مشکلات موجود تلویزیون با سینما، شبکه خانگی و فوتبال از چالش‌های جدی پیش‌روی جبلی رئیس جدید رسانه ملی است.

همشهری- خدیجه نوروزی: عقب‌ ماندن خبر صدا و سیما از فضای‌مجازی و بخش‌های دیگر، توجه‌نداشتن سریال‌سازان و برنامه‌سازان به سلایق و ذائقه مخاطب امروز، توجه به سرمایه‌سالاری زیاده از حد در آگهی‌های بازرگانی، پرداخت‌نشدن حق پخش تلویزیونی برای فوتبال، انتقال صدور مجوز سریال‌های خانگی از وزارت ارشاد به صدا و سیما و... تنها بخشی از چالش جدی در مدیریت صدا و سیماست. به‌نظر می‌رسد با توجه به اشراف مناسب پیمان جبلی (رئیس جدید صدا و سیما) روی فضای مجازی و ایجاد صفحات اینترنتی برای شبکه‌های مهم برون‌مرزی صداوسیما، همچنین توجه به شبکه نمایش‌خانگی و ساماندهی و قانونمندشدن حرکت‌های ساترا شاهد تغییراتی در بخش مدیریت صدا و سیما باشیم. حالا با انتخاب رئیس جدید رسانه ملی، گمانه‌زنی‌ها برای تغییرات در این رسانه آغاز شده است. مدیریت جدید چگونه بر چالش‌ها غلبه می‌کند؟
 

چالش پرده نقره‌ای و جعبه جادویی

تبلیغات و پخش آنونس‌ از فیلم‌های به‌روز و در حال اکران سینماها از تلویزیون باعث می‌شود که مخاطب به دیدن آثار سینمایی ترغیب شده و به سالن‌های سینمایی کشیده شود؛ به‌ویژه اینکه وقتی چهره بازیگران محبوب و مورد علاقه مخاطب در این آثار دیده شود تماشاگران بیشتری برای دیدن به سینما می‌روند. اما تلویزیون ملی حرکتی معکوس را پیش گرفته است. حذف آنونس فیلم‌های سینمایی و ممنوع‌التصویر شدن بسیاری از بازیگران مطرح و محبوب مخاطبان تلویزیون نه‌تنها بر پیکره سینما ضربه وارد می‌کند بلکه به مرور تیشه به ریشه تلویزیون می‌زند. فهرست ممنوع التصویرها، ممنوع‌الکارها و ممنوع‌المصاحبه‌ها در صدا وسیما چنان پروپیمان است که یکی از چالش‌های جدی مدیریتی در صدا و سیما به شمار می‌رود. البته پیمان جبلی، رئیس‌جدید صداوسیما در نخستین دیدار رسمی خود با اهالی سینما (جمعی از تهیه‌کنندگان) نشان داده که به‌دنبال حل چالش‌ها و همکاری و تفاهم بیشتر میان رسانه ملی و سینماست.

سیدضیاء هاشمی، رئیس جامعه صنفی تهیه‌کنندگان که در این دیدار حضور داشت، در گفت‌وگو با همشهری می‌گوید: «اداره سازمان صدا و سیما به این عریض و طویلی و تولید برای کانال‌های مختلف کاری بسیار سخت و دشوار است. این رسانه به‌دلیل فراگیری آن در همه خانه‌ها باید بتواند توقعات مخاطب را برآورده کند که مدیریت آن بسیار استواری می‌خواهد. در تولید و پخش آثار مختلف موانع و مشکلات بسیاری است و تامین هزینه سرسام‌آور کارمندان این سازمان که بیش از۵۰- ۴۰هزار نفر هستند، همچنین هزینه سرسام‌آور تولید سخت است. ما خدمت دکتر جبلی گفتیم روی کمک تهیه‌کنندگان سینما حساب کنید. ما می‌توانیم سالی ۴۰ تا ۵۰ فیلم سینمایی مناسب برای پخش از تلویزیون به رسانه ملی ارائه دهیم. همچنین ایشان را در تولید سریال‌های خوب و در خور ‌شأن مخاطب یاری کنیم».

او در ادامه تأکید می‌کند: «به عقیده من به‌کارگیری مجدد دکتر سرافراز به‌عنوان یک نیروی متعهد و متخصص و جسور یک دستاورد بزرگ برای دکتر جبلی است. این کار جای تحسین بسیار دارد زیرا یک نیروی متخصص و کاربلد حوزه رسانه به دلایل واهی از فعالیت اصلی خود دور مانده بود و آقای جبلی با درایت، ایشان را به رسانه ملی بازگرداند. قطعا هر جراحی در این سیستم دردناک خواهد بود و باید به سراغ عفونت‌ها و بیماری‌هایی که موجب معیوب‌شدن سیستم رسانه ملی شده، رفت. یکی از این عفونت‌های کهنه، نحوه برخورد با محصولات فرهنگی در اداره بازرگانی است که امیدواریم شجاعانه با تصمیم درست رئیس جدید سازمان صداو سیما این معضل حل شده و پیوندی ناگسستنی میان تلویزیون و سینما شکل بگیرد».
 

چالش حق پخش فوتبال

حق پخش تلویزیونی مسابقات فوتبال در اکثر کشورهای جهان به‌صورت یک موضوع قابل‌قبول و البته طبیعی مورد تأیید است اما این موضوع سال‌هاست که تبدیل به چالشی بزرگ بین صدا و سیما و فدراسیون فوتبال شده است. سال‌هاست دخل و خرج تیم‌های فوتبال با هم نمی‌خواند و پرونده شکایت‌های مالی‌شان قطورتر هم شده، سروصدایشان بلند شده و اعتراض‌شان به صداوسیما را به‌صورت علنی عنوان کرده‌اند.

احسان اصولی، عضو هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال در گفت‌وگو با همشهری درباره حق پخش تلویزیونی مسابقات فوتبال می‌گوید: «وقتی یک باشگاه فوتبال پول بازیکن، مربی، تمرین و اردو می‌دهد و هزینه می‌کند، محصول آن به لحاظ اقتصادی باید حق پخش را از صدا و سیما دریافت کند؛ چرا که پخش این بازی‌ها اهداف رسانه ملی که ایجاد سرگرمی برای مخاطب است را محقق می‌کند. وقتی سازمان صدا و سیما می‌تواند منافع مالی زیادی را در قالب تبلیغات بازرگانی از پخش فوتبال کسب کند، جای این سؤال مطرح است که چرا حق پخش تلویزیونی باشگاه‌ها، فدراسیون و در کل فوتبال ملی از سوی این سازمان پرداخت نمی‌شود. درحالی‌که ماحصل نپرداختن این حق موجب می‌شود تا فوتبال ما وابسته به منابع دولتی و شرکت‌ها و نهادهای دولتی بار بیاید و تبدیل به فوتبالی شود که درون‌زا نیست و نمی‌تواند اقتصادی عمل کند و قطعا ادامه این روند به مرور فوتبال کشور را رانتی می‌کند. چالش مهم فدراسیون فوتبال با صدا و سیما این است که حق پخش تلویزیونی را بدهد و این پرداخت را به رسمیت‌ بشناسد».

تلویزیون اصرار دارد که دادن حق پخش به فوتبال غیرقانونی است؛ آنها می‌گویند طبق قانون پرداخت هزینه از یک نهاد دولتی به نهادی دیگر تخلف محسوب می‌شود. اصولی درباره این موضوع می‌گوید: «فدراسیون فوتبال یک نهاد دولتی نیست بلکه یک نهاد عمومی مستقل است و این موضوع بهانه خوبی برای پرداختن‌ نکردن حق پخش نیست. باشگاه‌های ما نیز از نظر حقوقی شرایط خاص خود را دارند و استیفای حقوق آنها می‌تواند فوتبال ما را متحول کند و یک اتفاق راهبردی را رقم بزند».

باید دید با مدیریت جدید می‌توان امید داشت این چالش که سال‌هاست گریبان فدراسیون فوتبال را گرفته، حل شود و تعامل سازنده میان فوتبال ایران و صدا و سیما شکل بگیرد؟ عضو هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال می‌گوید: «هم‌اکنون انحصار بازی‌های دوره دوم جام جهانی از سوی AFC به یک شرکت واگذار شده و در اختیار فدراسیون فوتبال نیست و اگر حقوق مربوط به حق پخش آن شرکت و AFC پرداخت نشود فوتبال ما به مخاطره می‌افتد و ممکن است با جریمه‌های سنگینی مواجه شویم. البته صدا و سیما در این حوزه در حال همکاری با ماست. اما در بحث باشگاه‌ها که فراوانی بازی‌هایش از بازی‌های ملی بیشتر است، حق پخش اهمیت دوچندانی پیدا می‌کند که امیدواریم با مدیریت جدید به تعاملات خوبی برسیم. در حال انجام مذاکرات هستیم و خدمت آقای جبلی، رئیس جدید سازمان صدا و سیما هم می‌رویم. امیدوارم بتوانیم توافقی را داشته باشیم و همکاری گسترده‌ای بین فدراسیون فوتبال و صدا و سیما شکل بگیرد».
 

چالش سریال‌های اینترنتی

حدود یک سال است که سریال‌های شبکه خانگی بحث‌برانگیز شده‌اند؛ از مجوز تولید و ساخت آنها گرفته تا خروجی آنها پس از انتشار، به‌ویژه محتوای این آثار که مناقشه اصلی نهادها، منتقدان و چهره‌های فرهنگی است. این خبر که هر آنچه در شبکه نمایش خانگی رخ دهد در انحصار صدا و سیما قرار می‌گیرد و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان سینمایی کشور رسما نظارت بر تولید و ساخت و البته پخش محصولات شبکه نمایش خانگی را واگذار خواهند کرد، مدیریت جدید صدا و سیما را با چالش‌های اساسی مواجه خواهد کرد. البته با اظهارات وزیر ارشاد و رئیس سازمان صدا و سیما و بحث‌هایی که در کمیسیون فرهنگی مجلس مطرح شده به‌نظر می‌رسد اختلافات پیش‌آمده در مسیر حل و فصل قرار بگیرد و تغییراتی رخ دهد؛ تغییر و تحولاتی که به اعتقاد مهدی یزدانی، مدیرعامل سابق مؤسسه رسانه‌های تصویری وزارت ارشاد که در دوره‌ای کوتاه هم مدیر نماوا بود، از اول نباید انجام می‌شد؛ چرا که تبعات آن هم دامن فیلمسازان، هم پلتفرم‌ها و هم صدا و سیما را گرفت. او در گفت‌وگو با همشهری می‌گوید: «از زمانی که بحث صدور مجوز شبکه نمایش خانگی از سوی صدا و سیما مطرح شد، هم حقوق‌دانان حوزه رسانه و هم صنوف سینمایی آن را مورد نقد قرار دادند. همچنین از طرف معاونت حقوقی و پارلمانی دولت و معاونت حقوقی وزارت ارشاد درباره بحث انتقال، موانع قانونی مطرح شد. البته در دولت قبل بحث سیاسی هم به آن غالب شد؛ مبنی بر اینکه تعدادی از سریال‌ها از نظر ساخت مطلوب نبودند. این اتفاقات دست به‌دست هم دادند تا حکمی صادر شود که نتیجه آن انتزاع از ارشاد و دولت و رفتن به سمت صدا و سیما بود».

یزدانی ادامه می‌دهد: «مسئله‌ای که وجود دارد این است که صدا و سیما چنین ساختاری ندارد. اگر قرار به انتقال نظارت‌هاست باید با تمام الزامات حقوقی مانند نظام حقوق و دستمزد و نظام ممیزی انتقال یابد. اما بدون هیچ مصوبه‌ای درخصوص آیین‌نامه‌های مصوب مراجع قانونی در حوزه فرهنگی (شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، مجلس و شورای‌عالی فضای مجازی) این انتقال انجام شد. نبود سند حقوقی و آیین‌نامه قطعا سازمان صدا و سیما را در مرحله صدور مجوز با مشکل مواجه می‌کند. درصورتی که در وزارت ارشاد هم مجوز قانونی وجود دارد هم آیین‌نامه‌های مربوطه متناسب شرایط، به‌روزرسانی شده است. بنابراین قانون هم تکلیف سرمایه‌گذار و هم تکلیف تولیدکننده و نهاد ناظر را به شکل مشخص تعیین کرده است.

اگر سازمان صدا و سیما بخواهد بر محتوایی نظارت کند که خودش هم تولیدکننده آن است، این موضوع از اصل رقابت‌پذیری در بخش تولید به دور است و از مبانی کسب‌وکار خارج خواهد شد. لذا با حجم زیادی از اعتباراتی که در اختیار دارد، نمی‌تواند از بخش خصوصی حمایت کند، چون اولویت تولیدات خود سازمان است. در این چهار دهه وقتی وزارت ارشاد به محصول نمایشی مجوز می‌داد، مسئولیتش را می‌پذیرفت حتی مسئولیت محصولات توفیقی را هم بر عهده می‌گرفت اما در نقل و انتقالات به سازمان صدا و سیما ملزومات قانونی آن دیده نشده و اینجاست که این سؤال مطرح می‌شود که مجوزندادن به یک محصول بر چه اساسی است؟ اگر فیلمی پروانه ساخت داشت و به هر دلیلی از سوی وزارت ارشاد توقیف می‌شد مانند فیلم‌های «رستاخیز» و «مارمولک»، این وزارتخانه از منابع خود خسارت تهیه‌کننده بخش خصوصی را پرداخت می‌کرد. اما آیا محل جبران خسارت در سازمان صدا و سیما هم دیده شده؟ باید قانون مدونی در این راستا تدوین و مصوب شود که مسئولیت شبکه نمایش خانگی در اختیار چه سازمانی باشد. البته قانون وجود دارد که می‌گوید مسئولیت مستقیم آن با وزارت ارشاد است. اگر قرار است انتقالی صورت گیرد، باید قانون آن وجود داشته باشد و تمام بسترهای حقوقی آن مشخص و فراهم شود. تولیدات شبکه خانگی مربوط به سرمایه‌گذاری بخش خصوصی است که باید امنیت سرمایه‌گذاری این بخش تامین شود».