همشهری- زهرا کریمی: نشست «روایتهای معمارانه» در روز پایانی هفته تهران با موضوع مسئلههای پیش روی طراحی در معماری در تهران با حضور مهدی چمران، رئیس شورای اسلامی شهر تهران، عبدالرضا گلپایگانی، معاونت شهرسازی و معماری شهرداری تهران و جمعی از معماران برجسته در محل خانه معمار در بوستان لرزاده برگزار شد. عقیل بهرا، کارشناس برنامه به تشکیل این جلسه درخصوص معماریهای تهران اشاره کرد و گفت: «اینجا گرد هم آمدهایم تا بتوانیم با ضوابط موجود، اندیشهای را برای تهران شکل بدهیم. همچنین معماری در شهر تهران و معماری بهعنوان یکی از روایتهای تهران جایگاه خودش را پیدا کند.»
در ادامه این نشست مهدی چمران، رئیس شورای اسلامی شهر تهران چراغ سخنرانی مجلس را با ویژگیهای شخصیت حسین لرزاده، معمار چیره دست ایران روشن کرد و با ابراز خرسندی از احیای بناهای اصیل در تهران گفت:« این معمار برجسته سالها پیش بحث معماری ایران را مطرح کرد و سبک معماری او قابل ستایش است و امیدواریم برنامههایی که برای خانه لرزاده درنظر گرفته شده، اجرا شود.» چمران با گلایه از معماری تقلیدی در تهران و شهرهای بزرگ ایران گفت: « معماری تهران و ایران دستخوش تغییراتی با رویکرد تقلید شده است. متأسفانه معماری بر پایه تقلید صرف، نه معماری ایران است نه معماری اسلامی و نه معماری تهران. البته نباید فراموش کنیم که در این دوره زمانه حرفه معماری چندان بازاری ندارد و این سبب شده تا برای کسب درآمد شاهد اعمال معماریهای تقلیدگرایانه باشیم.» رئیس شورای اسلامی شهر تهران با تأکید بر این که هیأتهای تصمیمگیر برای طرحهای معماری تشکیل نمیشوند و این ضعف است، گفت: «بینظمی در ساختمانهای بزرگ نشان از نبود هیأتهای تصمیمگیر در شهرسازی و معماری است. این ضعف است که در معماری باید شاهد افراط و تفریط باشیم و گاهی تضادهای فکری احتیاج به تعادل دارند تا معماری اصیل ایرانی و اسلامی را شاهد باشیم. به همین دلیل معتقدم معماری شهر ما حال خوشی ندارد.» چمران در پایان صحبتهایش یادآور شد: «در دورههای مختلف با گروههای متعدد معماری سعی در بازگشت هویت اصیل معماری ایرانی و اسلامی داشتیم اما با وجود تضادها این اتفاق نیفتاد و امیدواریم با تدوین طرحها و لوایح و برگزاری چنین نشستهایی در دوره جدید مدیریت شهری شاهد شکوفایی در معماری تهران و ایران باشیم.»
مقررات بر سنت معماری ایران چیره شده است
معماران در این نشست، به بررسی معماری تهران از وجوه مختلف پرداختند و دلیل آشفتگیهای معماری پایتخت را در ضوابط و قوانین طرحهای توسعه شهری عنوان کردند.
در اینباره عبدالرضا گلپایگانی، معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران توضیح داد: «طرحهای توسعه شهری دلیلی بر آشفتگی شهر تهران شناخته شده و قوانینی که جایگزین سنت معماری شدهاند، معماری شهر را دچار آشفتگی کرده است. در اینباره لازم است نگاهی به گذشته معماری در ایران بیندازیم مانند معماری دورههای سلجوقی، صفوی و قاجار؛ دورههایی که وجه اشتراک و افتراق در معماریشان مشهود است. آنچه در این سه دوره معماری ثابت بوده، سنت معماری است نه معماری سنتی. سنت معماری، یک شیوه نامه یا دستور کار برای معمار بوده که براساس آن سنت عمل میکرده اما در دوره قاجاریه که ارتباط بین ایران و کشورهای اروپایی آغاز شد، عنصر دیگری بر سنت معماری ما اضافه و در دستگاه معماری ایرانی هضم شد و تلفیقی از معماری ایرانی و آنچه از معماری فرنگی گرفته شد، بهوجود آمد اما همچنان غلبه با سنت معماری ایرانی بود. این یعنی معماری ایرانی درون خود زایش، زندگی و پویایی داشته که حتی توانسته آنچه از معماری فرنگی وارد شده، مانند کلاه فرنگی را درون خود هضم کند اما در اواخر دوره قاجار و پهلوی اتفاقات دیگری افتاد که آن سنت معماری فراموش شد.»
گلپایگانی نسبت به تأثیر ضوابط و قوانین سنت معماری در شهر انتقاد کرد و گفت: «ضوابط و مقررات بر سنت معماری ایران چیره شده است و براساس ضوابط طرح تفصیلی توزیع تراکم ساختمانی بر مبنای دو معیار اندازه قطعه و عرض گذر تعیین میشود و این یعنی جانمایه اصلی طرحهای توسعه شهری بر مبنای توزیع جمعیت است که این موضوع نه در سنت معماری، نه مبانی علمی، نه ترافیک و حمل نقل، نه مسائل اجتماعی و تاریخی وجود داشته است، در واقع آنچه امروز معماری ما را میسازد، این دو معیار است. ضمن اینکه مسائل اقتصادی نیز اختیار طراحی ساختمان را از معمار، طراح و حتی شهرداری گرفته و سوداگری که در حوزه ملک و زمین اتفاق افتاده، معماری را از قاعده اصلیاش خارج کرده است و این موضوعات دست معماران و طراحان را بسته است.حدود ۲ سال است که برای اصلاح ضوابط و مقررات، در کمیسیون ماده ۵و هم در شورایعالی شهرسازی و معماری جلسه داشتهایم. یکی از ظرفیتهای طرح جامع، استفاده از «انتقال حق توسعه» برای حفظ بناهای ارزشمند و میراث طبیعی است که در بسیاری از کشورهای دنیا نیز استفاده میشود اما بهرغم تلاشها هنوز موفق نشدهایم، این مهم را عملیاتی کنیم.» گلپایگانی در بین مدعوین عوامل مختلفی را عامل آشفتگی معماری شهر عنوان کرد و گفت: «جدا از مسائل اقتصادی، کم حوصلگی و نگاه تقلیل گرایانه به شهر، معماری را دچار آشفتگی کرده درحالیکه شهرسازی تارو پودی درهم تنیده است و عوامل مؤثر در آن نقش دارد و شرایط را پیچیده میکند.»
معاون شهردار به دو قطبی شدن محلههای شهر تأکید کرد و گفت: «امروزه شهر در حال اعیانی شدن است و این سبب شده فقرا از شهر خارج شوند و این عواقب بسیاری در زندگی انسانها و حتی تربیت فرزندان دارد. معماران ما باید روی تک تک جزئیات متناسب با زندگی و محیطزیست فکر کنند و به سنت سکونت توجه داشته باشند. شناخت ظرفیتهای مهندسی و این که بدانیم مخاطب و طراحانمان چه کسانی هستند، بسیار اهمیت دارد.» عبدالرضا گلپایگانی در ادامه گفت: «برای بهتر شدن معماری واحدهای مسکونی افرادی که توانایی مالی برای هزینه کردن در طراحی را ندارند، تصمیم گرفتیم حدود ۱۰۰۰ پلان معماری تأیید شده را از سایت شهرسازی استخراج کنیم تا بانک پلانهای مناسب و تأیید شده را ایجاد کنیم و به سازندگان پیشنهاد دهیم تا از این بانک استفاده کنند و درصورت استفاده، فرایند کنترلها برای آنها حذف شود اما متأسفانه نتوانستیم ۵۰ پلان خوب را استخراج کنیم درصورتی که مهر معماران ما پای آن طراحیها بود اما اکثرا فاقد کیفیتهای معمارانه بودند، این در حالی است که ما معماران خوبی داریم که باید آثار معماری که خلق میکنند با دقت و حوصله بیشتری
انجام شود.»
معماری سنتی یک ثروت است
تهران با توجه به قدمت، جمعیت و ویژگیهایی که دارد، شرایط طراحی و وضع قوانین برای معماری را خاص کرده است.
حسین شیخ زینالدین، از استادان معماری درخصوص اینکه تهران چگونه تهران شد، گفت: «بافت تهران با سه عامل آب، زمین و تکنولوژی شکل گرفت و پایتخت شدن آن یک واقعه بسیار مهم استراتژیکی است. آغا محمدخان به همه وجوه مهم روستای تهران در آن زمان دقت فراوان داشت و این شهر به مرور زمان موقعیتهای خوبی را به دستآورد و جایگاه خوبی بین کلانشهرهاکسب کرد. در واقع بررسی سیر تاریخی شکلگیری تهران در این جلسه بهمنظور یادآوری این نکته بود که تهران چگونه تهران شد. معماری تهران به واسطه تاریخ و موقعیتش شکل گرفته و این نقش مهمی در شکلگیری سنتمان نیز داشته است. اگر معماران امروز ما، بحث معماری سنتی را بهعنوان یک ثروت بدانند میتوانند از آن استفاده کنند.»
معماریها در تهران مراتب وجودی دارند
مهدی حجت، معمار و شهرساز:
طراحی معماری در تهران مانند هویتش اهمیت فراوانی دارد. این مسئله مباحث گسترده و متفاوتی را در بر میگیرد و توجه به مسئله معماری ایرانی و اسلامی در قانون و برنامه شورای ششم مهم تلقی شده است. سرزمینها بر حسب ویژگیهای خاص نقش اساسی در معماری آن بخش از منطقه دارند و این درباره تهران هم صدق میکند.
بنابراین در معماری شهرها موقعیت جغرافیایی نقش مهمی دارد. پارامتر مؤثر دیگر غیراز مکان، زمان است. وقتی هزاران سال عدهای در سرزمینی زندگی کردهاند تاریخهای متفاوت در آنجا دیدهاند. در واقع تفاوت فرهنگ، تفاوت دادههای زمان و مکان به انسانها روش زندگی میدهد. بنابراین اگر حرف از معماری ایرانی میشود منظور افرادی است که در این سرزمین در طول تاریخ زیستهاند. بنابراین تلفیق این موارد، شکل زندگی ما را روشن میکند.
مسئله باور انسانها و نقش آن در درجات معماری نیز دارای اهمیت فراوان است. باور انسانها نسبت به یکدیگر درجات متفاوت دارد و در حقیقت درجه باورها بهمراتب اثرگذاری مختلفی در معماری ایرانی اسلامی میگذارد. معماریهای ما مراتب وجودی دارند و این معماری است که برای زندگیها ظرف میسازد. هر وقت در دورههای مختلف افرادی بودند که درباره ایران و اسلام اطلاعات خوبی داشتند، آثار خوبی در آن دورهها مشاهده کردهایم و به آن افتخار کردهایم. هر زمان که این دیده نشده، ابهامهایی در معماری افراد دیدهایم. در نتیجه باید در مراکز آموزشی، جوانان علاقهمند را از ابتدا به شناختهای وجودی و شناختهای سرزمینی و تاریخی دعوت کنیم تا بتوانیم آثار خوبی از آنها را در شهر شاهد باشیم.
معماری نیاز به نهادهای کارآمد برای قواعد بازی دارد
کاوه حاجی علیاکبری، مدیرعامل سازمان نوسازی شهرداری تهران:
وقتی صحبت از معماری یک کلانشهر در بین معماران فرهیخته میشود، موضوعات مختلفی مانند فرم، انطباق با زمینه و اصول و ارزشها به میان میآید. بنابراین باید چند نکته مهم را یادآوری کنم، نکته اول این که در ادبیات توسعه و در موضوعات برنامهریزی هر مفهومی برای اینکه بتواند پایدار باشد در طول زمان نیاز به تولید نهادهایی متناسب با مأموریت خودش را دارد. در این قواعد حوزههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تعیینکننده قواعد بازی به شمار میروند. مهمترین مسئلهای که ما در معماری امروز در تهران با آن مواجه هستیم فقدان یا ناکارآمدی نهادهایی است که بتوانند قواعد بازی را تعریف کنند. نکته دیگر اینکه مسکن یک بحران تلقی میشود؛ چراکه حدود ۴۰درصد مسکن به یک کالای غیرقابل استطاعت تبدیل شده، حدود ۴۳ درصد شهروندان تهرانی مستأجر و حدود ۴۰درصد از خانوارها زیر خط فقر مسکن هستند.
معماری باید بتواند مسکن را به یک کالای قابل استطاعت تبدیل کند. نکته بعدی که بهنظر میرسد موضوع سبک زندگی است. در واقع در این سالها هر چقدر تهران جلو رفته با راهحلهای سازنده فاصله گرفته و برای حل این مشکل یک نسخه واحد برای ارتقای کیفیت مسکن در همه شهر تجویز شده است. واقعیت این است که ما یک شیوه ساختن، یک شیوه طراحی و یک شیوه نوسازی را برنامهریزی کردهایم و همه را ناگزیر به پیروی از این شیوه کردهایم.نکته دیگر نیز این است که همهگیری کرونا معماری را در این دو سال با بحران مواجه کرد و به تمام شئون زندگی تأثیر گذاشت.
این ویروس نشان داد که خانههای فعلی جدا از محل استراحت نیاز به فضاهای باز و فراخ دارد تا اعضای خانواده بتوانند گرد هم جمع شوند. بنابراین این نکات باید در طراحی معماری خانههای جدید درنظر گرفته شود.