بهگزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه همشهری، این پرونده اوایل تیر سال ۹۸ به جریان افتاد. آن روز گزارش مرگ مشکوک مردی حدودا ۴۵ ساله به پلیس پایتخت اعلام شد. متوفی مردی بود که توسط همسرش به یکی از بیمارستانهای تهران انتقال یافته اما با وجود تلاش پزشکان جانش را از دست داده بود. پزشکان علت اولیه مرگ وی را مسمومیت اعلام کردند و چون مرگ وی مشکوک بهنظر میرسید بازپرس جنایی تهران دستور داد تا جسد او برای تعیین علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی انتقال یابد.
شکایت از عروس
درحالیکه تحقیقات ادامه داشت، خانواده متوفی راهی دادسرا شدند و از عروسشان یعنی همسر متوفی شکایت کردند. آنها گفتند که قربانی از مدتها پیش با همسرش اختلاف داشته و حتی بارها تا پای طلاق پیش رفته بودند، اما با وساطت خانوادهها آشتی کرده بودند ولی با وجود این اختلافهایشان ادامه داشت. خانواده متوفی مدعی بودند که عروسشان در مرگ وی مقصر است و مطمئن هستند که این زن، شوهرش را مسموم کرده و به قتل رسانده است.
با این شکایت، بازپرس جنایی دستور احضار زن جوان را صادر کرد. او درگیری و اختلاف با شوهرش را انکار نمیکرد اما مدعی بود که در مرگ او بیتقصیر است. وی گفت: روز حادثه شوهرم از سر کار به خانه آمد و سردرد شدیدی داشت. من برای خرید به بیرون از خانه رفته بودم که وقتی برگشتم دیدم اصلا حالش خوب نیست. خودش به سمت آشپزخانه رفت تا قرص سردرد بخورد. میگفت تا قبل از این هم چند قرص مسکن خورده اما آرام نشده است. او آخرین بار قرصی مصرف کرد که میگفت برای سردرد است اما ناگهان حالش بد شد و از من خواست تا او را به بیمارستان ببرم. من هم فورا شوهرم را به بیمارستان انتقال دادم اما او بهدلیل مسمومیت جانش را از دست داد.
مسمومیت با قرص برنج
مدتی پس از این ماجرا، پزشکی قانونی علت اصلی مرگ متوفی را اعلام کرد. براساس نظریه پزشکی قانونی، مرد جوان بهدلیل مسمومیت ناشی از مصرف قرص برنج جانش را از دست داده بود.
بهنظر میرسید او به قتل رسیده است و به همین دلیل دستور بازداشت همسر وی صادر شد. بازجویی از زن جوان ادامه داشت تا اینکه سرانجام او اسرار جنایت را فاش و به قتل شوهرش اقرار کرد. وی گفت: من به شوهرم قرص برنج دادم اما بعد پشیمان شدم.
وی ادامه داد: سالها بود که با شوهرم اختلاف داشتم و دلیلش بیتوجهیهای او نسبت به من بود. همین باعث شده بود تا دچار افسردگی شوم و به پیشنهاد یکی از دوستانم به عضویت در یک گروه تلگرامی درآمدم. در گروه افراد از مشکلاتشان میگفتند و ادمین گروه روانشناسی بود که به اعضای گروه مشاوره میداد. یکی از اعضای گروه جوانی بود به نام میثم که با او آشنا شدم. برای او از مشکلات زندگیام گفتم و درددل میکردم تا اینکه همسرم متوجه ارتباط پنهانی ما شد. شوهرم بهخاطر خیانتم، کتکم میزد و تحقیرم میکرد تا اینکه تصمیم به قتل او گرفتم. برای کشتن او قرص برنج تهیه کردم و روز حادثه درحالیکه میگفت سردرد دارم، به او قرص برنج دادم اما بعد پشیمان شدم و وی را به بیمارستان بردم ولی دیر شده بود.
اتهام تازه
زن جوان پس از اقرار به قتل شوهرش با قرار قانونی روانه زندان شد. از سوی دیگر اولیای دم نیز خواستار قصاص متهم شدند و پرونده پس از تکمیل تحقیقات به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد تا زن همسرکش پای میز محاکمه برود. اما قضات دادگاه پیش از محاکمه و بعد از مطالعه پرونده به حقایقی تازه دست یافتند. تحقیقات نشان میداد که دختر ۱۸ ساله این زوج یک سال قبل از قتل پدرش، با خوردن قرص برنج جانش را از دست داده و مرگ وی خودکشی اعلام شده بود.
با توجه به شباهت مرگ دختر و پدر، این احتمال مطرح شده که زن جوان، دخترش را هم به قتل رسانده است. به همین دلیل پرونده برای رسیدگی دوباره به دادسرای جنایی تهران برگشت. حالا زن جوان در برابر ۲ اتهام قتل قرار گرفته و این احتمال مطرح است که وقتی دخترش پی به راز خیانت او برده، وی او را به قتل رسانده که رازش را مخفی کند.
با این فرضیه، بازپرس جنایی دستور داد تا تحقیقات دوباره در پرونده از سر گرفته شود. به این ترتیب متهم به قتل از زندان به دادسرا انتقال یافت اما اینبار نهتنها منکر قتل دخترش که منکر قتل شوهرش شد و تمام اعترافات قبلی خود را پس گرفت.
وی گفت: دخترم و شوهرم خودکشی کردهاند و من در مرگ آنها نقشی ندارم. حرفهای قبلی را هم تحت شرایط خاص مطرح کردم و من قاتل شوهرم نیستم. دخترم بهدلیل این که مدام پدر و مادرش درگیری داشتند، دچار افسردگی شده و تصمیم گرفته بود به زندگیاش پایان بدهد. پس از مرگ دخترم، افسردگی من هم شدیدتر شد تا جاییکه به شوهرم خیانت کردم و شوهرم وقتی متوجه خیانت من شد، تصمیم بهخودکشی گرفت.
با اظهارات این زن، وی با دستور بازپرس جنایی تهران برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفته است.