مطابق روایات ما، موت را میتوان با برخی اعمال به تعجیل کشاند یا به تاخیر انداخت، اما انسان تحت هیچ شرایطی و با هیچ قدرتی نمیتواند مانع از «فوت اضطراری» خود شود و هر نفس تا نفس بعدی ظرفی از زمان است که میتواند «فوت اضطراری» در آن واقع شود.
مقام «موت اختیاری» با دست شستن از آرزوها و امیال دنیوی و رضایت دادن به حیات الهی تحصیل میشودو هر جویندهای بالقوه قادر است خود را به این مقام برساند، اما با فرود «فوت اضطراری» بر انسان، آرزوهای او به افسوسهای ابدی تبدیل میشود و در برزخ و قیامت او پاسخگوی امیال و افسوسهایش خواهد بود. موت و حیات میز و راکت بازی انسان با توپ دنیا و آرزوها و امیالش در آن است.
بازیکن خوشدست کسی است که به عنوان برنده بر سکوی «احسن» بایستد. برای کسب عاقبت خیر در «فوت اضطراری» بایستی تا آنجا که میسر است آن را بر «موت اختیاری» منطبق نبود. در عالیترین شکل این انطباق «عطر موت» همان «عطر شهادت» میشود و هیچ شهید بالقوهای به چنگ «فوتاضطراری» گرفتار نمیشود. شهیدان نخست «موت اختیاری» را گزیدهاند تا به دریافت «عطیه الهی شهادت» مفتخر شوند. در بخشی از دعای ماه مبارک رمضان آمده است: خداوندا از تو میخواهم فوت مرا به شهادت در راهت، تحت ولایت و رهبری پیامبرت و به همراه دوستداران و دوستانت تبدیل کنی.
رمضان زمان آمادگی و ظرف تبدیل «فوت اضطراری» به شهادت اعطایی متصف به رنگ و بوی اهل بیت پیامبر است. کسانی که ولایتشان بزرگترین و کارسازترین تکنیک بازیگری در بازی با موت و فوت است از این ظرف به خوبی استفاده میکنند. در جامعهای که مردان و زنانش در خم کوچههای کسب آب و نان، به رذالت تن میدهند، نه تنها مقام شهادت دور و دورتر میشود که تصور باور و پذیرش موت اختیاری هم در آن رنگ میبازد و ناممکن میشود. اگر بخواهیم از فیض رمضان برای رسیدن به مقام ارجمند معطر شدن به گلابگیران شهادت بهرهمند شویم باید اسباب رسیدن به لذت مشروع و زندگی پاک را برای مردم فراهم کنیم تا ولع چیزی که مردم برای به دست آوردنش به «خودفروشی» و «خدافروشی» رضایت میدهند مذموم، مکروه و حرام شود.
شهادت مبدا و یا وسیله گریز از زندگی نیست. شهادت مقصد و نتیجه زندگی پاک است و نصیب کسانی میشود که از «احسن تقویم» به «احسن جدل» و از آن به «احسن صور» برسند و در مقام «احسنتم لأنفسکم» به سوی رضای «احسنالهی» پیش بروند.
در جامعهای که فساد و فحشا عادی پنداشته شود و دستگاهها و بنیادهایی که رسالت خود را انتظار و توسعه امور معنوی میدانند روز به روز دامن خود را جمعتر و مسیر خود را از حرکت عمومی جامعه ویژهتر و جداتر کنند عطر هیچ خیر و رحمتی پراکنده نخواهد شد و به مشام کسی نخواهد رسید. مدیران و سیاستگذاران کلان و برنامهریز جامعه باید مسیر خود را به سوی دستیابی مردم به یک زندگی مرفه نسبی تغییر دهند و عقده زندگی نکردن را در مردم بترکانند.
آنگاه با طرح اندیشه و راهکارهای درست، راه ترجیح معنویت بر مادیت را هموار و اسباب پذیرش «موت اختیاری» را فراهم کنند تا قله رفیع شهادت برای کسانی که انتخابشان با صدق و خلوص همراه است در دسترس قرار گیرد. رمضان زمان اصلاحات اجتماعی روی خط شهادت و پرهیز از نگاه متحجر و ساده انگار سنتگرایانه و طرد نگاه واداده و ناباور غربگرایانه به گسترش فرهنگ شهادت در جامعه است. رمضان ماه خداست، بکوشیم در آن به اندازهای از موت اختیاری دست بیابیم که مرگ سخت ما، به مرگ آسان – شهادت- تبدیل شود.