همشهری- سیاوش فلاحپور: پیروزی فراتر از انتظار جریان صدر در انتخابات پارلمانی عراق، بازتابهای گستردهای در سطح رسانههای عربی و بینالمللی داشته است. این گروه موفق شد بدون ائتلاف با هیچیک از احزاب و گروههای سیاسی حاضر در صحنه رقابتها، بهتنهایی دستکم ۷۰ کرسی پارلمانی را بهدست آورد. درمقابل، مهمترین رقبای جریان صدر با فاصلهای قابل توجه از این گروه، ۴۰ کرسی (دولت قانون) و ۲۰ کرسی (فتح) را از آن خود کردند.
همچنین جریانات پرنفوذی مانند ائتلاف نیروهای دولت ملی (وابسته به عمار حکیم و حیدر العبادی) در شکستی بیسابقه تنها ۳ کرسی پارلمانی را بهدست آوردهاند؛ درحالیکه سهم این ائتلاف در انتخابات سال ۲۰۱۸ بیش از ۵۰ کرسی اعلام شده بود. از سوی دیگر جریان نوظهور امتداد (مهمترین لیست مورد حمایت معترضان عراقی که از سال ۲۰۱۹ به خیابان آمدند) نیز برای نخستینبار موفق شده با ۱۲ کرسی در پارلمان عراق حضور داشته باشد. اگرچه فرایند اعلام نتایج آرا با برخی حواشی، نظیر شکایتهای قانونی تعدادی از ائتلافهای سیاسی همراه بوده است، اما بهطور کلی نمیتوان در پیروزی چشمگیر جریان صدر تردیدی وارد کرد.
بسیاری این پیروزی را آغاز مرحلهای جدید، نهتنها برای شیعیان عراق بلکه برای تمام ساختار سیاسی این کشور بهشمار میآورند. در مقابل، گروهی دیگر با تأکید بر پیشینه جنجالی جریان صدر معتقدند این گروه قادر به تأثیرگذاری ویژه بر تحولات سیاسی نبوده و باید از بزرگنمایی درباره نقش آن پرهیز کرد.
علت بخش مهمی از تفسیرهای متفاوت و گاه متناقض درباره صدریها، شناخت محدود افکار عمومی و رسانهها درباره این جریان سیاسی-مذهبی شیعی است؛ جریانی که اگرچه طی ۲ دهه گذشته نسبت به سایر احزاب شیعه عراق در جایگاه اقلیت بوده اما بهنظر میرسد سهم مهمی از تحولات پیش روی این کشور خواهد داشت. ریشه این جریان به کجا برمیگردد؟ چه نقشی در تاریخ معاصر عراق داشته؟ و از همه مهمتر، برای دستیابی به چنین پیروزی سیاسی مهمی از چه مسیری عبور کرده است؟
قیام خونین علیه صدام و همراهی با اقشار محروم
نقطه آغاز جریان صدر در قامت کنشگری سیاسی-اجتماعی به دهه ۱۹۹۰ میلادی برمیگردد؛ دورانی که شخصیتهای بارز این خاندان با تکیه بر میراث علمی و مبارزاتی آیتالله باقر صدر، به یکی از کانونهای مبارزات شیعیان علیه دیکتاتوری حزب بعث تبدیل شدند. آیتالله صدر بهعنوان یکی از مراجع نوظهور و پیشرو در عصر خود، شهر نجف را پایگاه حقیقی مرجعیت شیعه در سطح جهان میدانست و بر همین اساس نقشی مهم در شکلگیری هویت سیاسی شیعیان ایفا کرد. اعدام او در سال ۱۹۸۰، تقابل میان مقلدان و حامیانش با نظام صدام را وارد مرحلهای جدید کرد؛ مرحلهای که بیش از هر چیز رنگ و بوی تشکیلات زیرزمینی و البته بهتدریج مبارزات مسلحانه داشت. شهرک انقلاب در شرق بغداد که اکنون با نام شهرک صدر شناخته میشود و حدود ۳ میلیون نفر جمعیت دارد، مرکز ثقل مبارزات سازمانیافته و درازمدت صدریها علیه صدام بوده است. جالب آن که اکنون و با گذشت ۴ دهه از آن دوران، همچنان نشانههای فعالیت تشکیلاتی و منسجم در میان صدریها بهخوبی نمایان است.
رهبری مبارزات جریان صدر در آن مقطع تاریخی با پسرعموی آیتالله باقر صدر، «محمد صدر» از روحانیان برجسته حوزه نجف بود. او سال ۱۹۹۹ به همراه ۲ فرزند پسر خود، توسط نیروهای نظام بعث به شهادت رسید و میراث سیاسیاش در اختیار تنها فرزند باقیمانده، یعنی مقتدی صدر قرار گرفت. پس از این حادثه و سرکوبهای گسترده بعد از آن، بخش قابل توجهی از بدنه مبارزاتی و حتی مذهبی صدریها برای ادامه راه خود ناچار به ترک عراق شدند.
جریان صدر یکی از مهمترین خاندانهای سیاسی-مذهبی در عراق بهشمار میآید اما همواره اصرار داشته در کنار فقرا و بخشهای حاشیهای جامعه حضور داشته باشد. محل زندگی شخصیتهای برجسته این جریان در نجف و حاشیه بغداد، نمادی از این رویکرد تاریخی بهحساب میآید. البته همراهی صدریها با فقرا صرفا نمادین نیست و نتایج عملی مهمی نیز طی دهههای گذشته بهدنبال داشته است؛ از تأسیس شبکه بزرگ خیریه برای رسیدگی به نیازمندان تا پیگیری مطالبات بخشهای محروم جامعه، آنهم در حالی که سایر احزاب سیاسی مشغول رقابتهای جناحی و اقتصادی با یکدیگر بودهاند. بر همین اساس، پایگاه رأی جریان صدر (از جمله در آخرین انتخابات پارلمانی) به استثنای برخی جریانات نوظهور معترض، عمدتا مربوط به اقشار محروم جامعه عراق بوده است.
بازگشت با رویکرد متفاوت
با سقوط نظام صدام بسیاری از جریانات شیعی معارض، ازجمله صدریها بهتدریج برای مشارکت در نظام سیاسی جدید به کشور خود بازگشتند. در این میان اما رهبر جوان جریان صدر، بیش از آن که مشغول نقشآفرینی در معادلات سیاسی شود، تمرکز خود را بر حمایت از اقشار آسیبپذیر و البته تشکیل گروهی شبهنظامی با هدف تامین امنیت شیعیان معطوف کرد. نام این گروه که مشخصا برای رویارویی با اشغالگران آمریکایی و همچنین تهدید روزافزون جریانات تروریستی وابسته به القاعده تشکیل شد، «جیشالمهدی» بود. البته طی تمام این سالها، در فرایند سیاسی عراق (انتخابات پارلمانی، تشکیل دولت و...) نیز بهعنوان بخشی از ائتلافهای شیعه مشارکت داشت؛ هرچند با دامنه تأثیرگذاری محدود.
بسیاری معتقدند خودداری صدریها از ورود تمامقد و مستقل به معادلات سیاسی پس از سقوط صدام، ریشه در موقعیت ضعیف آنها نسبت به دیگر جریانات سیاسی شیعه همچون حزبالدعوه و یا مجلساعلا داشته است. در واقع صدریها طی سالهای ۲۰۰۳ تا دستکم ۲۰۱۴ اقلیتی بودند که با آگاهی از وزن سیاسی اندک خود، به جای ورود به درگیریهای بزرگ سیاسی توان خود را صرف تقویت پایگاه اجتماعی جریان صدر کردند. این رویکرد علاوه بر سرمایهگذاری درازمدت در یک سبد رأی محدود اما کاملا سازمانیافته و منسجم، باعث شد صدریها تا حد قابل توجهی از آفات رقابتهای حزبی نظیر بدنامیهای سیاسی و پروندههای فساد اقتصادی در امان باشند؛ آفاتی که تقریبا تمامی رقبای جریان صدر در عراق را بهسختی گرفتار کرده است. به این ترتیب، جریان صدر با گذشت نزدیک به ۲ دهه از آغاز فعالیتهای سیاسی خود در عصر پساصدام، از اقلیتی فاقد تأثیرگذاریهای ویژه سیاسی به بزرگترین حزب در پارلمان تبدیل شد.
مقتدی صدر و حشد شعبی
مقتدی صدر، رهبر جریان صدر، در مورد بسیاری از مسائل سیاسی در عراق، مواضعی تند و پرحاشیه داشته است، اما یکی از آنها مواضع صدر نسبت به حشد شعبی است. بسیاری از رسانههای عمدتا غیرعراقی گمان میکنند جریان صدر مخالف وجود حشد شعبی است و برای انحلال آن تلاش میکند. علت شکلگیری این تصور، مواضع جنجالی صدر درباره «ضرورت انحصار سلاح نزد دولت» و «انحلال گروههای مسلح خارج از نظارت دولت» است. اما در واقعیت هیچکدام از این مواضع ارتباطی با حشد شعبی ندارد؛ چراکه حشد از سال ۲۰۱۶ در سایه برنامههای روسای وقت دولت (حیدر العبادی و عادل عبدالمهدی) بهتدریج بهعنوان یکی از دستگاههای نظامی زیر نظر نخستوزیری به رسمیت شناخته شده و هر سال برای آن ردیف بودجه رسمی تعریف میشود. این گروه هماکنون در کنار سایر نیروهای مسلح عراق (ارتش، سازمان مبارزه با تروریسم و پلیس) زیر نظر دولت مشغول به فعالیتهایی همچون نبرد علیه داعش است.
حال این سؤال مطرح میشود که با توجه به وضعیت قانونی حشد شعبی، مقتدی صدر علیه کدام جریان یا گروههای شبهنظامی موضعگیری میکند؟ پاسخ روشن است؛ بخشی از گروههای جریان مقاومت که در نبرد علیه تروریسم داعش طی سالهای گذشته نقش مهمی داشتند اما هنوز بهطور رسمی، زیر نظر دولت قرار نگرفتهاند؛ گروههایی نظیر گردانهای حزبالله عراق که با مواضع بسیار منفی خود نسبت به نیروهای آمریکایی شناخته میشوند. در عین حال باید توجه داشت جریان صدر، خود صاحب یکی از گروههای شبهنظامی خارج از نظارت دولت با نام «یگانهای صلح» است که شاخه باقیمانده از جیشالمهدی بهشمار میرود و زیر نظر رهبری این جریان در مناطق مختلفی ازجمله سامرا حضور دارد. بنابراین شعارهایی همچون انحصار سلاح نزد دولت و یا انحلال گروههای شبهنظامی خارج از ارتش، شاخه نظامی جریان صدر را نیز شامل میشود.
گزینههای جریان صدر برای نخستوزیری
صدریها از سالهای قبل، ۳ شخصیت محوری را بهعنوان گزینههای اصلی و مطلوب خود برای ریاست بر دولت مطرح کردهاند: جعفر صدر (پسرعموی مقتدی صدر و سفیر فعلی عراق در لندن)، حسن کعبی (نایبرئیس سابق پارلمان و عضو شاخه سیاسی جریان صدر) و نصار الربیعی (رئیس هیأت سیاسی در جریان صدر). اما در میدان عمل، بدون شک مهمترین گزینه صدریها برای نخستوزیری، مصطفی الکاظمی است؛ شخصیتی که طی یک سال گذشته توانسته با سیاست اعمال موازنه داخلی و خارجی، موفقیتهای نسبی را در یکی از بحرانیترین مقاطع تاریخ معاصر عراق بهدست آورد.
جریان صدر اگرچه با کسب دستکم ۷۰ کرسی (بر اساس آخرین نتایج بازشماریها) پیروزی چشمگیری در انتخابات بهدست آورده، اما همچنان تا بهدست آوردن حدنصاب لازم برای تشکیل فراکسیون اکثریت (۱۶۰ کرسی) راه درازی پیش روی خود دارد. بر این اساس صدریها برای تعیین نخستوزیر مورد نظر خود به ائتلاف با سایر احزاب و گروههای شیعی، اهل سنت و کرد نیاز دارند. در مقابل گزینههای مورد حمایت جریان صدر برای نخستوزیری، شخصیتهایی نظیر نوری مالکی و یا فالح الفیاض از سوی رقبا مطرح شدهاند؛ شخصیتهایی که با توجه به نتایج انتخابات از شانس کمتری برای رقابت با گزینههای صدر برخوردار هستند.