همشهری - عمادالدین قاسمیپناه: اگر این روزها رفتوآمدی در استارتآپهای کشور داشته باشید احتمالا چندین بار نام «استارتآپ ویزا» یا «تک ویزا» را میشنوید. بهگفته فعالان، روزی نیست که در استارتآپهای کشور شاهد خداحافظی نیروهای فنی و زبده برای رفتن نباشیم. چند سالی است که کشورهای مختلف ازجمله کانادا، فرانسه و حتی امارات طرحهای وسوسهکنندهای برای جذب کسبوکارهای استارتآپی کشورهای دیگر آماده کردهاند، اما این روزها بحث داغ این ماجرا به اوج رسیده است.
آمارهای متفاوتی درباره میزان هزینه صورت گرفته برای تربیت نیروهای ماهر حوزه فناوری و نوآوری مشاهده میشود. اگرچه این آمار و ارقام متفاوت است، اما کمترین رقم هم، زمانی که یک متخصص احساس میکند که نمیتواند در کشور خود مفید باشد و تصمیم به مهاجرت میگیرد، خسارت بار محسوب میشود. این روزها اصطلاحی در میان فعالان و سرمایهگذاران اکوسیستم نوآوری، با عنوان استارتآپ ویزا شایع شده است. مدتی است که کشورهایی که با کمبود نیروی کار ماهر و فقر ایدههای نوآورانه مواجه هستند، با پیشنهادهای جذاب درصدد جذب ایدهها و متخصصان کشورهای دیگر ازجمله ایران برآمدهاند. اگرچه برخی از متخصصان، موضوع سیاستگذاری در این حوزه را مناسب ارزیابی میکنند، اما در عین حال، معتقدند که برخی موانع و محدودیتها باعث میشود که نیروهای ماهر این حوزه ترغیب به رفتن شوند.
علت رونق گرفتن ویزاهای استارتآپی
افشین کلاهی، رئیس کمیسیون کسبوکارهای دانشبنیان اتاق ایران در گفتوگو با همشهری به کاهش نیروی انسانی در ۲ بخش کارآفرینها و تیمهای استارتآپی و همچنین نیروهای انسانی ماهر اشاره میکند و میگوید: «این حوزه با جذب نشدن سرمایهگذاری خارجی و کم شدن ارتباطات بینالمللی مواجه است.» بهگفته کلاهی، «کم شدن ارتباطات بینالمللی به کسبوکارهایی که بزرگتر شدهاند و نیاز به بازارهای بزرگتر و بینالمللی دارند، خسارت وارد میکند.»
با این حال، رئیس کمیسیون کسبوکارهای دانشبنیان اتاق ایران، سیاستگذاری و فضای مدیریت در حوزه استارتآپها را در کشور بهطور نسبی مناسب ارزیابی میکند. کلاهی میگوید: «فضای مدیریت و سیاستگذاری در این حوزه و سازمانهایی که با این حوزه مرتبط هستند، ازجمله معاونت علمی و فناوری، صندوق نوآوری و شکوفایی و وزارت ارتباطات و بقیه نهادها، نسبتا خوب است و خودشان را هماهنگ کردهاند.» این در حالی است که کلاهی وضعیت فضای کسبوکار ایران را چندان مناسب ارزیابی نمیکند و معتقد است که در این فضا نیاز به یک اقدام سیاسی احساس میشود.
او همچنین به موانع این حوزه ازجمله نظام مجوزدهی و قوانین و مقررات دست و پاگیر اشاره میکند و میگوید: «نظارت با محدودسازی متفاوت است. فضای اصلی کار کسی که در حوزه دانشبنیانها، استارتآپها و کسبوکارهای اینترنتی کار میکند، اینترنت است. به همینخاطر فعالان این حوزه اگر احساس کنند که با محدودیت روبهرو میشوند، چارهای ندارند که در فضایی کار کنند که با مشکلات کمتری روبهرو هستند.»
کمبود نیروی ماهر
رئیـــــس کمیســیون کسبوکارهای دانشبنیان اتاق ایران همچنین به مشکلات اقتصادی که باعث افزایش قیمت ارز شده و همچنین سطح رفاه را کاهش داده، اشاره میکند و میگوید: «وقتی اعضای یک تیم استارتآپی دست به یک محاسبه ساده میزنند، میبینند که دستمزدشان با دستمزدهای بینالمللی تفاوت زیادی دارد.»
کلاهی با اشاره به این تفاوت دستمزد، در عین حال معتقد است که «شاید این حوزه تنها حوزهای باشد که با کمبود نیروی ماهر مواجه است و نشانه آن بالا رفتن دستمزدها برای حفظ آنها از سوی بعضی از شرکتهاست.»
او همچنین به مقالهای اشاره میکند که محاسبهای از میزان خسارت کوچ کارآفرینان و نیروی کار حوزه استارتآپها انجام داده است و رقم این خسارت را شگفتانگیز و هنگفت میداند. کلاهی با اشاره به آمار دیگری میگوید: «اگر پلتفرمهای ما بتوانند با دنیا ارتباط برقرار کنند یا حتی مشکل درگاههای پرداخت و دریافت رفع شود، کسبوکارهای اینترنتی از رقمی حدود ۷ میلیارد دلار طی یک سال، منتفع میشوند.»
رونق، نیازمند فضای مناسب
محمود کریمی، بازرس انجمن سرمایهگذاری خطرپذیر هم در گفتوگو با همشهری ضمن تأیید افزایش مهاجرت استارتآپهای ایرانی با ذکر یک مثال میگوید: «برای اینکه محصول خوب و پربار داشته باشیم، به زمینی با خاک مناسب، بذر باکیفیت، آب سالم و رسیدگی نیاز داریم.»
کریمی با اشاره به این که این مثال را میتوان به فضای کارآفرینی و نوآوری تعمیم داد، میگوید: «کوچک و بزرگ شدن اقتصاد و سفره مردم، در دسترس قرار گرفتن منابع، ایجاد فاصله میان ارزهای مختلف، وجود یک فضای مناسب برای جولان جوانان، سرمایهگذاران و علاقهمندان کارهای نو ازجمله عواملی است که میتواند در رونق فضای کسبوکارهای نوین و استارتآپها مؤثر باشد.»
او پدیده کوچ کسبوکارها را پدیدهای چندبعدی میداند که پیش از این هم وجود داشته، اما اکنون تشدید یافته است. بهگفته کریمی «این پدیده دارای ابعاد اقتصادی و اجتماعی است و درک نشدن یا شدن نیازهایی که این نسل دارد و سبک زندگی و کاری که میخواهد انجام دهد، اهمیت دارد.»
جذب نیروی ماهر از سوی دیگران
بازرس انجمن سرمایهگذاری خطرپذیر همچنین میگوید: «حتی اگر به یکی، دو سال گذشته نگاه کنیم، میفهمیم که چه تعداد سرمایهگذارِ پای کارِ دارای منابع غیردولتی یا غیرخصولتی برای سرمایهگذاری، توانایی داشته و اقدام کردهاند. اگر با خود این سرمایهگذارها صحبت شود، میتوان فهمید که چقدر فرصت سر راه آنها، ازجمله تیمها و جوانهایی که علاقهمند به ماندن، ساختن و جذب سرمایه بودهاند، وجود داشته است.» کریمی با اشاره به ارائه راهحلهایی از جنس ویزای استارتآپی از سوی کشورهای دیگر و جذابیتهای متفاوت معتقد است که «این کشورها در عمل گونههای گیاهی خوب (اشاره به مثال گفته شده) را جذب خواهند کرد.» بهگفته او «وقتی کشوری با فقر سرمایه انسانی روبهروست، تلاش میکند نیروی انسانی ماهر را که در کشوری دیگر برای آن زحمت کشیده شده، جذب کند.» بازرس انجمن سرمایهگذاری خطرپذیر درنهایت با اشاره به اینکه آمار قابل استنادی در مورد آمار کوچ نیروهای ماهر حوزه فناوری و نوآوری وجود ندارد، از مشاهدات خود میگوید: «هر روز در مجموعههایی که با آنها ارتباط کاری داریم، حداقل شاهد یک خداحافظی هستیم که بسیار تلخ است.»