خود را کردند تا پیامهای درخور فرهنگ این سرزمین را به مردم منتقل کنند. چنان دیالوگهای این سریالها از دل برخاسته که لاجرم بر دلها هم نشسته است. در فضای مجازی هم بارها این دیالوگها بازنشر شده است. معتقدم درباره این سریال باید مفصل و جداگانه صحبت کنم.
- برای شما فرقی نمیکند پیشنهادی که به شما میشود چه ژانری داشته باشد؛ کمدی یا جدی؟
البته که فرق میکند زیرا حاضر نیستم با مسخرهکردن دیگران بازی کنم. من مفهوم طنز، کمدی و تراژدی را بهخوبی میفهمم و به همین دلیل هر کار کمدی و هر کار تراژدیای را قبول نمیکنم زیرا کمدی با دلقکبازی، طنز با مسخرهکردن دیگران و تراژدی را هم با ننه من غریبم متفاوت میدانم. به همینخاطر سعی میکنم انتخاب درستی داشته باشم. در سریال ستایش نقش حشمت فردوس بهگونهای بود که در عین جدیت و صلابت، طنازیهای خاصی است. همینها دوستداشتنی بود و من از اینگونه نقش بازیکردن لذت میبرم. عاشق بازیکردن در سه نقش بودم: رستم، امیرکبیر و مالکاشتر و خوشحالم که هر سه آنها را ایفا کردهام. روی نقشهایی که بازی میکنم حساسیت زیادی دارم و حتی در محتاجترین روزگار زندگیام هم نقشی را نپذیرفتهام که مورد قبولم نباشد.
- اشاره کردید که کتابی آماده چاپ دارید. کی قرار است منتشر شود؟
بله، از من سه نمایشنامه با عنوان «سلطان فیل گردن»، «سفر اشغال»، «شغاد» و یک فیلمنامه با عنوان «شنیدم گوسفندی را بزرگی» به چاپ رسیده است. چند نمایشنامه و یک کتاب از شعرهایم هم آماده چاپ دارم. امیدوارم بهزودی منتشر شوند.
- از صحبتهای همیشگیتان پیداست که ارتباط خوبی با شعرا و بزرگان تاریخ این مرز و بوم دارید؟
من شیفته حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسیام و همه را ریزهخوار سفره او میدانم. اما ما شعرای بزرگ، زیاد داشتهایم. حافظ، سعدی، باباطاهر، عطار نیشابوری، خیام، ناصرخسرو و بقیه که هرکدام برای خود یک قله دماوند هستند و در نوع خود ارزشی بیهمتا دارند. سعدی و حافظ معلمان اندیشه من و فردوسی معلم رفتار من است. آنچه سعدی و حافظ در شعر میگویند در داستانهای فردوسی آمده است. مولوی را مرشد خود میدانم. شعرای جدید مانند اخوان ثالث، شفیعی کدکنی، پروین اعتصامی و دیگران را هم خیلی دوست دارم. بهراستی زبان ما در مقابل شعر ایرانی قاصر است. فرهنگ ما فرهنگ کیفیت است نه کمیت. غرب وحشی ما را تحریم کمیتی میکند و به خیال خود، مردم ما را مجبور به کمتر خوردن گوشت و کره میکند، درحالیکه فرهنگ اسلامی ما به کیفیت اهمیت میدهد. ما یک عاشورا داریم که در آن ۷۲ نفر روبهروی ۳۰ هزار نفر میایستند چون آن ۷۲ نفر کیفیت دارند هرچند تعدادشان کمتر باشد.
صحبتهای من تقطیع شد
داریوش ارجمند چندی پیش در گفتوگویی، نگاه ویژهای درخصوص وزنهبرداری زنان داشت و به نکاتی پزشکی در اینباره اشاره کرد که البته با واکنشهایی از سوی هنرمندان و ورزشکاران زن مواجه شد. قطعا صحبتهای این هنرمند برجسته کشورمان مسیری از دلسوزی و نگرانی را با خود به همراه داشته است. در ادامه از ارجمند این سؤال را پرسیدیم که به جهت ویژگی اخلاقی رک بودنتان گاهی کجفهمیهایی بهوجود میآید. برای نمونه صحبتهایی که چند ماه پیش شما در مورد فعالیت ورزشی و اجتماعی بانوان مطرح کردید و سوءتفاهمهایی را بهوجود آورد. نظراتتان درباره این حواشی چیست؟ او در پاسخ میگوید: کسی نزد خداوند محترم است که با تقواتر است نه این که چون مرد هستی پس قوی هستی! اینها امتیاز نیست. مرد بودن امتیاز نیست. ما اجازه نداریم که براساس خلقت زن بگوییم ضعیفه و یا به مرد بگوییم قویه. از دیدگاه خداوند زن و مرد برابرند اما خلقت متفاوتی دارند.
چون یک فلسفه وجودی این تفاوت خلقت، امتداد نسل است. من به همه بانوان مادران و دختران این سرزمینم عرض میکنم شما مثل خواهر، دختر یا مادر من هستید. من نگاه ضعیف و از بالا به پایین به بانوان کشورم ندارم و اما به این عزیزان میگویم که بانو باشید! قهرمان باشید، سرافراز باشید، جهانی شوید مدالآور باشید، اما بانو باشید. من همیشه گفتهام پدر و مادر هرکدام نقشهای مهمی دارند که باید تا سرحد امکان کامل ایفا کنند. لطافت زنانه از مادر منتقل میشود و استقامت مردانه از پدر. مادر روح لطیف خانواده است و پدر سنگ زیرین آسیاب خانواده».
او ادامه میدهد: «من آن دختر انگلیسی را که عضو داعش شده و چنان به قساوت رسیده که سر آدم را میبرد، یک زن و بانو نمیشناسم. به این نکتهها در مصاحبه اخیرم اشاره کردم که متأسفانه صحبتهای من را تقطیع کردند. بخشی از صحبتهای من که منتشر شد حتی از سوی همکاران خودم مورد انتقاد قرار گرفت. البته من پای هر حرفی که زدم هستم اما نکته اینجاست که باید حرفها کامل منتقل شود. حتی بانویی از آمریکا به من پیام فرستاده و گفته بود که من یک فرزند اوتیسم دارم و سالها پرستارش هستم و از این صحبت شما ناراحت شدم. به او گفتم مشکلی ندارد که شما بانو هستی و مادر فرزند اوتیسم هم باش. اول مادر باش. چه اصراری است قهرمان لیفتینگ جهان باشی؟ گاهی به من میگویند که مثلاً چرا با زنها بد هستی؟ چرا زنستیزی؟ اصلا اینگونه نیست. من این نصیحت را به همه بانوان کشورم همه دختران، خواهران و مادرانم میکنم. خودم ورزشدوست و ورزشکار هستم و هیچگاه بانوان را از ورزشکردن منع نکردهام».