به رنگ آبی دریا
باز در آوازهای چشمۀ جاری
چلچله پرواز کرد و باغ گلآورد
دفتر شعر مرا نسیم سبکبال
بازگشود و پر از هوای سفر کرد
دفتر شعرم سپید و پاک و زلال ست
مثل دل آسمان و آینه و آب
روشنیِ روزها و شادی شبهاست
مثل گل آفتاب و غنچۀ مهتاب
دفتر شعرم پر از درخت بلوط ست
سبز و ثمربخش و سایهگستر و آزاد
سختتر از سنگ و استوارتر از کوه
نرمتر از ابر و بیقرارتر از باد
دفتر شعرم به سبک سادۀ صحرا
دفتر شعرم به رنگ آبی دریاست
دفتر شعرم به آشنایی امروز
دفتر شعرم به روشنایی فرداست
رخوت
سردی نگاهت
مه غلیظی شد
در من نشست
و من صبحگاهی شدم
که خورشید
در آن بیدار نشده بود...