افزایش بستری و مرگ‌های کرونا در پیک‌های متعدد، نگرانی از ابتلای مجدد و مرگ خود و همکاران، تنش‌های شغلی، واکنش خانواده‌ها به مرگ عزیزان، خستگی مفرط، اضطراب و استرس از شیفت‌های طولانی و مواجهه دائمی با ویروس، شرایط سختی برای کادر درمان ایجاد کرده است.

همشهری- یکتا فراهانی: متخصصان حوزه روان تاکید می‌کنند باید برای خروج این افراد از وضعیت بحران روحی، اقدام فوری و ویژه‌ای صورت گیرد.

افسردگی، اضطراب، فشار کاری و استرس؛ این خلاصه وضعیت کادر درمان در روزهایی است که موارد ابتلا و فوت کرونا، همچنان بالاست. هر چند که واکسیناسیون سرعت گرفته و در هفته‌های آینده روی آمارها تاثیرات مثبتی خواهد داشت، با این حال آنچه پزشکان و پرستاران از وضعیتشان روایت می‌کنند، حکایت از حال ناخوش آنها دارد. پژوهشی مستند در ایران درباره وضعیت روحی و جسمی کادر درمان در اپیدمی کرونا انجام نشده اما شواهد حکایت از وخامت حال روحی آنها بیش از حال جسمی‌شان دارد؛ وضعیتی که آنها را ناامید کرده، انگیزه کار را در آنها کم کرده، نشانه‌های افسردگی و اضطرابشان را بالا برده و خیلی‌ها را به سمتی برده تا دست از کار بکشند یا از کشور مهاجرت کنند. در همین دوران کرونا، میزان درخواست برای مهاجرت پرستاران بالا رفته؛ موضوعی که از سوی رئیس هیات مدیره نظام پرستاری تهران اعلام شده و نشان می‌دهد پیامدهای روانی شیوع کرونا در کشور، با توجه به اینکه شرایط کاری این گروه در دوران قبل از کرونا هم چندان مطلوب نبوده،  نگران کننده‌ است.
 

افزایش تنش‌های بین فردی

سیدوحید شریعت، روانپزشک و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم‌پزشکی ایران  می‌گوید که نیروهای فعال در حوزه درمان، در ۱۹ ماه گذشته دچار فرسودگی شغلی شده‌اند. او درباره تأثیرات روانی این ماجرا به همشهری می‌گوید: «فراوانی این‌گونه فرسودگی‌ها در دوران کرونا با درجات مختلف که شرایط اجتماعی و خانوادگی هم بر آن تأثیر دارد، بسیار زیاد است. مشکلات شغلی گروه‌های مختلف درمان، بسیار بالاست. گزارش‌های منتشر شده نشان می‌دهد آنها حتی قبل از کرونا هم مشکلات زیادی داشتند و شرایط کاری‌شان با استانداردهای جهانی فاصله زیادی دارد؛ بر همین اساس فشار کار و استرس و اضطراب‌شان بالاست. همین مسئله احساس فرسودگی شغلی‌شان را هم بیشتر کرده است.» به‌گفته او، هنوز آمار و گزارش دقیقی از میزان  خستگی این افراد در دوران شیوع کرونا وجود ندارد، اما مجموعه استرس‌های وارد شده، قطعا تأثیرات زیادی بر سلامت روان آنها دارد. شواهد هم نشان می‌دهد این موارد در دوران شیوع کرونا، افزایش قابل‌توجهی داشته است؛ یعنی اگر قبلا فقط فرسودگی شغلی در میان این گروه مطرح بوده، هم‌اکنون افسردگی و فرسودگی روانی هم به آن اضافه شده است. شریعت می‌گوید: «دریافت نکردن بازخورد لازم از کار، نداشتن استراحت کافی، تنش‌های بین‌فردی، بدحالی بیماران و فشار کار زیاد باعث شده مشکلات شغلی کادر درمان هم‌اکنون بیشتر از قبل شود.» براساس اعلام این روانپزشک، سرایت بالای ویروس و مرگ‌ومیر بالای افراد در بیمارستان‌ها، جزو عوامل استرس‌زا در میان این افراد است.
 

کادر درمان به تنهایی نمی‌تواند مدیریت استرس و زمان داشته باشند

شریعت در ادامه می‌گوید: «متخصصان و روانپزشکان نمی‌توانند در این وضعیت با یک فرمول جادویی، اقدامی ویژه برای این گروه انجام دهند تا آنها بتوانند بدون استرس و فشار کاری بالا و به دور از پیامدهای روانی این شغل، به فعالیت‌شان ادامه دهند. از سوی دیگر، تنها نمی‌توان از خود کارکنان مراکز درمانی انتظار داشت که مدیریت زمان و استرس داشته باشند. اگر این افراد در محیط مناسبی باشند، زمان کافی برای استراحت داشته باشند و استرس‌شان با شیفت‌های کاری مناسب و نیروهای بیشتر و همچنین مدیریت عادلانه، کم شود، قطعا هم روان سالم‌تر و هم عملکرد بهتری خواهند داشت.» به‌گفته این روانپزشک، در شرایط بحرانی، تمام انتظارات بیماران از کادر درمان است و به‌نظر می‌رسد که خود آن افراد هم باید با شرایط کار کنار بیایند؛ درحالی‌که مدیریت این مراکز باید شرایط و سختی کار را درک کنند، نیروها را افزایش و به آنها مرخصی دهند و سعی کنند با ایجاد آرامش کارایی این افراد را بالا ببرند. مثلا با افزایش پرسنل، می‌توان به پرستاران مرخصی تشویقی داد و از طرف دیگر، کار رزیدنت‌ها، دستیاران و پزشکان را هم سبک‌تر کرد تا توان جسمی و ذهنی و همچنین روحیه لازم برای مداوای بیماران را به‌دست بیاورند.
 

متاسفانه مرگ‌ بیماران عادی شده

این روانپزشک تأکید می‌کند زمانی که به نیازهای یک فرد، مثل استراحت، مسائل مالی، سلامت روان و... توجه نشود و از همه اینها مهم‌تر احترام لازم را هم دریافت نکند، قطعا نه‌تنها کارایی‌اش را از دست می‌دهد، بلکه پس از پایان بحران، از نظر روانی و جسمی، توانایی فعالیت با کیفیت بالا را هم نخواهد داشت. البته در دوران پاندمی کرونا، مدیران بیمارستان‌ها و روسای بخش‌ها هم برای تامین دارو، تخت و سایر تجهیزات پزشکی گرفتاری‌های زیادی دارند و فشار بالایی بر آنها وارد است؛ به همین دلیل، شاید کمتر به نیازهای سایر نیروهای درمان توجه شود، اما به هر حال، این موضوعی نیست که فراموش شود؛ چراکه پرسنل با جان انسان‌ها در ارتباط هستند و هرگونه فرسودگی جسمی یا روانی، علاوه بر خود آن فرد به بیماران آسیب‌ می‌زند. او می‌گوید: «در شرایط شغلی نامناسب، فرد در حد رفع تکلیف فعالیت می‌کند. کادر درمان در این شرایط به‌صورت مکانیکی فقط به فکر درمان بیمار خواهند بود و حتی حوصله شنیدن سؤالات و مشکلات بیماران را ندارند؛ بنابراین نخستین قربانی چنین سیستم خسته و فرسوده‌ای، بیمار خواهد بود؛ یعنی رابطه درمانگر و درمان‌جو در حد تجویز دارو و درمان باقی می‌ماند. در این میان مرگ بیماران هم متاسفانه به‌تدریج عادی می‌شود؛ چرا که فشار کار بالا همه‌چیز را تغییر می‌دهد.»
 

تأثیرات مخرب مرگ همکاران

ماجرای دیگر اما جان‌باختن پرستاران و پزشکان به‌دلیل ابتلا به کروناست؛ اتفاقی که به‌ویژه در ماه‌های اول شیوع کرونا، کادر درمان را به‌شدت تحت‌تأثیر قرار داده بود. شریعت هم به همین موضوع اشاره می‌کند و می‌گوید: «سخت‌ترین و بزرگ‌ترین ضربه بر کادر درمان، فوت همکارانشان است. در دوره‌ای کادر درمان به‌شدت تحت فشار کار بودند و از سوی دیگر، همکارانشان هم به‌طور مرتب یا مبتلا به نوع حاد بیماری می‌شدند یا جانشان را از دست می‌دادند، این شرایط وضعیت بحرانی از نظر روان برای این افراد ایجاد می‌کند. در این وضعیت، شاید برگزاری مراسم ختم و بزرگداشت کارکنان بتواند تا حدودی به سایر افراد کمک کند. همچنین برگزاری جمع‌هایی حتی به‌صورت آنلاین یا در فضای باز که افراد بتوانند درباره همکار از دست‌رفته‌شان صحبت کنند، می‌تواند نقش زیادی در بهبود شرایط روحی‌شان تحت‌تأثیر مرگ همکارشان داشته باشد.» به‌گفته این روانپزشک، اگر سختی کار در شرایط فقدان و مرگ همکاران از طرف مدیریت درک نشود، طبیعی است هر کسی با توجه به شرایط روحی خود به‌گونه‌ای عکس‌العمل نشان خواهد داد. چون در دوران کرونا به‌ویژه در افرادی که شروع تجربه کاری آنها با دوران کرونا مصادف شده، بی‌انگیزگی و ناامیدی زیادی دیده می‌شود؛ به‌گونه‌ای که باعث شده حتی این افراد انگیزه ادامه کار را از دست بدهند. شریعت می‌گوید: «در یک‌سال اخیر، مواردی از اقدام برای پایان دادن به زندگی در کادر درمان گزارش شده که اغلب هم در میان دستیاران یا رزیدنت‌های تخصصی بوده است. اغلب این افراد با توجه به حجم کاری بالا، کمترین حقوق را دریافت می‌کنند. هر چند که نمی‌توان این اقدام را تنها مرتبط به دوران کرونا دانست، اما این احتمال زیاد است که شرایط سخت کاری در این دوران، عاملی برای این اقدام باشد.»
 

برقراری ارتباط مؤثر بین درمانگر و درمان‌جو

شریعت در ادامه تأکید می‌کند برای کاهش فشارهای روانی کادر درمان، توجه به موضوع مراقبت از سلامت روان این افراد و برقراری ارتباط مؤثر بین پزشک و بیمار باید از اولویت‌های مسئولان نظام سلامت باشد. در این میان، آگاه‌سازی افراد برای توجه به حفظ سلامت روان پرسنل درمان در تمام سطوح باید توسط وزارت بهداشت یا ریاست بیمارستان‌ها انجام شود. به‌گفته این روانپزشک، در دوران کرونا، در شرایطی که بیماران هیچ عیادت‌کننده‌ای ندارند، کادر درمان برای آنها مانند خانواده‌ هستند؛ بنابراین حفظ سلامت روان درمانگر، بسیار مهم است تا بتواند چنین ارتباطی را برقرار کند. به اعتقاد این استاد دانشگاه علوم‌پزشکی ایران، یکی از مهم‌ترین توانایی‌های پزشکان و پرستاران، برقراری ارتباط احترام‌آمیز میان خود و بیماران است.
 

برگزاری کارگاه‌های حمایت روان

به اعتقاد شریعت، در چنین وضعیتی باید به ۲ موضوع مهم توجه شود؛ یکی مدیریت ساختاری و دوم مدیریت رفتار فردی است که می‌تواند در بهبود شرایط پیش‌آمده مؤثر باشد: «کادر درمان باید به روش‌های مختلف به فکر افزایش توان خود باشند؛ چراکه وقتی افراد توان و انگیزه لازم را نداشته باشند، نمی‌توانند مراقبت درمانی خوبی هم داشته باشند. از سوی دیگر، بخش مدیریت هم می‌تواند با برگزاری کارگاه‌هایی درخصوص حفظ سلامت روان، مدیریت استرس، ذهن آگاهی و... به نیروهای درمان آموزش دهد چگونه با استرس و اضطراب‌شان کنار بیایند. البته باید شرایط مناسب و حداقلی، وقت کافی و توان لازم برای پرسنل وجود داشته باشد تا بتوانند در این کارگاه‌ها شرکت کنند؛ در غیر این صورت، نمی‌توان از کادر درمانی که وقت کافی برای استراحت یا دیدار خانواده خود ندارد، انتظار داشت در کارگاه‌های آموزش سلامت روان شرکت کنند؛ بنابراین مدیریت هم باید زمان کاری کارکنان را به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی کند تا شرکت در این کلاس‌ها در ساعت‌های کاری این افراد صورت بگیرد و جزو شیفت‌ کاری‌شان به شمار رود.» این عضو هیأت علمی دانشگاه علوم‌پزشکی ایران، تامین نیرو و جبران کمبودها را یکی دیگر از عواملی می‌داند که می‌تواند به کاهش استرس و اضطراب در میان کادر درمان کمک کند؛ چراکه در غیر این صورت، طبیعی است فقدان روحیه، توان کافی و نداشتن امید و انگیزه به بیماران هم منتقل می‌شود. همه اینها از تبعات فرسودگی روانی و شغلی است. او می‌گوید: «محیطی که در آن روابط براساس احترام باشد، به نیازهای افراد شاغل هم توجه می‌شود و ارتباط میان پرسنل درمانی و بیماران، آرامش و آسایش بیشتری برای افراد ایجاد می‌کند. درصورتی که در فشارهای کاری بالا، ازخودگذشتگی و فداکاری کمتری هم متوجه بیماران می‌شود.»
 

لزوم پایش سلامت جسمی و روحی پرستاران

محمد شریفی‌مقدم، دبیرکل خانه پرستار در این ۱۸‌ ماه از نزدیک شاهد مشکلات کادر درمان به‌ویژه پرستاران بوده است. او هم به همشهری می‌گوید که پرستاران بدون اینکه نیرویی به آنها اضافه شود، سخت مشغول کارند؛ درحالی‌که فشار کارشان به‌دلیل افزایش موارد ابتلا و بستری بسیار بالاست: «پرستاران، مواجهه مستقیم و مستمری با بیماران مبتلا به کرونا دارند و شاید۳ برابر ظرفیت مراقبت از بیماران بر دوش‌شان است، علاوه بر فشار بر سلامت جسم، آنها از نظر روانی هم فشار زیادی را متقبل شده‌اند. دیدن بیماران بد حال، مرگ آنها و بی‌قراری همراهان، فضای کاری حزن‌آلودی برای پرستاران رقم زده که حتما باعث کم شدن قوای جسمی و روانی آنها شده و خواهد شد. البته تأثیرات چنین آسیب‌هایی در طولانی‌مدت بیشتر نمایان می‌شود. این افراد حتی در محیط خانه هم نمی‌توانند آرامش داشته باشند؛ چراکه مدام ترس از انتقال بیماری به اعضای خانواده را دارند که تمام این موارد استرس‌زاست.»

به‌گفته شریفی‌مقدم، در موضوع استرس‌های ناشی از کوویدـ ۱۹ هنوز در کشور تحقیقی انجام نشده، اما شواهد و تحقیقات در کشورهای دیگر نشان می‌دهد، استرس، اضطراب، افسردگی و حتی میل به‌خودکشی افزایش قابل توجهی (تا حدود ۶۰ درصد) در میان کادر درمان داشته است. در کشورهای دیگر سلامت روحی پرستاران در دوران کرونا مورد بررسی قرار گرفته؛ یعنی هر پرستار، پرونده سلامت دارد که در آن از نظر جسمی و روانی ارزیابی و پایش می‌شود. به این ترتیب با آگاهی از بیماری یا مشکلات آنها، زودتر برای معالجه اقدام می‌کنند که این اتفاق جلوی بسیاری از اتفاقات حتی فکر به‌خودکشی یا ابتلا به افسردگی و... را می‌گیرد. شریفی‌مقدم می‌گوید: «پایش کادر درمان مهم‌ترین عامل پیشگیری از ابتلا یا پیشرفت بیماری‌های جسمی و روانی آنهاست. هدف از پایش پرستاران، تنها بهبود حال خود آنها نیست، بلکه وقتی پرستاری خودش مشکلات جسمی یا روحی داشته باشد، نمی‌تواند به خوبی از بیماران مراقبت کند. اضطراب تا حدی قابل‌قبول است، اما وقتی میزان آن بالاتر از حد طبیعی برود، باعث کم‌شدن میزان تمرکز و بالا رفتن خطا می‌شود که در این صورت می‌تواند آسیب‌زا باشد.»

او می‌افزاید: «توجه به حفظ سلامت کادر درمان اقدامی است که هم باعث حفظ سلامت خود آنها می‌شود و هم می‌تواند در روند بهبود بیماران مؤثر باشد؛ در غیر این صورت آنها نمی‌توانند به‌خوبی از بیماران مراقبت کنند.»

شریفی‌مقدم می‌گوید: «یکی از راهکارهای مهم و مؤثر در مورد سلامت روان کادر درمان، داشتن آمار دقیق از مشکلات مربوط به سلامت روان تمام افرادی است که به نوعی با بیماری کرونا در ارتباط هستند. این آمار می‌تواند به ‌طورکامل، تمام گروه‌های سنی را دربرگیرد و حتی شامل بیماران و پیامدهای بیماری آنها هم باشد. درصورتی که آمار ما در این زمینه بسیار ناقص است. ما با آگاهی از کمیت و کیفیت مشکلات قطعا بهتر می‌توانیم راه‌های مبارزه با آنها را هم پیدا کنیم، اما وقتی به‌طور دقیق از جزئیات مشکل مطلع نباشیم، نمی‌توانیم امیدی هم به تغییر شرایط داشته باشیم.» به‌گفته شریفی‌مقدم، با توجه به اینکه میزان افسردگی، استرس و اضطراب پرستاران و تمایل به‌خودکشی در میان این گروه بیشتر شده است، بنابراین وزارت بهداشت باید به فکر پیشگیری از وقوع چنین اتفاقاتی باشد. برای پیشگیری هم باید مشکلات پرستاران و کادر درمان به‌طور جزئی، دقیق و موردی بررسی شود.
 

دو پرستار در گفت‌وگو با همشهری:
وصیت‌نامه‌هایمان را نوشتیم

نسرین پرستار یکی از بیمارستان‌های مشهد از تجربه فعالیتش در پاندمی کرونا و پیامدهای روانی آن اینطور می‌گوید: «اول اسفند ۹۸ هنگامی که به‌طور رسمی اعلام شد کرونا وارد کشور شده، در بیمارستان امیراعلم تهران کار می‌کردم. ۴ بیمار مشکوک به کرونا در بخش بستری بودند. صبح روز بعد، ۴ بیمار دیگر مبتلا به کرونا هم اضافه شدند و در شیفت بعدی تمام ۱۴ تخت بخش را به بیماران مبتلا به کرونا اختصاص‌دادند. بستری تعداد زیادی بیمار مبتلا به کرونا، وحشت زیادی به جان ما انداخت، حالا در این میان چند نفری هم جانشان را از دست دادند و از همان موقع اعلام شد که برای محافظت از کادر درمان، باید لباس‌های مخصوص تهیه شود.»

او ادامه می‌دهد: «کارکنان بیمارستان آن زمان، دوشیفت کار می‌کردند. همان اوایل شیوع، مادران باردار زیادی مبتلا شده بودند که در بخش آی‌سی‌یو بستری می‌شدند. تعدادی از آنها هم جانشان را از دست می‌دادند، این از تلخ‌ترین اتفاقاتی بود که در آن دوران شاهدش بودیم و تأثیر زیادی روی ما ‌گذاشت. همکاران از ترس انتقال بیماری به خانواده، ارتباط خودشان را با آنها قطع کرده بودند. این هم مزید بر علت شده بود. حالا در آن شرایط خودمان هم یکی پس از دیگری مبتلا می‌شدیم و برخی از همکارانمان را از دست می‌دادیم.» به‌گفته او، زمانی که همکاران مبتلا می‌شدند و به مرخصی می‌رفتند، فشار کار روی سایر نیروها بسیار بیشتر می‌شد، شیفت‌های طولانی و تعداد بالای بیماران، همه را آشفته کرده بود. هنوز هم شرایط همین است، هیچ‌کس نمی‌تواند مرخصی برود و کمتر با خانواده دیدار دارد: «وقتی خودم مبتلا به کرونا شدم، از شدت بیماری، مرگ را به چشمم دیدم و حتی وصیت‌نامه نوشتم. به‌شدت مضطرب شده بودم.»

براساس اعلام این پرستار، هم‌اکنون به‌دلیل افزایش تعداد بیماران مبتلا به کرونا، بخش‌های جدیدی در بیمارستان اضافه شده، اما نیرو اضافه نشده است: «در این شرایط فشار کاری ما تا ۵۰ درصد افزایش پیدا کرده؛ به‌طوری که کیفیت مراقبت از بیماران تحت‌تأثیر قرار گرفته است. حتی با مثبت شدن تست همکاران، حداقل ۱۰ روز به آنها استعلاجی می‌دهند که همین موضوع فشار کاری و به‌تبع آن استرس را بیشتر می‌کند. در این میان بسیاری از پرستاران با اینکه علائم دارند، اما تست‌شان منفی می‌شود؛ به همین دلیل مجبورند به محل کار بیایند و شیفت‌ داشته باشند. درحالی‌که این موضوع برای سایر بیماران هم بسیار خطرناک است.» نسرین می‌گوید: «ما در خط اول مقابله با کرونا هستیم، اما با وجود بار سنگین و فشارهای روانی، هیچ‌کس از ما قدردانی نمی‌کند و در فکر کاهش حجم کاری ما نیست. حتی مردم هم پروتکل‌ها را به‌درستی رعایت نمی‌کنند و این موضوع سبب شده تا در کنار افزایش حجم کار، نگران ابتلای مجدد خانواده‌هایمان به بیماری باشیم.» مریم، پرستار دیگری از ارومیه است که در ابتدای شیوع کرونا، در آی‌سی‌یو بیمارستان طالقانی مشغول به‌کار بود. او هم می‌گوید که در اوایل شیوع کرونا آنقدر وضعیت وخیم بود و آنقدر احساس خطر کرده که وصیت‌نامه نوشته و حتی آن را قانونی کرده است: «واقعا احساس می‌کردم به‌زودی می‌میرم و این موضوع استرس و اضطراب زیادی در من ایجاد کرده بود. هنوز هم احساس ترس دارم، اما به آن عادت کرده‌ام.»
 

او می‌گوید: «فشار کاری در این مدت آنقدر برای من و همکارانم زیاد بود که بسیاری از پرسنل، تقاضای انتقال به بخش‌های دیگر را کرده و گروهی هم استعفا دادند. هیچ وقت شاهد این میزان مرگ در بیمارستان نبوده‌ایم و این موضوع واقعا بر روح و روانمان تأثیر گذاشته است. همه را افسرده و وحشت دائمی در ما ایجاد کرده است.» او می‌گوید: «خانواده برخی بیماران پس از اینکه عزیزشان را از دست می‌دهند،  ما را مقصر می‌دانند و حتی شروع به فحاشی و ضرب و شتم و... می‌کنند؛ همین مسئله هم به‌شدت ما را تحت‌تأثیر قرار داده است.» به‌گفته این پرستار، آسیب‌های روانی کادر درمان بسیار جدی است، نبود حمایت مالی، ابتلای چندباره به بیماری یا فوت برخی از همکاران و در کنار همه اینها مواجهه دائمی با مرگ، دیگر انرژی و امیدی در میان آنها باقی نگذاشته است. او می‌گوید به‌دلیل فشار کاری زیاد، حتی فرصت ندارند برای درمان به روانپزشک و مشاور مراجعه کنند.


تغییرات روحی کادر درمان با افزایش و کاهش مرگ‌ها

آسیب‌های روان ناشی از فعالیت در دوران کرونا، تنها گریبان پرستاران را نگرفته؛ پزشکان هم شرایط مشابهی را تجربه می‌کنند. سیدمحمدرضا هاشمیان، فوق تخصص مراقبت‌های ویژه و استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است و در این ۱۸‌ ماه بیشترین ارتباط را با بیماران کرونایی داشته است. او در گفت‌وگو با همشهری به فشارهای روانی در هفته‌ها و ماه‌های اول شیوع کرونا در بیمارستان مسیح دانشوری اشاره می‌کند: «مشکلات مربوط به سلامت روان کادر درمان موضوع بسیار مهمی است که از چند جنبه می‌توان به آن توجه کرد؛ هم از نظر پزشکان و همه اشخاصی که در مجموعه درمان همکاری دارند و هم بیماران و خانواده آنها. شروع بیماری از یکی، دو شهر کشور و سرایت آن به شهرهای دیگر به‌تدریج باعث افزایش استرس، اضطراب و وحشت در میان کادر درمان شد. در همان هفته‌های اول شیوع، با مثبت شدن تست کرونای کارکنان در بیمارستان مسیح دانشوری، تصمیم گرفته شد بخش ICU آنفلوآنزا به بیماران مبتلا به کرونا اختصاص پیدا کند، چرا که قرار شد این بیماران در بخش بستری نشوند و تنها در بخش مراقبت‌های ویژه ایزوله شوند. همین موضوع استرس زیادی برای همه ایجاد کرد. در این شرایط، مسئولان بخش‌ها تلاش می‌کردند شرایط را مدیریت کنند و پرستاران و پزشکان از استرس و اضطراب دور بمانند.»

به‌گفته هاشمیان، با توجه به آشنایی کارکنان بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان مسیح دانشوری با موضوع ایزوله و پوشش‌های مخصوص آن، کادر درمان مواجهه بهتری با بیماری داشت، اما به‌تدریج از زمانی که کادر درمان گرفتار بیماری شد و خبر جان‌باختن آنها می‌رسید، وضعیت متفاوت شد و همه دچار استرس و اضطراب شدند. هیچ‌کس نمی‌دانست تا چه زمانی زنده می‌ماند: « با افزایش مشکلات و بالا رفتن تعداد مبتلایان و مرگ‌ومیرها، کادر درمان احساس شکست کرد و همین احساس، در آنها فرسودگی و ناتوانی ایجاد کرد؛ هر چند که بعدها با تغییراتی که در روش درمان ایجاد شد، روند مرگ‌ها کندتر شد و خیلی از بیماران نجات پیدا می‌کردند.» این متخصص، اما تأکید می‌کند که وضعیت روحی پرسنل درمان با افزایش و یا کاهش موارد مرگ و ابتلا مرتبط است؛ یعنی زمانی که دوباره آمار مرگ‌های کرونایی بالا رفت، روحیه بسیاری از اعضای کادر درمان تضعیف شد. مرگ یکی از همکاران، هنوز در خاطر هاشمیان زنده است، او می‌گوید:« ۳ روز پس از این اتفاق، یکی دیگر از همکاران جانش را از دست داد؛ به همین دلیل استرس و اضطراب مضاعفی سراغ من و سایر همکارانم آمد.» به‌گفته او، پزشکان و پرستاران در این مدت دچار آسیب‌های روانی بسیار بالایی شده‌اند و این برای آینده نظام سلامت خطرناک است.
 

نوشتن ۱۲ گواهی فوت در یک روز و آشفتگی روحی

فریما خلیلی، رزیدنت بیماری‌های داخلی بیمارستان لقمان هم به تجربه فعالیت در دوران کرونا اشاره می‌کند و به همشهری می‌گوید: « اوایل شیوع کرونا، کسی اطلاعات کافی درباره چگونگی مقابله با این بیماری را نداشت. در کنار همه اینها کمبود امکانات و تجهیزات و همچنین کم بودن تعداد لباس‌های محافظتی برای پرستاران و پزشکان، وضعیت را سخت‌تر کرده بود، همه نگران ابتلا به کرونا بودند و فشار زیاد روانی را تحمل می‌کردند. با همه اینها هیچ‌کدام از پرسنل، تصمیم به استعفا یا کناره‌گیری از شغل را نداشت. همه تلاش می‌کردند در میدان بمانند و با وجود شرایط سخت، معاینه‌ها و مراقبت‌ها را ادامه می‌دادند.» او به شرایط سخت رزیدنت‌ها در دوران کرونا اشاره می‌کند: «در دوران کرونا رزیدنت‌ها با مشکلات زیادی هم مواجه شده‌اند. چون اوایل شیوع بیماری، به ما به‌عنوان کادر درمان حتی برای ویزیت بیماران، ماسک و پوشش‌های حفاظتی نمی‌دادند. شیفت‌های ما شبانه‌روزی و بسیار سخت بود. همه ما بیش از حد خسته بودیم، حالا در این شرایط هم باید خبرهای بدی به خانواده بیماران می‌دادیم که حکایت از مرگ عزیزانشان داشت.»

خاطره تلخ نوشتن ۱۲ گواهی فوت در یک روز برای خلیلی تداعی می‌شود و می‌گوید: « آن روز، شرایط بسیار سختی داشتیم، تعداد بالایی تنها در یک بیمارستان جانشان را از دست داده بودند، در این وضعیت، از عادی شدن مرگ ترس داشتیم و این اتفاق تا حدودی هم رخ داده است.» خلیلی می‌گوید یکی دیگر از مشکلات رزیدنت‌ها در دوران کرونا این است که آنها دیگر فرصتی برای فراگیری آموزش‌های دیگر ندارند؛ تنها مشغول مراقبت و درمان بیماران مبتلا به کرونا هستند و این موضوع باعث شده تا انگیزه کافی را از دست بدهند و آینده مبهمی برای خود متصور شوند:« بسیاری از رزیدنت‌ها، ناچار شده‌اند برای آسیب نرساندن به همسر و فرزندان‌شان، از آنها دور بمانند یا به دیدار خانواده‌هایشان نروند. مشکلات اقتصادی هم از دیگر مسائلی است که به‌شدت آرامش را از ما گرفته چرا که میزان حقوق دریافتی هیچ تناسبی با میزان زحمات و حجم کاری ما ندارد.»