همشهری آنلاین: بحران روسیه و گرجستان بار دیگر بی ثباتی اوضاع در منطقه قفقاز را نشان داد.

به گزارش سایت خبری، تحلیلی، پژوهشی ایراس، این بحران در عین این که نشان دهنده تناقض دو اصل پذیرفته شده حقوق بین الملل یعنی حق تعیین سرنوشت ملت‌ها و تمامیت ارضی کشورهاست، همزمان حاکی نشان‌دهنده تاثیر رقابت‌های جهانی، بر وضعیت امنیت یک منطقه و حتی کل جهان است.

تنش‌ها و نابسامانی‌های فعلی امنیتی در قفقاز جنوبی را باید به عنوان وضعیتی ناشی از پیامدهای منفی فروپاشی شوروی و تأثیر این امر بر ساختار نظام بین المللی و متعاقب آن تأثیر بر سایر سطوح منطقه ای و ملی مورد بررسی قرار داد که در ادامه به بحران اخیر میان مسکو و تفلیس از همین منظر پرداخته می‌شود.
 
سطوح تنش در منطقه
 
در سطح ملی کشورهای منطقه قفقاز با بی ثباتی‌های داخلی ناشی از رژیم های سیاسی روبرو می باشند که‌ این بی ثباتی‌ها در جریان برگزاری انتخابات در این کشورها تشدید می‌شود. در سطح منطقه‌ای اختلاط اقوام و مسائل نژادی بزرگترین عامل تهدید کننده امنیت در منطقه تلقی می شود. این دو عامل در میان سایر کشورهای جدا شده از شوروی سابق نیز وجود دارند و از آنجا که امنیت در این کشورها به شدت وابسته به امنیت در منطقه است، لذا هرگونه درگیری و بحران حتی در خارج از قفقاز بر وضعیت این کشورها تاثیرگذار است.
 
در سطح بین الملل پایان جنگ سرد و تغییر در ساختار نظام بین الملل ، تعدد بازیگران در منطقه، فروپاشی شوروی و خلاء قدرت در منطقه، اهمیت مناطق ژئواکونومیک در جهان و اهمیت ژیوپولتیک منطقه به عنوان منطقه‌ای دارای ذخایر انرژی و نیز به عنوان مسیری برای انتقال انرژی و نهایتا رقابت های راهبردی قدرتهای بزرگ در منطقه را می توان بر اوضاع این بخش از جهان موثر دانست.
 
به طور کلی بررسی تهدیدات در سه سطح بیانگر آن است که در وهله نخست وضعیت منطقه متاثر از منابع تهدیدات گسترده امنیتی در سطح داخلی و منطقه‌ای است که در سطح بالاتر آنها را با آسیب پذیری‌های گوناگون از سوی رقابت های قدرتهای بزرگ در منطقه مواجه ساخته است.
 
راه‌کارهای ایجاد امنیت
 
در بررسی راه‌کارهای برقراری امنیت در منطقه ضرورت شکل گیری یک نظام امنیت جمعی در منطقه احساس می‌شود، زیرا این بحث را میتوان در خصوص گروهی از کشورها تعریف کرد که نگرانی‌های امنیتی اولیه آنها آنقدر بهم گره خورده است که امنیت ملی شان در یک نگاه واقع بینانه نمی تواند جدا از یکدیگر مد نظر قرار گیرد و در واقع فعالیت های یک کشور برای ارتقای امنیت خود پیامدهایی نیز برای سایر قسمت های مجموعه در پی خواهد داشت.
 
کشورهای قفقاز هر کدام در سطوح مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی با تهدیدات امنیتی مواجه می باشند. بخصوص مساله حرکت‌های جدایی طلبانه و اختلاط و تنش‌های نژادی از جمله مسائلی است که امنیت آنها را بهم مرتبط می نماید و مفهوم امنیت اشتراکی را مطرح می کند.

در واقع تجربه نشان می دهد که در صورت بروز کشمکش نژادی، قومی و مذهبی در منطقه امکان ندارد این امر تنها محدود به یک کشور گردد اما ازسوی دیگر وجود برخی تهدیدات بنیادی امنیتی در سطح منطقه و بین الملل مثل مرزهای ملی مبهم و متداخل، دسترسی متفاوت به منابع انرژی، رقابت‌ها برای انتقال انرژی به بازارهای جهانی و نهایتا حقی که کشورهای قدرتمند خارج از منطقه برای تامین امنیت آن برای خود قائلند، بخصوص جهت رقابت با روسیه و کاهش نفوذ آن، موضوع امنیت جامع، صلح جامع و امنیت اشتراکی را تهدید می کند.
 
امنیت در قفقاز جنوبی پس از 11 سپتامبر
 
نگرانی‌های نظامی راهبردی در مورد امنیت منطقه قفقاز با وقوع حوادث 11 سپتامبر تشدید شد. این حادثه سبب شکل گیری دسته بندی‌های جدیدی در منطقه گردید. بعد از این حادثه‌، تروریسم مفهوم جدیدی پیدا کرد و با ورود آمریکا به منطقه، روسیه در مرزهای جنوبی خود احساس فقدان امنیت می کند.برخورد منافع دو قدرت منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای کشورهای منطقه را دچار تنش کرده و به نظامی شدن منطقه و عدم ثبات سیاسی و اقتصادی دامن زده است.
 
تقابل ساختارهای یوروآتلانتیکی از جمله گوام، سازمان امنیت و همکاری اروپا، تراسیکا و ناتو از یک سو و ساختارهای منطقه‌ای از جمله سازمان شانگهای، پیمان امنیت دسته جمعی، اکو و کریدور حمل و نقل شمال- جنوب از سوی دیگر، چالش‌های جدی در منطقه بوجود آورده است.
 
از سوی دیگر تعریف جدید از امنیت از سوی پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و گسترش ناتو به شرق و نگرانی‌های روسیه، سبب افزایش رقابت های دو بازیگر در منطقه شده است. تلاش آمریکا برای اجرای طرح دفاع موشکی و به طور کلی تحولات موشکی ایجادشده در جهان بدنبال خروج آمریکا از پیمان «ای‌بی‌ام» و نادیده انگاشتن پیمان کنترل تسلیحات، بار دیگر جنگ سرد جدیدی را مطرح کرده و موجب گسترش رقابت های تسلیحاتی در جهان شده است. درسطح منطقه نیزتعریف جدید از تروریسم به ابزاری برای سرکوب مخالفان تبدیل شده است.
 
در این میان جنبه‌های غیر نظامی امنیت را نیز نمی توان نادیده انگاشت. آسیب‌پذیری‌های اقتصادی و فساد مالی در منطقه، مشکلات ناشی از بحران هویت و مسائل قومی و نژادی و غیره موجب بی ثباتی‌های داخلی و نهایتا تهدیدی برای امنیت منطقه‌ای محسوب می شوند.
 
توسعه اقتصادی در سطح جهان و بدنبال آن اهمیت مساله انرژی و رقابت های ناشی از آن نیزدر تحول نظام منطقه‌ای قفقاز نقش مهمی دارد. ضمن آنکه توجه به برنامه‌های بازیگران موجود در منطقه نیزبرای درک اوضاع امنیت منطقه اهمیت دارد؛ سیاستهای بازیگرانی چون روسیه، آمریکا، اتحادیه اروپا، ترکیه، ایران و اسرائیل که بعضا سیاست‌های آنها در منطقه با یکدیگر متعارض است.
 
جمع‌بندی
 
در پایان آنچه مسلم است این است که بحران قفقاز همچنان ادامه خواهد داشت و نه تنها منطقه بلکه جهان را زیر تاثیر خود قرار می‌دهد. روسیه که در سالهای اخیر قدرت نسبی خود را باز یافته و در فرآیند گسترش ناتو به شدت نگران امنیت خود می باشد، پس از اینکه در ماجرای کوزوو به نوعی در برابر غرب شکست خورد، اینک حاضر نیست در منطقه از خود ضعف نشان دهد، زیرا می داند که در شرایط کنونی هرگونه عقب نشینی به معنای پیشروی آمریکا خواهد بود. سیاست دوگانه غرب در خصوص اعطای استقلال نیز بی اعتمادی روسیه را تشدید نموده است قطعا روسیه با بررسی تبعات احتمالی به‌این حمله دست زده است.بنابراین می توان مطمئن بود که خود را برای یک تقابل طولانی آماده نموده است.
 
روند تحولات در گرجستان و روسیه همچنین اوضاع در سایر مناطق قفقاز مثل قره باغ رانیز زیر تاثیر قرار خواهد داد.دخالت کشورهایی چون آمریکا واسرائیل که در زمره بزرگترین صادرکنندگان اسلحه در جهان محسوب می شوند و منافع کارخانه‌های عظیم تسلیحاتی جهان در این گونه جنگها را نیز نباید نادیده گرفت.

البته در میان کشورهای عضو ناتو نیز اختلاف نظر بسیاری وجود دارد که‌ این اختلافات از طرز رفتار با روسیه تا پذیرش اعضایی چون گرجستان را در برمی گیرد. اما واقعیت این است که سیاستی به نام گسترش ناتو به شرق وجود دارد که موجب توسعه رقابتها در قفقاز شده است و حاصل آن در این منطقه ناامنی و بی ثباتی است.