به گزارش همشهریآنلاین به نقل از تجارتنیوز، موازنه مهاجرتی در کشور به هم ریخته و به نظر میرسد الگوی مهاجرتی تغییر کرده است. برخی از شهرها خالی از جمعیت میشوند و در برخی شهرها سرریز جمعیتی صورت میگیرد. این میتواند نتیجه مهاجرت داخلی کنترلنشدهای باشد که محمود مشفق، مدیر گروه جمعیت شناسی دانشگاه علامه طباطبایی میگوید دیگر نمیتوان از آن غافل بود زیرا با موضوع مهم امنیت ملی گره خورده است.
برخی را بیکاری از شهر خود میراند و برخی از بیآبی به ستوه آمدهاند. بیآبی، یکی از آن دلایلی است که هم زندگی روزمره را برای برخی از مردم مختل کرده و هم کشاورزی و به عبارتی معیشت آنها را نشانه گرفته است. راهی برایشان نمانده است؛ بار خود را برای شهرهای دیگر میبندند که البته آنجا هم با مشکلات زیادی مواجه میشوند.
از جمله استانهای مهاجرپذیر میتوان به تهران اشاره کرد که افراد زیادی را از شهرهای مختلف در دل خود جا داده است. مهاجران هم دلایل زیادی برای ترک مبدأ ذکر میکنند. یکی میگوید بیکاری امانش را بریده بود و آن یکی میگوید اینجا فرصت رشد و پیشرفت بیشتری برایش فراهم است.
تراکم بالای جمعیتی اما مشکلات زیادی زیر پوست این شهر جمع کرده که هر آن ممکن است فوران کند. تا آنجا که بارها موضوع تغییر پایتخت از تهران نیز مطرح شد.
افزایش جمعیت در شمال کشور
اما موضوع فقط پایتخت نیست. شهرهای دیگری هم هستند که کم و بیش با همین مشکل دست و پنجه نرم میکنند. محمود مشفق، مدیرگروه جمعیت شناسی دانشگاه علامه طباطبایی در این مورد میگوید: «جمعیت در حوزه دریای خزر در حال افزایش است. با توجه به تراکم بالای استانهای شمالی، این موضوع میتواند از نظر زیستمحیطی و اکولوژیک مسئلهساز شود.»
او میگوید: «موازنه مهاجرتی کشور در حال به هم خوردن است که به آن توجه نمیشود. الگوی مهاجرتی در کشور از روستا به شهر، به مهاجرت شهر به شهر و از شهرهای کوچک به مجموعههای شهری تغییر یافته است.» (منظور از مجموعههای شهری مثل تهران و شهرکهای اقماری اطراف آن هستند.)
مشفق میگوید برخی از مهاجرتها اقلیمی است: «این نوع مهاجرت به دلیل خشکسالی، ریزگردها و آب و هوا به مناطق دیگر مهاجرت میکنند. از این میان میتوان به خوزستان اشاره کرد که علیرغم پتانسیلهای بالای اقتصادی و صنعتی از مهمترین استانهای مهاجرفرست است. این نوع مهاجرت در استانهای سیستان و بلوچستان، خوزستان و کرمانشاه هم دیده میشود.»
در سال آبی گذشته ریزشهای آسمانی در برخی استانها تا ۸۰ درصد هم کاهش یافت. در برخی مناطق از جمله استان خوزستان، مردم به دلیل کمبود آب اعتراض کردند. حالا مشفق میگوید: «اگر فکری به حال این وضعیت نشود مهاجرتهای داخلی به شدت افزایش مییابد. زیرا که در استانهای حاشیهای معیشت به کشاورزی وابسته است و اگر کشاورزی نکنند زندگی آنها مختل میشود.»
این در حالی است که دادههای مرکز آمار نشان میدهد تعداد شاغلان در بخش کشاورزی در بهار ۱۴۰۰ نسبت به بهار ۱۳۹۸ حدود ۳۸۰ هزار نفر کاهش داشته است. به عبارتی هر کدام مستعد مهاجرت داخلی هستند.
مشفق با اشاره به اینکه وقتی افراد مهاجرت کنند مبدا از نیروی کار ماهر و اثرگذار خالی میشود، میگوید: «از موضوع مهاجرت داخلی دیگر نمیتوان غافل ماند. زیرا با امنیت ملی کشور گره خورده است.»
کدام استانها مهاجرپذیر هستند؟
بر اساس دادههای مرکز آمار ایران چهار نقطه ثقل مهاجرپذیری (یا کانون جذب جمعیتی) در کشور داریم. مشفق درباره این چهار نقطه میگوید: «اولین کانون جذب جمعیتی، تهران و البرز است. ضمن اینکه در مجموعه شهری تهران و البرز، کرج، پردیس، رباطکریم، شهریار و... از مقاصدی است که مهاجران انتخاب میکنند.»
او ادامه میدهد: «دومین کانون جذب جمعیتی استانهای قم، اصفهان، مازندران و یزد و سومین کانون مهاجرتی مجموعه شهری مشهد (مشهد و شهرکهای اطراف) است. همچنین چهارمین کانون مهاجرپذیری استانهای شمالی گیلان و مازندران است.»
مهاجران از کدام استانها هستند؟
او در ادامه درباره مبدا مهاجرت داخلی در ایران توضیح میدهد: «اولین کانون مهاجرفرستی، غرب و جنوب غربی کشور است. در این حوزه خوزستان، لرستان، کرمانشاه و همدان برجستهترین استانهای مهاجرفرست هستند. این مهاجران به سمت تهران و اصفهان میروند.»
اصفهان در حالی یکی از مقاصد مهاجرتی خوزستانیهاست که در سالهای اخیر کشاورزان در این استان بارها برای کمبود آب و انتقال آب زایندهرود اعتراض کردهاند.
مشفق ادامه میدهد: «دومین کانون مهاجرفرستی، شمال غرب کشور است که شامل استان آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و اردبیل میشود که عمدتا به سمت تهران یا گیلان میروند. سومین کانون مهاجرفرستی هم در شرق کشور شامل خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان و کرمان هستند که به سمت مشهد، یزد و اصفهان میروند.»
مدیر گروه جمعیتشناسی دانشگاه علامه طباطبایی میگوید: «سرریز شدن جمعیت در استانهای مهاجرپذیر موجب ایجاد مشکلات اقتصادی و اجتماعی میشود. به طور مثال در بعد اقتصادی باعث افزایش قیمت زمین، مسکن و اجارهبها میشود. در تهران هم این موضوع قابل مشاهده است. حالا مهاجران دیگر به تهران یا کرج نمیروند بلکه به اطراف مثل پردیس، شهریار، پاکدشت و... میروند. در استانهای شمالی هم موجب افزایش قیمت زمین و مسکن میشود. در بعد اجتماعی هم باعث افزایش آسیبهای اجتماعی و به هم خوردن ترکیب اجتماعی در منطقه مهاجرپذیر میشود.»
بنابراین شمال کشور در حال افزایش جمعیت و جنوب کشور در حال خالی شدن است. از سوی دیگر مقاصد مهاجرتی در کشور نیز با مشکلات زیادی مواجه هستند. از کمبود آب در برخی شهرها گرفته تا تراکم بالا و هزینههای بالای زندگی. مشفق هم در پایان میگوید که برای کنترل این اوضاع باید دلایل مهاجرت را در مبدا بررسی کرد و از مبدا آن را کنترل کرد و نباید آن را نادیده گرفت.