نیلوفر نیک‌بنیاد: بیش‌تر از ۲۰سال است که تصویرگری می‌کند و خیلی از این سال‌ها به‌صورت اختصاصی برای نوجوانان تصویرگری کرده. «کمال طباطبایی»، از آن‌دسته افرادی است که نامش در خیلی از نمایشگاه‌ها و جشنواره‌های معتبر ملی و بین‌المللی به‌چشم می‌خورد و جوایز بسیاری در حوزه‌ی تصویرگری به‌دست آورده است.

او در نشریات بسیاری به‌عنوان مدیرهنری فعالیت کرده و ده‌ها کتاب را برای کودکان و نوجوانان تصویرگری کرده است. او در دوران کرونا هم تدریس را رها نکرده و به صورت آنلاین به مخاطبانش تکنیک‌های تصویرگری آموزش می‌دهد.
از چه زمانی به‌صورت تخصصی تصویرگری را شروع کردید؟
در سال ۱۳۷۰، یعنی تقریباً در ۲۲سالگی، در روزنامه‌ی کیهان استخدام شدم و اولین کارهایم همان سال‌ها در نشریات کیهان چاپ شد. سال ۱۳۷۲ در دانشگاه، رشته‌ی گرافیک قبول شدم. چون از قبل با نشریات گوناگون و بعضی ناشران همکاری می‌کردم، همین راه را ادامه دادم و اولین تصویرگری‌هایم در قالب کتاب در سال ۱۳۷۷ توسط انتشارات پیدایش به‌چاپ رسید.
مهم‌ترین هدف یک تصویرگر چه می‌تواند باشد؟
چون تصویرگری تا حد زیادی به سفارشی که می‌دهند وابسته است، شاید نهایت فعالیت یک تصویرگر را بتوانیم این‌طور بیان کنیم که تصویر را طوری اجرا کند که به بهترین شکل ممکن مفهوم موجود در متن را انتقال دهد و به ارتقای سواد بصری مخاطب کمک کند.
تصویرگری نوجوان چه تفاوتی با تصویرگری خردسال و کودک دارد؟
این سبک تقسیم‌بندی افراد به خردسال، نونهال، کودک، نوجوان و... در ایران باب شده در حالی که در غرب تا ۱۸سالگی افراد را کودک به‌حساب می‌آوردند و تصویرگر ضمن صحبت با ناشر یا مدیرهنری متوجه می‌شود که مثلاً حال و هوای این اثر مخصوص افراد ۱۴ تا ۱۷ساله است.
در ایران گاهی به تصویرگر می‌گویند طوری بکش که از پنج سال بالاتر نرود. در حالی که اصلاً نمی‌توان چنین کاری کرد. شرایط رشد کودکان با هم متفاوت است و ممکن است دو کودک پنج‌ساله، درک متفاوتی از موضوعات داشته باشند. ما می‌دانیم که نوجوانان برای خودشان تعاریفی دارند و دوست دارند بزرگ‌سال به حساب بیایند. در دوران نوجوانی تمایلات و ویژگی‌هایی در افراد شکل می‌گیرد که بیش‌تر آن‌ها را سمت بزرگ‌سالی سوق می‌دهد تا کودکان. باید این ویژگی‌ها و تمایلات را در تصویرگری هم در نظر گرفت.
جایگاه تصویرگری ایرانی در جهان کجاست؟
تصویرگری ایران در دنیا حرف‌های مهمی دارد و توانسته اعتبار قابل‌توجهی در جهان به‌دست بیاورد و در مقایسه با امر نویسندگی، جهانی‌تر عمل کند. خیلی از تصویرگران ایران با ناشرینی از شرق و غرب همکاری می‌کنند و توانسته‌اند اعتماد آنان را جلب نمایند. البته نباید این نکته را فراموش کرد که برای موفقیت در این فضا، تطابق با نگاه فرهنگی آن کشور هم لازم است. تجربه‌ی من در نمایشگاه بولونیای ایتالیا، هنگامی که آثارم را به ناشری فرانسوی ارائه می‌دادم این بود که ناشر از دیدن آثارم ذوق زده بود، اما به من گفت کارهای شما بسیار خوب و جذاب هستند، اما بازار و فرهنگ کشور من با این نوع تصویرگری غریب است و استقبالی از آن نخواهد کرد. به‌همین دلیل تصویرگران ایرانی سعی در ایجاد مؤلفه‌های جهانی در آثارشان دارند.
برای نوجوانانی که به تصویرگری علاقه دارند، چه پیشنهادی دارید؟
همه‌چیز از طریق دانشگاه اتفاق نمی‌افتد. دانشگاه یکی از این موارد است. آن‌ هم فقط بعضی دانشگاه‌ها مثل تهران و هنر که حرفی برای گفتن دارند. وگرنه من شاگردانی داشته‌ام که در یک دانشگاه متفرقه تا ارشد درس خوانده‌اند، اما مهارتی کسب نکرده و تازه آمده‌اند تصویرگری را از صفر شروع کنند. نوجوانان باید یادشان باشد که تصویر دیدن واقعاً مهم است. چه تصاویری باشد که در کتاب‌ها و موبایل و رایانه می‌بینند، چه تصاویر واقعی در جهان. دیدن مناظر طبیعت، کشف روابط، فرم‌ها و عناصر اهمیت فراوانی دارد. تصویرگر باید حتی وقتی در خیابان راه می‌رود همه‌جا را به‌دقت نگاه و کشف کند. خیلی وقت‌ها تصویری را می‌بینیم که از نظر تکنیکی ممکن است تصویر خوبی باشد، اما نشان می‌دهد تصویرگرش در شهر و خیابان و طبیعت به‌درستی نگاه و کشف نکرده است.