مسئله اصلی هم اینجاست، کسی که مدتها الگوی بسیاری از جوانان قرار میگرفت و نه تنها شیوه ورزش که شیوه زندگی و حتی تغذیه او را افراد بسیاری از کودکان تا جوانان و میانسالان پیگیری میکردند، حالا در حالی که هنوز به سن 30 سالگی نرسیده با بیماریهای زیادی دست به گریبان است که با راه حلهای ساده پزشکی و تغذیهای قابل پیشگیری بودند.
مهمتر آنکه چقدر این موضوع سبب شده تا فکری برای سایر ورزشکاران و قهرمانان کنند؟ آیا قضیه به همین جا ختم میشود یا در سالهای آینده به لیست قهرمانانی که با بیماری صحنه ورزش را ترک میکنند اضافه خواهد شد؟
در همین راستا با دکتر اصغر شهابی، متخصص ارتوپدی و رئیس کمیسیون پزشکی آسیا و نایب رئیس فدراسیون وزنه برداری کشور، به گفتوگو نشستهایم. دکتر شهابی معتقد است که توان ورزشکاران با مواردی مثل تغذیه مخصوص یا مراقبتهای پزشکی ویژه که این روزها رواج یافته ارتقا نمییابد.
- فکر میکنید، در رابطه با آقای رضازاده مشکل از کجا بود؟ ما نمیخواهیم مقصر را پیدا کنیم بلکه میخواهیم بدانیم که فدراسیون برای پیشگیری از اتفاق دوباره این مشکل، به چه مشکلات و چه راه حلهایی رسیده است؟
در این مورد بحث زیاد شده و من فکر میکنم که خیلی از آنها صحت نداشته است. چنین نبوده که متخصصین به ما مشکل را گوشزد کنند و ما کاری نکنیم. ضمن اینکه آقای رضازاده، از سال2006 کم کارتر شده بود. ما هم 2 سال است که فدراسیون را تحویل گرفتهایم؛ یعنی همه چیز تقریبا مربوط به فدراسیون قبلی است. ما تا 8-9 ماه پیش نمیدانستیم که آقای نباید وزنهبرداری کنند، تا اینکه چکاپ قبل از مسابقات بیماریهای دیابت و فشارخون را برای ایشان نشان داد.
- آیا قبل از این کسی نمیدانست که دیابت، بیماری نیست که یک شبه به وجود آید؟ مگر آزمایشهای روتین برای ورزشکاران وجود ندارد.
چکاپ ورزشکاران، بسته به مسابقاتشان است! البته آقای رضازاده، پیش از این 2-3 بار خوندماغ شده بودند که نشانهای از فشار خون بالاست اما چون قهرمانهای سنگین وزن، مشکلاتی از این دست برایشان پیش میآید، بنابراین علامت خطر تلقی نشد. در این مدت هم که بیماریها مشخص شده هیچ متخصص تغذیه و یا فیزیولوژیست ورزشی به ما برنامهای نداده است.
- شما باید میخواستید و دنبالش میرفتید، یا اینکه منتظر میماندید تا متخصصین به شما رجوع کنند. کما اینکه دکتر کشاورز، متخصص تغذیه و مدیر گروه تغذیه و بیوشیمی دانشگاه علوم پزشکی تهران، با ابراز تأسف بسیار، معتقد است که بارها وضعیت بد رضازاده را به شما هشدار داده بوده و حتی برای شما نامه هم نوشته است.
اول اینکه، فدراسیون خیلی تازه کار است و تنها 2 سال است که روی کار آمده است دوم آنکه، من نه نامهای دیدم و نه تذکری. شاید نامه را برای فدراسیون قبلی نوشتهاند!
- شما میگویید 2 سال است که دارید کار میکنید. فکر نمیکنید 2 سال زمان زیادی برای پرداختن به اصول اولیه است؟
نه زمان کافی نیست! ما چه کاری باید میکردیم که نکردیم از زمانی که بیماری تشخیص داده شد، کمکم درمانها را شروع کردیم. اما چون آقای رضازاده علاقهمند بودند که در سومین المپیک هم شرکت کنند، نمیشد یک دفعهای از صحنه کنار بروند و ما هم تحت فشارشان قرار ندادیم تا اینکه بعد از عید خودشان هم متوجه شدند که در شرایط جسمی مناسبی نیستند و حین انجام کار بهدلیل بیماری، خسته میشوند. بنابراین خودشان موضوع را پذیرفتند و کنار رفتند.
- شما گفتید که آن زمان تازه روی کار آمده بودید و نتوانستید برای آقای رضازاده، متخصصین مورد نیاز را فراهم کنید. الآن و پس از گذشت 2 سال چطور؟ با این مشکلاتی که برای یکی از قهرمانان شما پیش آمده برای سایر ورزشکاران چه تمهیداتی را اندیشیدهاید؟ آیا متخصص تغذیهای هست که این افراد را تحت نظر داشته باشد؟
چرا نیست؟
- هست؟
بله، یکی از همین فوق لیسانسهای تغذیه است!
- میشود ما نام ایشان را بدانیم تا از از برنامههایشان جویا شویم؟
الان حضور ذهن ندارم اما پسر یکی از همین وزنهبردارهایمان است و بچه شمال است!
- از چه زمانی با تیم همکاری میکند؟
5-6ماهی میشود.
- همراه تیم به المپیک هم آمد؟
نه، لازم نبود بیاید، IDکارت هم نداشت. به همه که ID کارت نمیدهند، بچه بازی که نیست!
- پس چرا تمام تیمهای خارجی و موفق، متخصص تغذیه و روانپزشک در مسابقات همراهییشان میکند؟
نه هیچکدام نداشتند. من خودم8 تا المپیک است که حضور دارم! بسته بهIDکارت ایت و نمیشود که بیخودی آدم ببرند.
- خب میتوانستند، اشخاصی که غیرضروری بود نبرند و آنهایی را که واقعا نیاز است با خودشان ببرند. ما تقریبا دو برابر ورزشکارانمان هیات همراه داشتیم.
ببینید ! برای 3 تا وزنه بردار بیشتر از یک مربی اجازه همراهی ندارد. ما هم یک ID کارت اضافه داشتیم که دادیم به ماساژور تا همراه تیم برود.
- یعنی نیاز متخصص تغذیه در طول مسابقات هم حس نشد تا بعد از این به فکرش باشید؟ مثلا اینکه ورزشکارها با نیروی بسیار زیاد وارد میشدند و در میانه راه کم میآوردند، سؤالی را مطرح نکرد؟
3 تا وزنه بردار، اینقدر نبودند که به این چیزها فکرکنیم، المپیک محدودیت دارد و فقط تیمهای بزرگ که 300-400 نفر بودند از این کارها میکردند، از یک طرف میبرند و به طرف دیگر میچسبانند. البته تیم کشتی، آقای امیر ساسان را همراه داشت که متخصص تغذیه است.
- ایشان تمام تیمها را پوشش میدادند؟
نه! لزومی نداشت چنین کاری بکنند.
- پس چرا تیمهای ایرانی نتوانستند موفق عمل کنند در حالی که یکی از فاکتورهای مهم موفقیت، تغذیه صحیح و ذخیره انرژی ورزشکاران در طول مسابقه است تا حدی که میتواند فرق یک مدال باشد؟
نه، هیچ مشکل تغذیهای وجود نداشته و ندارد.تغذیه ورزشکاران هم بهترین بوده. این افراد توانشان در همین حد بوده و با چیزی بهتر نمیشد!
- اما کارشناسان تخمین زدهاند که 80 درصد مشکلات تیم وزنهبرداری به عدمتغذیه صحیح برمیگردد.
ورزشکاران ما قدیمها با خوردن کوفته تبریزی میرفتند و مدال میآوردند! الآن هم اگر این کاره باشند با همان کوفته تبریزی مدال میآورند!! هر کارشناسی گفته، اشتباه کرده است. بیاید با من صحبت کند تا جوابش را بدهم.
- خب ما الآن اینجا هستیم تا جواب شما را بشنویم.
من با قاطعیت میگویم که هیچکدام از وزنهبردارها کمبود انرژی در طول مسابقه پیدا نکردند. توانشان همین بوده. وقتی کسی وزنهای را با 30 کیلو اختلاف میزند، مشکلش تغذیهای نیست بلکه توان کلیاش همین است. کما اینکه با این تیمی که ما برده بودیم به کسی قول مدال یا موفقیت چشمگیر نداده بودیم. بعضیها هم که اصلا مناسب مسابقه نبودند، افرادی بودند که در تمرین خوب عمل میکردند اما در مسابقات نتوانستند.
- آیا شما هیات پزشکی در فدراسیونتان دارید؟ میخواهم بدانم اعضای این هیات چه کسانی هستند.
البته من مسئول هیات پزشکی نیستم و آقای دکتر راز این مسئولیت را بهعهده دارند. دکتر باقری، جعفری و دیگران هم هستند.
- تخصصهای آنها چیست؟
مختلف است، ارتوپد، پزشک عمومی، همان کارشناس ارشد تغذیه و تخصصهای دیگر.
- ما میخواهیم بدانیم دقیقا چه تخصصهایی وجود دارد. ارتوپد، پزشک عمومی و آن کارشناس ارشد تغذیهای که نامشون یادتون نمیآید. دیگه چی؟
همینها! رئیس این هیات هم متخصص ارتوپدی هستند. و یک متخصص ارتوپدی هم تیم را در تمرینات همراهی میکند.
- یعنی تنها تخصص مورد نیاز ارتوپدی است؟
پس چیست؟ ارتوپدی است که باید پیشگیری کند!
- اما تخصصهای مورد نیاز دیگری هم هستند که در امر پیشگیری بیشتر از ارتوپدی نیازشان احساس میشود. شاید چون تخصص شما ارتوپدی است، آن را مهمتر از همه چیز میدانید.
نه !متخصصان دیگر را درصورت بروز مشکل به آنها مراجعه میشود اما حضور یا تحت نظر گرفتن دائمشان ضروری بهنظر نمیرسد.
- یعنی همین پزشکان محدودی هم که نام بردید، به شکل دائم حضور ندارند؟ دورههایی ماهانه، 6 ماه یکبار یا حتی سالانه هم ندارند؟
نه برای چهچیزی مشورت کنند، هر کسی که مریض شود میرود و درمان میشود. این افراد به شکل افتخاری با ما کار میکنند.
- پس اصلا اینجا نمیآیند؟! حتی یک پزشک عمومی هم اینجا ندارید تا ورزشکارها را چک کند؟
نفستان از جای گرم در میآیدها! این کارها پول میخواهد.
- پس مشکل مالی دارید و بودجه کم است؟
نه! مشکل مالی نداریم. اما این کارها هم که عشقی نیست! ما فدراسیون پزشکی ورزش را داریم که کارش همین است.
- این آقایون از زمانی که کار را شروع کردهاند، ورزشکارها را چک نکردند که مشکل آقای رضازاده را متوجه شوند؟
نه! مشکل وقتی پیدا شد، شروع به حلش کردند. دیگه چک نمیخواست!
- اما این آقایون 2سال دارند کار میکنند، 2 سال زمان زیادی برای تشخیص بیماری در مراحل اولیه بود.
ما که دو سال پیش فدراسیون را تحویل نگرفتیم، یک سال و نیم پیش بود.
- خب اصلا یک سال و نیم. آیا زمان کافی نبود؟
ما اینقدر گرفتاری داشتیم که دیگه به این کارها نمیرسیدیم. ما باید 400 میلیون تومان بدهی فدراسیون قبلی به خاطر دوپینگ ورزشکاران را اول میپرداختیم.
- بنابراین معتقدید که مشکل مالی اجازه پرداختن به سایر موارد را به شما نداد؟
مشکل مالی که نه، اما همه اینها زمان بود.
- فدراسیون قبلی برای ورزشکاران چه کرده بود؟
من از کجا بدانم؟
- یعنی حتی نمیدانید چه چیزی را تحویل گرفتهاید؟
نه من اصلا نمیدانم.