خارجی‌هایی که در اربعین شرکت کرده‌اند درباره‌اش چه گفته‌اند؟

همشهری- عیسی محمدی: روزها می‌گذرند و می‌گذرند تا باز هم به حوالی اربعین برسیم؛ به حوالی عشقی که شعله‌ورتر می‌شود، اما خاموش نه. عشقی که نه برایش تبلیغی می‌شود و نه کار خاصی اما این مردم هستند که پای کارش ایستاده‌اند. البته اخیرا شیوع کرونا، باعث شده تا پیاده‌روی‌ها محدودتر شده و دیگر مثل سابق، با نهایت شور و عاشقی برگزار نشود. اما آنها که می‌توانند، راهی پیدا می‌کنند تا دل به این جاده بزنند. غالبا در پیاده‌روی‌های اربعین، خاصه در زمانی که وضعیت اپیدمی کرونا وجود نداشت، زائران و عاشقانی از اروپا و... هم وجود داشتند و دل به این دریای بی‌پایان می‌دادند. با هم، خاطراتی از این دلدادگان جغرافیای عاشقی را مرور می‌کنیم.
 

به مقصد رسیدم
استرالیا

مستندی تهیه شده است به نام «معبر». در این مستند، در یکی از بخش‌ها با دو زائری که از استرالیا آمده‌اند نیز صحبت شده است. البته هر دو، یکی از والدین‌شان از شهروندان خاورمیانه‌ای بوده‌اند ولی شهروند استرالیا محسوب می‌شدند. یکی از آنها داستان خیلی جالبی داشت. سال‌ها می‌خواست که به اربعین و پیاده‌روی‌اش بیاید ولی پولی نداشت. مدتی به سختی در یک نانوایی کار می‌کرد؛ از ۵ صبح تا ۶ عصر؛ هر روز هفته غیر از روز یکشنبه. تا اینکه توانست ۶ هزار دلار جمع کند. ۵۴۰۰ دلارش را خرج بلیت و اقامت در عراق کرد و بقیه‌اش را هم که اضافه آمده بود، به دیگران بخشید. او همه این سختی‌ها را هیچ می‌دانست؛ چراکه به کربلا آمده بود. دیگر سوژه این مستند، البته وضع زندگی خوبی داشت؛ اما ناآرام بود. رفتن به عراق و اربعین، به قول خودش باعث شده بود تا به مقصد برسد؛ حالا آرام بود و دیگر نمی‌خواست به استرالیا بازگردد.
 

لائیک‌های اروپا در اربعین
اروپا

خاطره بعدی را از قول مرحوم علی سلیمانی، هنرمند کشورمان که اخیرا درگذشته است، نقل می‌کنیم. او خودش از علاقه‌مندان این پیاده‌روی بزرگ بود. می‌گوید سال ۹۲ برای دومین بار عازم این سفر شد. همینطوری در سایت جهانی «لانگ‌واک-پیاده‌روی طولانی»، پیغامی گذاشت که هر کسی دوست دارد پک پیاده‌روی خاص کند، به نجف خیابان ابراهیمی بیاید. خودش هم نمی‌دانست که اصلاً نجف چنین خیابانی دارد یا نه؛ اما بعدها متوجه شد که دارد. در کمال تعجب دید که شهروندانی از برزیل، فنلاند، فرانسه و... آمدند؛ همه هم لائیک؛ یعنی بی‌دین بودند نه بی‌خدا. آنها ۱۶ نفر بودند؛ ۷ خانم و ۹ آقا. حتی بعضی‌ها که در بند پوشش و... نبودند، به این سفر آمده و مدام سؤال می‌کردند. این گروه، وقتی که ماجرای حسین را شنیدند، اشک می‌ریختند و از سلیمانی جدا شدند و گفتند که ما کار داریم و خودمان راهی کربلا هستیم!
 

باید وقف این کار شوم
انگلیس

امیلی گارث‌ویت، یک عکاس انگلیسی است که مسیحی محسوب می‌شود. او یکی، دو سال پیش هم به اربعین آمد تا از پیاده‌روی شیعیان حسینی گزارش و عکس تهیه کند. او که از طرف یک مؤسسه برای تهیه این مستندها و گزارش‌ها مأموریت یافته بود، ابتدا اطلاعات چندانی از این تجمع بزرگ نداشت. گارث‌ویت که تا به حال به خاورمیانه نیامده بود، اشاره می‌کند که سفر به این منطقه در موقعیت اربعین، برای او شروعی دوباره بود. او به محض بازگشت، ده‌ها نمایشگاه از این تصاویر برگزار کرد. بعد از این نمایشگاه‌ها، دوباره به اربعین آمد. او از این که ایرانی‌ها و عراقی‌ها یک عکاس انگلیسی را به این شکل بین خودشان پذیرفته بودند، حسابی به وجد آمده بود و از احساسات فوق‌العاده‌ای که در این سفر داشته. امیلی احساس می‌کرد که باید خودش را وقف این کار کند و به آن ادامه بدهد.
 

عاشقانه‌های شیخ سانتیاگو پاز
آرژانتین

خاطرات یک آرژانتینی در پیاده‌روی اربعین باید خواندن داشته باشد، نه؟ این آرژانتینی، البته امروز یک روحانی است؛ با نام شیخ عبدالکریم، اما نام واقعی‌اش سانتیاگو پاز است. او ابتدا مسلمان شده و سپس برای تحصیلات تکمیلی دینی با خانواده‌اش ساکن قم شد. جالب اینکه این روحانی اهل بوئنوس آیرس، محرم و اربعین و رمضان را ضامن سرپا ماندن شیعیان و مسلمانان کشورش می‌داند. جالب اینکه در مراسم عاشورایی کشورش، حتی بخش‌های مرتبط با صحنه‌های کربلای مختارنامه را هم پخش می‌کنند. می‌گوید که اربعین بعد از صدام، همه را متحیر کرد؛ حتی آمریکایی‌ها را. کسی انتظار نداشت حتی از کشورهای دوری چون آرژانتین کاروانی به این مراسم بیاید؛ چون یک‌روز تمام با هواپیما طول این مسیر است. او در نخستین سفر اربعینی خودش، به‌شدت تحت‌تأثیر قرار گرفته بود؛ با اینکه قبلاً هم به کربلا آمده و البته شیفته نجف بود. اما اربعین و حضور در این دریا، برای او و خانواده‌اش روایت و تأثیری دیگری داشت. این روحانی آرژانتینی البته روایت‌های ناب دیگری هم دارد؛ ازجمله اینکه اگر دل به این مسیر بدهی، به دیدن معجزه عادت خواهی کرد و چیز غریبی برایت نخواهد بود. خود او تعریف می‌کند در یکی از سفرها، در مرز ایران مادر و دختری را دیدند که از قم آمده بودند؛ نه پول داشتند، نه پاسپورت و نه چیز دیگری که برای این سفر لازم است. او فکر می‌کرد که آنها از مرز بازخواهند گشت؛ چون زائران باید از مرز شلمچه بعد از چند مرحله بازرسی و دیدن مدارک شناسایی و... عبور می‌کردند. اما این مادر و دختر می‌گفتند که می‌خواهیم برویم اباعبدالله را ببینیم. این مادر و دختر، همه مراحل را بدون هیچ مشکلی عبور کردند و این روحانی آرژانتینی فقط حیرت‌زده این اتفاق بود. حتی وقتی که به قم بازگشت هم خبر رسید که آنها به کربلا هم رفته و زیارت کرده و به سلامت بازگشته‌اند!
 

جز زیبایی نبود
آمریکا

یـک شــهرونـد آمریکایی نیز متولد خانواده‌ای مسیحی بوده اما مسلمان شده است. خودش که می‌گوید از نوجوانی حسابی به کتاب خواندن علاقه داشته؛ همیشه هم دنبال مطالعات دینی بوده و می‌خواسته برای سؤالات خودش جواب درستی پیدا کند. سمیرا کامر، سرانجام با اسلام آشنا و مسلمان شده است. درباره سفر اربعین نیز چنین گفته است: «رسیدن به این جاده سختی‌های بسیاری برایم داشت تا اینکه به نجف رسیدیم اما وقتی حرکت خود را از سمت نجف اشرف به کربلای معلا آغاز کردیم چیزی جز زیبایی ندیدم. متأسفانه این جریان عظیم اربعین که میلیون‌ها نفر از شیعیان در آن حضور دارند از سوی شبکه‌های تلویزیونی و رسانه‌های کشورهای اروپایی و آمریکایی در بایکوت خبری است؛ چرا که آنها می‌دانند اگر این عشق و ارادت به سیدالشهدا(ع) را به تصویر بکشند قطعاً در اذهان سایر ادیان سؤالات فراوانی درخصوص واقعه اربعین و عاشورا پدید می‌آید و عشق امام‌حسین (ع) بسیاری از دل‌ها را فتح خواهد کرد».

فینام نیز شهروندی از شیکاگوی آمریکاست که در یکی از گفت‌وگوهای تصویری مرتبط با اربعین رد پایی از او را می‌بینیم. او به اربعین آمده است، چرا که به قول خودش در آمریکا خشونت و وقایع عجیبی اتفاق می‌افتد. این شهروند آمریکایی همچنین می‌گوید که تبلیغات رسانه‌ای در کشورش، باعث شده تا ذهنیت‌ها نسبت به صلح و دوستی تغییر کند. او در نهایت می‌گوید: «با وجود همه اینها وقتی که به اربعین و پیاده‌روی آن می‌آیی، صلح، عشق، سازماندهی و نظمی را می‌بینی که توسط مردم ایجاد شده است. این خیلی زیباست و با چیزی که تبلیغات غالب و رسانه‌ای در آمریکا به ما منتقل می‌کند، یکسان نیست». این شهروند سیه‌چرده آمریکایی می‌گوید چیزی که به‌نظر می‌رسد، آن است که همه در اینجا سرشار از دلدادگی هستند و همه اینها عشق و صلح‌دوستی مسلمانان را نشان می‌دهد. به‌نظر می‌رسد از این که عضو یک خانواده بزرگ دانسته شده، حسابی به وجد آمده است.