در یک دهه اخیر و به‌ویژه طی چند سال گذشته شاهد گسترش و ترویج پدیده‌ای در جامعه ایرانی هستیم که در آن کتاب بیش از آنکه یک کالای فرهنگی باشد، به وسیله‌ای تزئینی و حتی لوکس برای زیبایی و دکور خانه‌ها و دفاتر کار تبدیل شده و به نمادی نصف و نیمه برای فخرفروشی بدل شده است.

 همشهری- سعیده مرادی: بسیاری از افراد صرفاً کلکسیونی از انواع کتاب‌های گران‌قیمت و معروف دارند، بدون اینکه حتی یکی از آنها را مطالعه کرده باشند. همچنین مدتی است که خرید و فروش ماکت‌های چوبی و پلاستیکی زیبا از جلد کتاب‌های سرشناس خارجی که قیمت آنها از قیمت یک جلد کتاب واقعی بیشتر است رونق گرفته تا این ماکت‌ها به ویترین خانه‌ها و کتابخانه‌ها جلوه‌ای خاص ببخشد. این موضوع دست‌کم نشان می‌دهد که جامعه ما ارزش و اهمیت کتاب و مطالعه را می‌داند که عده‌ای در این گردونه، تظاهر به کتاب خواندن می‌کنند و داشتن کتاب‌های چندجلدی و گران‌قیمت را، ولو ماکت‌های پلاستیکی و چوبی‌شان را افتخار می‌دانند.
 

استقبال از کتاب‌های تزئینی

خرید کتاب‌های تزئینی از چند سال پیش تاکنون همچنان طرفداران خاص خود را دارد و از آنها به‌خوبی استقبال می‌شود. یگانه رشیدیان، فروشنده کتاب‌هاب تزئینی در این‌باره به همشهری می‌گوید:«خرید کالاهای لوکس و تزئینی همیشه با استقبال مردم مواجه است. کتاب هم از این مقوله مستثنی نیست و این روزها مشتریان ما علاقه بسیاری به کتاب‌های تزئینی دارند. اینکه مردم صرفاً به‌دنبال خودنمایی هستند به نوبه‌خود خوب نیست اما در تجارت و فروش باید به خواسته مشتریان اهمیت داد؛ بنابراین ما هم در میان کالاهای خود کتاب‌های تزئینی را ارائه می‌کنیم. کتاب‌های تزئینی زیبایی خاص خود را دارد و شاید دلیل اینکه مردم جذب این کتاب‌ها می‌شوند همین زیبایی است. البته باید به این نکته هم اشاره کنم که گاهی این کتاب‌ها تنها برای تزئین نیست و از فضای داخلی آنها می‌توان برای نگهداری اشیا و وسایل دیگر هم استفاده کرد». رشیدیان با بیان اینکه هم‌اکنون در طول‌ماه حدود ۶۰ عدد از این کتاب‌ها فروخته می‌شود، می‌افزاید:«قیمت این کتاب‌ها از ۳۰ هزار تومان شروع می‌شود و بسته به نوع و کیفیت کتاب قیمت آنها متغیر است».
 

دوری از کتاب‌های حقیقی

فروش کتاب‌های تزئینی خوب است و شاید دلیل استقبال مردم از این دست کتاب‌ها دور شدن آنها از فضای مطالعه و کتابخوانی باشد. محمد دهقان، یکی دیگر از فروشندگان کتاب‌های تزئینی در این‌باره به همشهری می‌گوید:«در طول‌ماه حداقل ۷۰ کتاب‌ تزئینی می‌فروشم و هرچه می‌گذرد افراد بیشتری خواستار این کتاب‌ها می‌شوند. این کتاب‌ها نمای زیبایی دارند و استقبال خوبی از آنها می‌شود. قیمت کتاب‌های تزئینی مناسب است و شاید شرایط اقتصادی موجود و هزینه کمی که مردم برای خرید آنها پرداخت می‌کنند، دلیل استقبال از این کتاب‌هاست. البته معتقدم کتابخوان واقعی در هر اوضاع و احوالی از خرید و مطالعه کتاب‌های واقعی غافل نمی‌ماند و کتاب‌هایی از این دست بیشتر برای آن دسته از افرادی است که صرفاً ادای روشنفکری و کتابخوانی را درمی‌آورند».
 

آنهایی که دنبال فخرفروشی و خودنمایی‌اند

متأسفانه ظهور و گسترش استفاده از تلویزیون و برنامه‌های نسبتاً متنوع آن تا حدودی کتاب و کتابخوانی را کمرنگ کرده است. این موضوع با ظهور فضای مجازی و توسعه اینترنت به‌شدت رنگ باخت و افراد بیشتری از فضای کتاب و کتابخوانی فاصله گرفتند؛ فضایی که جاذبه بسیاری برای مخاطبان آن داشت و باعث شد تا افراد بیشتری روزبه‌روز به سمت آن گرایش داشته باشند.

امان‌الله‌قرایی‌مقدم، جامعه‌شناس در این‌باره به همشهری می‌گوید: «هم‌اکنون افراد تنها با یک جست‌وجوی ساده در اینترنت می‌توانند به کتاب مورد علاقه خود دسترسی پیدا کنند. بنابراین مردم به‌جای خرید کتاب به سایت‌ها روی می‌آورند. همین موضوع باعث شده تا بازار کتاب و کتابخوانی با مشکل مواجه شود و تیراژ کتاب‌ها به‌شدت کاهش یابد. این کاهش تیراژ هم یکی از شاخص‌های عقب‌ماندگی یک جامعه است. وقتی تیراژ کتاب کم شود، به‌تدریج سطح مطالعه هم پایین می‌آید. متأسفانه ما جوانان را به مطالعه عادت نمی‌دهیم و این موضوع در ابتدای امر به آموزش و پرورش برمی‌گردد. از نظر من فروریختگی فرهنگی عمیقی در جامعه به‌وجود آمده که قابل کتمان نیست. این فروریختگی بر اثر ندانم‌کاری وزارت آموزش و پرورش است. در آموزش و پرورش به‌جای آن که دانش‌آموزمحوری رواج داشته باشد، معلم‌محوری و یکسری شیوه‌های نادرست تدریس رایج است و این محدود به امروز نیست و سال‌هاست که این فرهنگ نادرست جریان دارد. در مدارس ما معلم‌ها دانش‌آموزان را هیچ‌وقت مجبور به مطالعه نمی‌کنند و تنها براساس یکسری کتاب‌های مشخص و دستورالعمل‌های یکنواخت به دانش‌آموزان آموزش می‌دهند. همچنین در مدارس کارهای مازاد برای مطالعه انجام نمی‌شود. بنابراین می‌توان آموزش و پرورش را مقصر اصلی دانست. البته نقش خانواده هم بی‌تأثیر نیست اما آموزش و پرورش نقش پررنگ‌تری دارد. در کشوری مانند انگلیس هر دانش‌آموزی که وارد دبیرستان می‌شود، بعد از مدرسه باید ۲ ساعت به کتابخانه برود و مجله‌ها و روزنامه‌های روز را مطالعه کند و نتیجه مطالعه را در قالب گزارشی به‌عنوان یکی از برنامه‌های درسی خود تهیه کرده و تحویل معلم بدهد؛ اتفاقی که هیچ‌وقت در ایران نیفتاده است. متأسفانه امروز در کشور ما فرهنگ مطالعه وجود ندارد و حتی برخی یک صفحه روزنامه هم نمی‌خوانند. یکی از شاخص‌های توسعه‌یافتگی میزان مطالعه است که این مقدار در ایران بسیار اندک است. در واقع کتاب و کتابخوانی از جامعه رخت بربسته است و این امر مهم سبک شمرده می‌شود».

قرایی می‌گوید:« در اوضاعی که سطح کتاب و کتابخوانی بسیار پایین است، یک دسته از افراد برای این که بگویند ما اهل مطالعه هستیم به سمت گردآوری کتاب‌ها و ایجاد کتابخانه‌هایی می‌روند که فقط نمای کتاب را دارند و در اصل فقط تصویری از کتاب را به نمایش می‌گذارند. این موضوع بیشتر ناشی از فخرفروشی و خودنمایی است که این روزها به‌صورت فرهنگ در میان غالب افراد رواج دارد. مردم با همین کتابخانه‌ها یا خرید و استفاده از جواهرات آنچنانی یا سوار شدن بر ماشین‌های گران‌قیمت می‌خواهند خودشان را به دیگران نشان دهند و معرفی کنند. در جامعه‌ای که معنویات کمرنگ شده است، مادیات جای آن را می‌گیرد. در جوامع این‌چنینی مردم تنها براساس ظواهر قضاوت می‌شوند. بنابراین عده‌ای از کتاب‌های دکوری استفاده می‌کنند تا بگویند ما آدم‌های بافرهنگی هستیم اما دریغ از این که کتابی مطالعه کنند».

قرایی‌مقدم معتقد است آموزش و پرورش نقش بسیار مهمی در سوق دادن نسل جوان به سمت کتاب وکتابخوانی دارد؛«این نهاد باید از روش‌های یکنواخت و ماشینی دست بردارد و به سمت مطالعات جامع و کتابخانه‌ای پیش برود. معلم‌ها باید دانش‌آموزان را مجبور کنند که کتاب‌ها را در کتابخانه مطالعه کنند. تا این اتفاق نیفتد هیچ امیدی به بهبود شرایط نمی‌توان داشت. روش‌های تدریس باید بر مبنای روش‌های مکاشفه‌ای باشد و این امر محقق نمی‌شود مگر اینکه دانش‌آموزان به سمت مطالعه‌های جانبی هدایت شوند. همچنین نیاز است که در مدارس هم کتابخانه‌های قابل‌قبول ایجاد شود. امروزه کدام مدرسه کتابخانه مجهز و آنچنانی دارد؟ بنابراین نیاز است تا مدارس به کتابخانه‌های پر از کتاب و امکانات مجهز شوند.»