همشهری- خدیجه نوروزی: گذشت بیش از ۲ سال از پاندمی کرونا این فرصت را در اختیار بسیاری از پژوهشگران و محققان گذاشت تا بتوانند ابعاد مختلف این بیماری و تأثیراتی که روی ارگانیسم هوشمند یا همان انسان میگذارد را مورد بررسی قرار دهند. نتایج تحقیقات و یافتهها هم بسته به دادهها در هر کشور متفاوت است اما آنچه روشن است این است که کرونا با ایجاد اختلال در یکپارچگی اجتماعی، یکپارچگی در منزل و فعالیتهای مولد، در کنار تهدید سلامت جسم، سلامت روان را نیز نشانه رفته است تا جایی که ترس از آلوده شدنبه آن، منجر به انزوای اجتماعی و اختلالات روانی مختلف بین مردم شده است. تحقیقات انجامشده از سوی برخی انجمنها و مراکز روانشناسی و دانشگاههای علومپزشکی مانند مرکز علوم و اعصاب دانشگاه علوم پزشکی بقیهالله یا مراکز تحقیقات فیزیولوژی و فیزیک دانشگاه پزشکی و دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی با بررسی سبک زندگی در دوران کرونا این موضوع را به اثبات میرساند که کووید-۱۹ آسیبهای جدیای را به لحاظ روانی به ۹۹ درصد مردم وارد کرده است چراکه مشارکت مردم در بسیاری از زمینههای زندگی اجتماعی و فعالیتهای روزمره مختل شده است.
زندگی جزیرهای
مصطفی فروتن، عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور در به همشهری میگوید: «کووید- ۱۹ تأثیرات جهانی و همهجانبهای را روی همه افراد گذاشته و بیماری تا جایی پیش رفته که تکتک افراد تأثیرات و تغییرات را در زندگی روزمره خود متوجه شدهاند. مطالعاتی که هماکنون در سطح بینالمللی انجام میشود بیشتر شخصی و موردی است و در بیش از ۱۷۰ کشور دنیا به شکلهای مختلفی در حال بررسی و تحقیق است و هرکدام از کشورها با توجه به ساختار علمی، فرهنگی و گستره موفقیت در حوزههای اجتماعی خود در حال کار روی مقالاتشان هستند تا بفهمند کرونا چه تأثیری روی سبک زندگی افراد گذاشته است. به جرأت میتوان گفت ۹۹ درصد افراد جامعه درگیر تبعات کرونا شدهاند و کسی نیست که از جهات مختلف گرفتار نشده باشد.»
عضو انجمن روانشناسی تربیتی به اثرات روانی کرونا در این مدت اشاره میکند و میافزاید: «در این مدت بهطور ساختارمند سبک زندگی جزیرهای، تفرد و تجرد را تجربه کردیم. درحالیکه تا قبل از شیوع کرونا در فرهنگ ما حتی در کشورهای توسعهیافته، معاشرتکردن را در بهبود سلامت روان بسیار مؤثر میدانستند. اما اکنون عامل پزشکی یا بیولوژیکی به ما میگوید که باید برخلاف یک ساختار نظاممند روانشناسی عمل کنیم و از هم فاصله بگیریم. درواقع در این مدت برای سلامت جسم، سلامت روان تحتالشعاع قرار گرفت و آسیب دید. گسترش فقر بهعلت قرنطینه و تورم و گرانیهای پیدرپی و بیرونقشدن بسیاری از کسبوکارها، کیفیت زندگیها را در ابعاد مختلف تنزل بخشید و سطح امید به زندگی را بهشدت کاهش داد. بهعنوان مثال ۹۷ددرصد از مراجعان من تحتتأثیر کرونا دچار افت شدید مالی شدهاند. البته در این بین برخی هم سعی کردهاند همسو با گسترش فضای مجازی کسبوکار خود را بهبود بخشند تا بتوانند کمی خود را سرپا نگه دارند.»
این روانشناس، مدرس و محقق علوم رفتاری در ادامه میگوید: «کرونا در این مدت با بهتصویرکشیدن بیعدالتیها، سلامت روان جامعه را بهشدت تحتتأثیر قرار داد؛ بهویژه در کشور ما. دورهای که مردم ما مشاهده میکردند در کشورهای توسعهیافته بهعلت واکسیناسیون و دریافت خدمات پزشکی و بهداشتی مطلوب، کرونا تا حدودی تحت کنترل درآمده اما در کشور آمار مرگومیر بالا میرود، دچار افت روحیه، ترس و اضطراب، غم و اندوه و خشمهای درونی میشدند. نبود واکسن و داروی کافی و در مضیقهماندن مردم نگرانیهایی را در وجودشان تزریق کرد که بهشدت مخرب بود. در این مدت ترس از مرگ و عواقب ناشی از عوارض جانبی کروناویروس باعث کاهش فعالیتهای اجتماعی افراد شد و یک طردشدگی از منظر اجتماعی بهبار آورد و کاهش ارتباطات باعث کاهش چشمگیر کیفیت زندگی و تولید شدید ناامیدی در گستره جامعه شد. در مجموع کروناویروس توانست تعادل زیست جهانی را برهم بزند و بزرگترین تبعات روانی آن ایجاد بیاعتمادی و احساس ناامنی بود.»
انزوای اجتماعی
سعید شاهمیر، عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور، در گفتوگو با همشهری میگوید: «بسیاری از کشورهای دنیا درگیر درمانهای جسمانی کرونا و مراقبتهای بهداشتی هستند اما این بیماری پیامدهای روانشناختی گستردهای دارد و توانسته تأثیرات مخرب خود را در سطح فردی و اجتماعی برجای بگذارد. در این مدت اضطراب، افسردگی، ترس و رفتارهای بیشواکنشی ناشی از آن، انزوای اجتماعی و آسیبهای روحی و روانی که قرنطینه روی افراد گذاشته، خیلی کمتر مورد توجه قرار گرفته. درحالیکه احساسات منفی طولانیمدتی که این بیماری برای افراد دارد باید مدنظر قرار گیرد چراکه طبق مطالعات انجامشده سلامت روان افراد را در بلندمدت تحتتأثیر قرار میدهد.»
کارشناسارشد روانشناسی بالینی معتقد است باید به سلامت روان جامعه هدف که شامل کودکان و نوجوانان، سالمندان، کادر درمانی و مراقبتی، کسانی که عزیز از دست دادهاند و خانوادهها، توجه بیشتری صورت گیرد. او میگوید: «پیامدهای روانی کرونا روی این افراد بیشتر از سایر افراد خواهد بود. کودکان آسیبپذیرترین اقشار هستند و قرنطینه، دوری از همسنوسالان، نداشتن درک کافی از این بیماری و ترس و اضطراب ناشی از کووید-۱۹ تأثیرات منفیتر و پایدارتری را به لحاظ روانی روی این جامعه هدف گذاشته است. بیخوابی و اختلالات اضطراب فراگیر کادر بهداشت و درمان هم سلامت روان این افراد را بیشتر تحتتأثیر قرار داده و اندوه جمعیای که این افراد در خط مقدم دارند، نهتنها حال حاضرشان را متأثر میکند، بلکه در آینده هم برای آنها پیامدهایی منفی در قالب اختلال استرس پس از سانحه یا در قالب افسردگی بروز پیدا میکند. باید مراقب افرادی که عزیز از دست دادند و نتوانستند سوگوارهای مناسب را از خود نشان دهند هم بود چراکه تخلیه نشدن روانی، غم، درد و احساس پوچیای که دارند این افراد را با یکسری اختلالات روانشناختی در حوزه اضطراب و افسردگیهای بلندمدت مواجه میکند.
خانوادهها هم در این بین از گزندهای کرونا در امان نبودهاند و در این مدت شاهد خشونتهای خانوادگی، تنش میان همسر و اختلافات زناشویی بودهایم و شاید دور از انتظار نباشد که در آینده شاهد افزایش آمار طلاق ناشی از تأثیرات این بیماری بهعنوان یک عامل تهدیدکننده باشیم. سلامت روان افراد سالمند هم جزو آسیبپذیرترینها بسیار باید مورد توجه باشد چرا که بهعلت انزوای اجتماعی و تجربه تنهاییهای بیشتر تحتخطر است. این افراد معمولا بیماریهای زمینهای بیشتری هم دارند و طبیعتا آسیبپذیرترند. افسردگی، اضطراب، انزوای اجتماعی و تجربه تنهایی، اختلال شایعتر در افراد سالمند است و اکنون که ارتباطات سنتی خود را از دست دادهاند بیشتر باید حواسمان به آنها باشد.»
شاهمیر درخصوص اقداماتی که دولت میتواند در پیش بگیرد میافزاید: «ویروس کرونا قطعا آخرین ویروسی نیست که بشر را تهدید میکند،، لذا جوامع، بهویژه دولتها باید راهبردهای مؤثری را برای تقویت سلامت روان بهکار ببرند و برنامهریزیها باید طوری باشد که پیامدهای روانی شیوع این بیماری کنترل شود یا به حداقل خود برسد. دولت ما نیز باید برنامهریزیهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت انجام دهد، بدون اینکه اختلالی در فضای روانی جامعه ایجاد شود. در زمینه آموزش شهروندی و خانواده تولید محتوا داشته باشد با این هدف که سطح آگاهی مردم چه در بستههای بهداشتی و چه روانشناختی بدون ایجاد هرگونه استرسی بالا رود. باید از کارآفرینان حمایت سختافزاری داشته باشد و از ظرفیت مردمی برای پیشبرد اهداف حمایتی بهره بگیرد و گروههایی را ساماندهی و سازماندهی کند که سطح آموزش را در حوزه خدمات بهداشتی و روانشناختی ارتقا بخشند. دولت باید در بحث معیشت و ارزانبودن دریافت خدمات روانشناختی هم ورود جدی کند چراکه در دوره کرونا یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار، افت روحی خانوادهها بوده و منجر به آسیبهای جدی روحی و روانی ازجمله خودکشی شده است. خدمات باید بهگونهای باشد که همه بتوانند با هر وضعیت مالی از آن بهره ببرند و تحتدرمان قرار بگیرند. ایجاد فضای امن اجتماعی و تقویت روحیه مردم کاری است که دولت باید انجام دهد و به مردم اطمینان بدهد که کنارشان است.»