همشهری- فهیمه طباطبایی: اسفند سال ۱۳۹۸ که شیوع کرونا در ایران رسما تأیید شد، معلمان نخستین گروهی بودند که دورکار شدند و تا به امروز هم پیوسته در این شرایط باقی ماندند. البته گروهی از معلمان عشایری و روستایی، معلمان شاغل در هنرستانها و یا مدیران مدارس تا حدی از این اصل مستثنی هستند اما بررسی روند کلی آموزش در کشور، از دورکاری نسبتا فراگیر جامعه معلمان در مقایسه با صاحب مشاغل دیگر و سایر کارکنان دولت حکایت دارد. افزایش افت تحصیلی و ترک تحصیل دانشآموزان در سراسر کشور در ۲ سال تحصیلی گذشته به واسطه تعطیلات طولانیمدت و آموزش صرفا مجازی باعث شده که مسئولان وزارت آموزش و پرورش بارها در ستاد ملی مقابله با کرونا خواهان بازگشایی مدارس و برگزاری کلاسهای درس به شکل حضوری و نیمهحضوری شوند. خصوصا این که براساس آمارهای رسمی، نزدیک به ۵۰ درصد مدارس کشور از نظر تعداد دانشآموزان، امکان برگزاری کلاسهای حضوری با فاصله اجتماعی کافی برای جلوگیری از شیوع کرونا را دارا هستند. از همین رو بود که معلمان در مرداد امسال جزو نخستین گروههای شغلی در برنامه سراسری واکسیناسیون کرونا قرار گرفتند تا آتش کاهش کیفیت آموزشی در کشور بیش از این شعلهور نشود، با این حال خیزش مجدد کرونا باز هم بازگشایی مدارس را به تعویق انداخت و سال تحصیلی پیشرو برای دومین بار به صورت مجازی آغاز شد. حالا که اوضاع کرونا در ایران بهبود یافته و مرگومیر زیر ۲۰۰ نفر در روز است و بالای ۹۰ درصد معلمان و ۷۰ درصد دانشآموزان واکسینه شدهاند و بازگشایی مدارس از نیمهآبان قطعی است، زمزمههایی مشترک از معلمان و مدیران خیلی از مدارس کشور به گوش میرسد که از بیمیلی آنها برای بازگشت به آموزش حضوری حکایت دارد.
حرف معلمان مخالف چیست؟
اصلیترین محور صحبتهای معلمان و مدیرانی که مخالف بازگشایی مدارس هستند، این است که فضای فیزیکی مدرسه برای بازگشایی آماده نیست و بازگشایی مدارس در چنین شرایطی ممکن است منجر به شیوع کرونا و خیز ششم این بیماری در کشور شود. آنها میگویند که وزارت آموزش و پرورش هنوز سرانه بهداشتی مدارس را پرداخت نکرده و مدیران برای خرید مواد شوینده هم مشکل دارند.
حسین داورپناه، مدیر مدرسه و کارشناس آموزشی این که معلمان چنین نگاهی دارند را تأیید میکند و به همشهری میگوید: «آن بخش از استدلال معلمان درباره پرداختنشدن سرانه بهداشتی تا حد زیادی درست است اما این تنها عاملی نیست که مانع بازگشایی مدرسه باشد. واقعیت این است که اعضای مدرسه از معلمان تا مدیر و معاونان با مسئولان وزارتخانه همدل نیستند و آنها را برای آمادهسازی مدرسه همراهی نمیکنند، از این جهت اغلب آنها در تلاشند که آموزش مجازی تا حد ممکن طولانی شود.»
او معتقد است که بین بدنه و راس، شکاف جدی وجود دارد که ریشه آن در مسائل دیگری نهفته است؛ «یکی از عواملی که زیاد در بین همکاران میبینیم و میشنویم این است که معلمان به این سبک کاری عادت کرده و زندگی خود را در این مدت براساس دورکاری تعریف کردهاند و حالا ترک عادت برایشان سخت است. البته که این مقاومت در برابر بازگشت بهکار درخصوص اغلب کارمندانی که دورکاری طولانیمدت داشتند صدق میکند و صرفا مخصوص معلمان نیست. عامل دیگر ریشه در نارضایتی شغلی معلمان دارد، بحران اقتصادی شدید و حقوق پایین معلمان، میزان نارضایتی آنها نسبت به مسئولان ستادی را افزایش داده و از همین جهت میبینیم که برای آمادهسازی مدارس جهت بازگشایی کمترین همراهی و فرمانبری را از مسئولان ستادی دارند.»
بحران کمبود نیرو در غیردولتیها
البته مقاومت در برابر بازگشایی مدارس تنها به نارضایتی معلمان یا کمبود سرانه بهداشتی ختم نمیشود و ریشه در عوامل دیگری هم دارد. بهخصوص در مدارس غیردولتی که نیروهای آن در این دوسال کرونایی، روزگار دیگری را سپری کردهاند. ارزیابی میدانی نشان میدهد که بسیاری از مؤسسان مدارس غیردولتی در این دوسال مجبور به کوچکسازی منابع انسانی یا تغییر فضای آموزشی خود شدند و حالا بازگشایی مدارس برای آنها هزینههای سنگینی به همراه خواهد داشت.
سپیده توابی، مدیر یکی از مدارس غیردولتی تهران است که حرفهای زیادی در این حوزه دارد. او سال گذشته مجبور به تغییر ملک آموزشی خود پس از ۱۳ سال شده که حالا اگر مدارس بازگشایی شود، باعث ریزش شدید دانشآموزانش خواهد شد؛ «قیمت خرید و اجاره ملک در این مدت بهصورت تصاعدی بالا رفت که فشار زیادی به مدیران آموزشگاههای آزاد و مدارس غیردولتی وارد کرد. مثلا اجاره بهای ملکی که مدرسه ما در آن فعالیت میکرد به یکباره چهاربرابر شد درحالیکه ما در سال ۹۹ و امسال ریزش شدید در ثبتنامها داشتیم.»
او ادامه داد: «از طرفی تغییر ملک برای مدرسه اصلا کار سادهای نیست و جدا از پیداکردن یک ملک با کاربری آموزشی، نیاز به طیکردن چندین مرحله تشریفات اداری سخت در آموزش و پرورش را دارد که زمانبر است. در نهایت چنین اتفاقاتی باعث شد بسیاری از همکاران ما مجبور شدند که از هزینههای دیگر خود مانند دستمزد و حقوق معلمان بزنند یا نیروهای خود را تعدیل کنند.»
بیشترین تعدیل نیرو در مدارس غیردولتی در بخش معاونان آموزشی و تربیتی، مربیان ورزش، معلم آزمایشگاه و حتی دبیران برخی دروس مانند ادبیات، تاریخ، حرفه و فن، هنر و... رخ داده و همین چالشی است برای بازگشایی مدارس. مدیر یکی از مدارس غیردولتی در اصفهان نیز در اینباره گفت: «وقتی اقتصاد مدارس غیردولتی به واسطه کرونا به خطر افتاد، مؤسسان این مدارس چارهای جز کاهش نیروی انسانی خود نداشتند. این است که دبیر برخی درسها یک نفر شده. حالا اگر مدارس باز شوند آنها در بخشهای مختلف با کمبود نیرو مواجه هستند که باید بهنحوی آن را جبران کنند.»
او که تمایل نداشت نامش عنوان شود، توضیح داد: «البته این مشکل همه مدارس غیردولتی نیست و بیشتر آن گروه درگیر شدند که در مناطق شهری ملک اجارهای دارند. به هر حال بخشی از مقاومت نیروهای آموزشی همین اتفاقات است که به فراخور هر استان و مدرسه رخ داده و هنوز هم پسلرزههای آن ادامه دارد.»
مدارس در نیمه دوم آبان ماه ۱۴۰۰ بعد از یک دوره طولانی تعطیلی که در تاریخ آموزشی کشور بیمانند بود، باز خواهند شد. باید دید که بالاخره معلمان و دانشآموزان از تصمیم ستادی تبعیت خواهند کرد و به کلاس درس برمیگردند یا همچنان این تقابل بین آنها و مسئولان وزارتی ادامه خواهد داشت و شکل آموزشها به نیمهحضوری یا غیرحضوری تغییر خواهد کرد؟
چنددستگی در خانوادهها
اوضاع در اردوگاه دانشآموزان و خانوادههای آنان هم چندان بهتر نیست. گروهی از بازگشایی مدارس استقبال کردهاند، گروهی همچنان تردید دارند و گروه دیگر بهشدت مخالف آموزش حضوری هستند و میگویند خطر ابتلا به کرونا را بهجان نمیخرند. این چنددستگی را در بازههای زمانی مختلف به راحتی میتوان در گفتوگوهای شفاهی بین خانوادهها دید. موضعگیریهای متعددی که بسته به شرایط متغیر هم هست. سولماز متقیان، کارشناس مسائل آموزشی که مرداد امسال با کمک همکارانش پژوهشی میدانی با جامعه آماری ۱۶۰۰ نفر از والدین و ۳۰۰ دانشآموز به روش تلفنی با محور بازگشایی مدارس داشته است، در اینباره به همشهری گفت: «والدین دانشآموزان بسته به منطقه محل سکونت، نوع مدرسه، تعداد دانشآموزان و کیفیت آموزش مجازی در دوره کرونا، نظرات متفاوتی درباره بازگشایی مدرسه دارند. مثلا والدین دانشآموزانی که در مدرسه دولتی تحصیل میکنند، بیشترین مخالفت را با باز شدن مدارس دارند. یا آنهایی که مدرسه یا کلاس فرزندشان پرجمعیت است، ترس بیشتری در اینباره دارند و مخالفتشان جدیتر است.»
او درباره نتایج دیگر این پژوهش گفت: «والدین دانشآموزان در مدارس شهری نگرانی بیشتری نسبت به دانشآموزان مدارس روستایی یا شهرستانها دارند. یا دانشآموزانی که یکی از والدین آنها خانهدار است، ۳۰ درصد بیشتر از دانشآموزانی که هر دو ولی آنها شاغل بوده، مخالف آموزش حضوری هستند. همچنین والدین دانشآموزانی که از کیفیت آموزش مجازی راضی بودند تمایل کمتری به بازگشایی مدارس دارند و آن را مناسب و کافی میدانند.» متقیان درباره نتایج دیگر این تحقیق گفت: «جالبترین نتیجه درباره خود دانشآموزان است، ۳۵ درصد آنها در گفتوگوهای خود صادقانه گفتند که کرونا برای آنها بهانه است و خواهان بازگشت به مدرسه نیستند. تلخترین نتیجه این بود که ۲۰درصد از جامعه آماری دانشآموزان عنوان کردند که شغل پارهوقت دارند و در صورت بازگشایی مدرسه مجبور به ترک تحصیل خواهند بود.»