همشهری - ساناز رحیمبیکی: سیدمحمد احصایی نیم قرن است که در زمینه خوشنویسی، نقاشی و گرافیک فعالیت میکند. احصایی علاوه بر این که هنرمند ملی است، میتوان گفت یکی از هنرمندان بینالمللی است که آثارش در جهان شناخته شده است. بهتازگی از وی نمایشگاهی با عنوان «مشق شبهای محمد احصایی» در گالری گلستان دایر شده است.
بهزاد حاتم در کتاب نفیسی که به مناسبت همین نمایشگاه منتشر شد از پایان یافتن نگارش قرآنکریم با خط محمد احصایی خبر داده است. به همین بهانه سراغ این هنرمند معاصر کشور رفتیم تا در مورد این اثر از آغاز تصمیم به نگارش آن تاکنون که در مرحله تزئین و آمادهسازی برای در دست چاپ قرار گرفتن است، بیشتر بدانیم.
- تحریر این قرآن در سال ۱۳۹۸ به پایان رسیده است، دلیل وقفه در آمادگی آن برای چاپ چه بود؟
علت توقف آن از ۲ سال پیش تاکنون، کرونا بود. دوستانی که قرار بود زحمت انجامش را بکشند بهخاطر همهگیری این بیماری، یکسال دیرتر کارشان را شروع کردند. استادمجید فدائیان که از دوستان صمیمی من هستند و تجربه کتابسازی و چاپ چند مجلد قرآن را دارند و از ابتدا هم در جریان نوشتن این کتاب قرار داشتند؛ پس از اتمام کتابت آن گفتند که میخواهند بقیه کارهای آمادهسازی را انجام دهند. هماکنون، کتاب دست ایشان است و من خبرندارم در چه مرحلهای قرار دارد.
- تاکنون چه مراحلی از کار آمادهسازی و تزئینات کتاب انجام شده است؟
کتاب در مرحله انجام سرسورهها و گلآیههاست. در قرآنهای نفیس، برای این گلآیهها تزئینات دستی انجام میدهند که هر کدامشان به یک شکل است. در گلآیهها جزء چهارم شروع شده است؛ اما در سرسورهها، جریان فرق میکند. سرسورهها با خط رقاع نوشته میشوند و داخل کادر قرار میگیرند؛ بنابراین کارش مشکلتر و تخصصیتر است و بیشتر طول میکشد که این هم تا ۳ جزء انجام شده است.
- چه کارهای دیگری تا تکمیل تزئینات کتاب پیش روست؟
تذهیب. برای کارهای تذهیب، نیاز به صفحههای بدرقه دارد که شروع کتاب را با آن تزئین میکنند. علاوه بر این، سوره حمد که نخستین سوره است کاملا تزئین مجللی خواهد داشت و صفحه نخست سوره بقره. آخر قرآن (جزء آخر) هم مجللتر تذهیب میشود و در پایان انجام آن.
- چقدر زمان نیاز است تا این قرآن دستنویس، آماده تحویل برای چاپ شود؟
بهدلیل دقت و وسواسی که آقای فدائیان دارند و دوست دارند کار بینظیری شود، فکر میکنم بیشتر از یک تا یک سال و نیم دیگر طول بکشد.
- چاپ این کتاب قرار است به چه ناشری سپرده شود؟
در زمان تحریر این قرآن چند ناشر به من مراجعه کردند تا چاپ آن را عهدهدار شوند؛ اما حاضر نشدم و قصد این کار را هم نداشتم. من فقط آمادگی روحی برای تحریر یک قرآن به خط محقق را داشتم و مهیا کردن وسایل آن را به صاحب وحی سپردم. مثلا زمانیکه کار به پایان رسید، آقای فدائیان خودشان گفتند که از اینجا به بعد کار را به من بسپار. شاید به عهده ایشان است. کسی از غیب خبر ندارد. الحمدلله همه کارهای این اثر تا امروز بهخوبی پیش رفته است، مطابق همان یقینی که داشتم. از طرفی چون چاپ این کتاب، هزینه زیادی میبرد، باید یک حامی مالی پیدا شود ولی اکنون دست هیچ انتشاراتی نیست چون من با هیچکس قراری نگذاشتم و قرار هم نبوده به انتشاراتی بدهم. فعلا منتظر یک دعوت هستم برای به عهده گرفتن آن.
- چرا کتاب قرآن را برای تحریر انتخاب کردید؟
خیلی وقت است، بیشتر از ۴۰ سال است که میخواهم این کار را انجام دهم. آرزو داشتم در زندگیام ۲ کار را انجام دهم. نخست کتابت کلامالله بود و دیگری نوشتن دیوان خواجه شیراز. دومی انجام شده و خدا را شکر اولی هم در حال انجام است.
- با وجود این که تخصص شما نستعلیق است، چرا خط محقق را برای نوشتن انتخاب کردید؟
علاوهبر قرآنهای به خط نسخ، در صدر اسلام و کوفی، قرآن به قلم محقق هم داشتیم. قلم محقق را در زیباترین قرآنها، بهویژه قرآنهای بزرگ ۵ سطری دوره غزنوی همچنین دوره تیموری که دوران اوج این خط است، میبینیم. من اینها را دیدم و خیلی به این قلم و شیوه علاقهمند شدم. به عقیده من از نظر تصویری مناسبتر از هر قلمی برای نوشتن قرآن است. یک نوع خطی است که هم باصلابت است و هم باید جوری نوشته شود که ترکیبهای خوب و زیبایی پیدا کند و البته راحت خوانده شود. به همین دلیل این خط را خیلی پسندیدم و از قدیم هم آن را دوست داشتم و تصمیم گرفتم از آن استفاده کنم. بهنظرم از منظر زیباییشناختی و آناتومی، بهترین بیانگر و تصویرکننده کلام خداوند است. از طرفی چون قصد چاپ، در دسترس قرار گرفتن و بهخصوص خوانده شدن آن را داشتم، الزاما باید قابل خوانش مینوشتم. قلم محقق تجلی همین امر است.
- نمونههای دیگری از این خط در دوره حاضر وجود دارد؟
این خط از اواخر دوره صفوی دیگر نوشته نشده است و من سعی کردم این خط را احیا کنم. پیشتر هم در سفارشهایی که برای روزهای خاص مذهبی داشتم به این خط نوشتم و کمکم رواج پیدا کرد و احیا شد. البته هر چند، در نوشتن قرآن، ملزم به اجرای قواعد این خط بودم، بهدلیل زمان نگارش که دوره معاصر بود و بنابر ذوق خودم از نظر تصویری، اندک تصرفی در آن کردم که البته مغایرتی با تاریخ این خط ندارد. مثلا بعضی از صفحهها به تابلوی خطاطی شبیه است و از شکل متن معمولی فاصله دارد؛ دلیلش هم آن است که هنگام ورق زدن حس یکنواختی را القا نکند و چشم را متوجه ترکیببندیهای معاصر بکند. از نظر ترکیببندی و سطربندی هم تصرفهای کوچکی کردم که به خوانش صحیح قرآن لطمه نمیزند. مثلا کلمات انتهای برخی سطرها را متمایل به سمت پایین نوشتم یا آغاز سطرهایی که «ی» یا «کاف» داشته است را تا حاشیه کشیدهام یا ابتکارهایی در کشیدگی رو به پایین قوسهای «جیم» و «ح» انجام دادم و یا بعضی تغییرات کوچک در ترکیب که در گفتن خیلی قابل نشان دادن نیست و همگی در جهت تسهیل خوانش بوده است.
- با توجه به این امور و طبق گفتههای شما نگارش این کتاب چقدر طول کشیده است؟
نگارش این کتاب را سالهای پیش از انقلاب آغاز کردم اما همانطور که میدانید دستی که تخصصش نستعلیق است و در این خط تجربه ندارد، باید زیاد ببیند و تجربه کند. چون ما استاد این خط را نداشتیم و هنوز هم نداریم. بنابراین من شخصا تجربه کردم و آموختم و موضوع مهمتر این که برای نوشتن قرآن باید خط، یکدست باشد. تا دست من به نوشتن این خط عادت کرد و یکدست شد، زمان زیادی طول کشید. مثلا وقتی بهصورت جدی شروع به نگارش قرآن کردم، پس از پایان سوره «بقره» و «آلعمران» که بسیار هم طولانی هستند (در مجموع حدود ۵۰۰ صفحه) برگشتم و دیدم یکدست نیست و مجبور شدم دوباره آنها را بنویسم. الان که کار نگاشتن این قرآن تمام شده و مقایسه میکنم با تمرینها، از حدود ۱۲۶۵ صفحه، هزار صفحه آن را دوباره نوشتم تا یکدست شود. نگارش نهایی آن ۹ سال طول کشید.
تحریر با قلم نی دزفولی
در سفری که به وین داشتم هنگام گشت زدن در مغازههای فروش ملزومات هنری، به کاغذی برخوردم که رنگهای بسیار زیبایی داشت؛ رنگهایی که اصطلاحا به آنها پاستلی گفته میشود. کاغذ تقریبا دستساز بود و اطراف آن حالت بریدگی نداشت. متوجه شدم که در آلمان ساخته میشود و سفارش دادم. این کاغذ ۸ رنگ دارد؛ ولی تنها ۵ رنگ آن مناسب این کار است. اندازه آن حدود ۷۰ در ۵۰ سانتیمتر است که وقتی از وسط تا شود، هر تکه کاغذ میشود ۲ ورق و ۴ صفحه که من بهصورت پشت و رو در آنها نوشتهام تا زمانیکه به انجام میرسد، هنگام تورق، صفحات پشت سر هم نوشته شده باشد. اما مرکب و قلم آن را از داخل کشور تهیه کردم. مرکب آن معمولی است و ترکیب شده از ۲ مرکب خشک که من سالهای قبل از ۵۰ در بازار بزرگ از شخصی که خودش درست میکرد و به خواص میداد، یک کیلو تهیه کرده بودم و شخص دیگری هم، نوعی مرکب برای استادان درست میکند که از آن به من لطف کرد و داد. من این ۲ مرکب را با هم مخلوط کردم و با آنها نوشتم. قلمم هم، قلمنی بود؛ قلم دزفولی.