به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه همشهری، چند روز قبل پسری جوان راهی دادسرای جنایی تهران شد تا بهخاطر مرگ مادرش، از داییاش شکایت کند. وی به قاضی محمد جواد شفیعی، بازپرس شعبه پنجم دادسرا گفت: چند روز قبل مادرم فوت شد و او را دفن کردیم. او بیماری قلبی داشت و مدتی قبل از مرگش، عمل قلب باز انجام داده بود. همه اقوام و بستگان از بیماری مادرم خبر داشتند و میدانستند که دریچه میترال قلب او مصنوعی است و قلبش با باتری کار میکند و نباید به او شوک و استرس وارد شود.
مرد جوان گفت: در مراسم تدفین، هنگامی که مادرم را داخل قبر میگذاشتم متوجه شدم که صورتش کبود است. بهنظر میرسید فردی با مشت به او ضربه زده است اما در شرایطی نبودم که حرفی بزنم. پس از پایان مراسم از پدربزرگم پرسوجو کردم و وی رازی را فاش کرد که باعث شد داییام را در مرگ مادرم مقصر بدانم. پدربزرگم میگفت مادرم آن روز با داییام درگیر شده و داییام با مشت ضربهای بهصورت مادرم زده است. پس از شنیدن این حقیقت وحشتناک تصمیم گرفتم از داییام شکایت کنم.
دستور نبش قبر
با مطرح شدن این شکایت و به دستور بازپرس جنایی تهران، تحقیقات آغاز شد. از آنجایی که زن میانسال در خانه فوت شده و پزشک عمومی گواهی فوت را صادر کرده بود بازپرس دستور نبش قبر داد و به این ترتیب جسد زن میانسال پس از نبش قبر به پزشکی قانونی انتقال یافت و پزشکان اعلام کردند که آثار کبودی روی بدن و صورت وی وجود داشته اما علت اصلی مرگ سکته قلبی بوده است. از سوی دیگر مأموران به تحقیق از پدر متوفی که شاهد حادثه بود پرداختند. او گفت: دخترم به همراه برادرش حدود ۱۱ سال قبل ملکی در اطراف تهران خریدند اما پس از خرید این ملک با یکدیگر دچار اختلاف شدند.
وی ادامه داد: ۳ روز قبل از حادثه دختر و پسرم مهمان خانه من بودند که باهم بر سر همان اختلاف قبلی درگیر شدند. پسرم با دست مشتی بهصورت دخترم زد که باعث شد او روی زمین بیفتد. آن روز دعوای آنها خاتمه یافت و پس از ۳ روز ناگهان حال دخترم بد شد و روی کاناپه از حال رفت. من دستپاچه شدم و به پسرم و پزشک زنگ زدم اما قلب دخترم از تپش ایستاده و جانش را از دست داده بود.
ادعای برادر
پس از تحقیق از شاهد حادثه، بازپرس جنایی دستور تحقیق از برادر متوفی را صادر کرد. او پس از حضور در شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران به بازپرس گفت: درگیری با خواهرم را قبول دارم اما نقشی در مرگ او ندارم. او ۳ روز بعد از دعوای ما فوت شد و مرگ او ارتباطی به درگیری ما ندارد.
وی ادامه داد: ۳ روز قبل از فوت خواهرم در خانه پدرم بودیم و خواهرم داخل اتاق بود و من به همراه پدرم در سالن پذیرایی سرگرم صحبت بودیم. قصد داشتم برای پدرم پرستاری استخدام کنم که پدرم گفت خواهرم کارهایش را انجام میدهد. من هم با کنایه به پدرم گوشزد کردم که مراقب باشد خواهرم بر سر او کلاه نگذارد. خواهرم جمله مرا شنید و از اتاق بیرون آمد. با لحن تندی صحبت کرد و با عصبانیت به سمتم آمد. باهم درگیر شدیم و من یک سیلی بهصورت او زدم که نقش زمین شد. آن روز درگیری ما پایان یافت و ۳ روز بعد متوجه شدم خواهرم فوت شده است. من از بیماری قلبی خواهرم اطلاع داشتم اما فکر نمیکنم درگیری ما به مرگ او ارتباطی داشته باشد. با اظهارات این مرد، برای او قرار قانونی صادر شده و قرار است بهزودی با تشکیل کمیسیون پزشکی، مشخص شود که آیا درگیری خانوادگی و ضربهای که برادر متوفی به او وارد کرده در مرگ او نقش داشته یا نه.