تاریخ انتشار: ۳۰ شهریور ۱۳۸۷ - ۰۶:۴۰

الهام اناری: شاید اگر 10 سال پیش «بچه‌های آسمان» به‌عنوان یکی از 5 گزینه نهایی اسکار بهترین فیلم غیر‌انگلیسی زبان انتخاب نمی‌شد، ماجرای سینمای ایران و اسکار این همه امتداد و حاشیه نمی‌یافت.

گرچه موفقیت «بچه‌های ‌آسمان» دیگر تکرار نشد ولی هنوز سودای اسکار برای سینماگران جذاب و غیرقابل چشم‌پوشی است.انتخاب مناسب‌ترین و نه بهترین فیلم برای معرفی به اعضای آکادمی، در این سال‌ها با فراز و نشیب‌های فراوانی همراه بوده است.

گاهی فیلم‌سازی که قدرت لابی بیشتری داشته، فیلمش به‌عنوان نماینده سینمای ایران معرفی شده، گاهی مصلحت حکم کرده که فیلمی معرفی شود که از همان ابتدا معلوم بوده شانسی ندارد و بعضی‌ وقت‌ها هم احساسات‌گرایی محض در انتخاب نماینده سینمای ایران سهیم بوده است؛ مثل پارسال که همه می‌دانیم اگر ملا‌قلی‌پور در قید حیات بود، امکان نداشت «میم مثل مادر» نماینده ایران در اسکار شود. امسال فیلم‌های «آواز گنجشک‌ها»، «به همین سادگی»، «فرزند خاک» و «اتوبوس شب» گزینه‌های اصلی برای معرفی به اسکار هستند که باید دید در نهایت چه فیلمی سفیر سینمای ایران در مهم‌ترین رویداد سینمایی جهان می‌شود.

هر ساله هیاتی متشکل از چند سینماگر نماینده سینمای ایران برای معرفی به اسکار را انتخاب می‌کنند. سینماگرانی که تاکنون در این هیات عضویت داشته‌اند، شیوه کار این هیات را کاملا منطقی و طبق روال طبیعی می‌دانند. آنها می‌گویند بعد از بحث و تبادل نظر و با در نظر گرفتن شانس موفقیت هر فیلم، به انتخاب دست می‌زنند. اما در سال‌های گذشته، حاصل کار این هیات، یعنی فیلم انتخابی سبب شده بسیاری به شیوه کار این هیات ایراد بگیرند؛ هیاتی که معمولا تا روزهای آخر، خبرهای زیادی از ترکیب اعضای آن به گوش نمی‌رسد.

احمد طالبی‌نژاد، منتقد سینما معتقد است شیوه فعلی معرفی نماینده سینمای ایران به اسکار، طبیعی‌ترین و ساده‌ترین شکل انجام این کار است. در دنیا هم همین طور است. هیاتی از کارشناسان و نخبگان همیشه دور هم جمع می‌شوند و با توجه به شرایط، این نماینده را انتخاب می‌کنند. البته مهم این است که این کارشناسان واقعا افراد برگزید‌ه و شایسته این انتخاب باشند.

در اوایل کار، یک گروه متخصص و کارشناس از بازاریاب‌های خارجی گرفته تا سردبیر نشریات سینمایی در این گروه حضور داشتند اما در چند سال اخیر نگاه‌ها رنگ و بوی سیاسی گرفته است. به‌عنوان مثال سال گذشته «میم مثل مادر» به‌عنوان نماینده معرفی شد. درست است که این فیلم در برخورد با مخاطب داخلی موفق بود ولی از نظر سینمایی اثر برجسته‌ای که نمایانگر سینمای ملی ما باشد نبود. در دنیا از این دست فیلم‌هایی که تکیه بر احساسات و عواطف انسانی دارند، زیاد داریم. به هر حال معرفی این فیلم یک اشتباه بود و البته تحت‌تأثیر درگذشت کارگردان این فیلم مرحوم ملاقلی‌پور.

سیروس الوند نیز روال فعلی انتخاب نماینده را مناسب دانسته و می‌گوید: باید اعضای سینما فیلمی را انتخاب کنند و در این میان دولت هیچ نقشی نداشته باشد. البته ممکن است نماینده‌ها را دولت انتخاب کند ولی در نهایت این سینماگران هستند که فیلم‌ها را انتخاب می‌کنند و این روالی درست و منطقی است. من دو دوره پیش در این هیات انتخاب بودم. سینماگران از هر گروهی از بازیگر، کارگردان، تهیه‌کننده، فیلمبردار، منتقد و... در این جمع حضور داشتند؛  یک هیات کارشناسی که حدود سه هفته به بحث و تبادل نظر مشغول بودند.

به هر حال همیشه مصلحت‌های اجتماعی و سیاسی هم در این انتخاب دخیل هستند. ممکن است یک فیلم ظرفیت‌های خوبی داشته باشد اما معرفی آن به مصلحت نباشد. در نهایت البته این ماجرا از هر دو طرف رنگ سیاسی دارد. وقتی فیلم «بچه‌های آسمان» مجید مجیدی به این مراسم راه پیدا کرد بسیاری مطمئن بودند که این فیلم شانس زیادی دارد که به‌عنوان بهترین فیلم برگزیده خارجی معرفی شود ولی در نهایت یک فیلم ایتالیایی برگزیده شد. من در همان سال شخصا از یکی از فیلمسازان خارج از کشور شنیدم که این انتخاب کاملا سیاسی بوده است.

نکته مهم اما در اینجاست که ما هنوز نفهمیده‌ایم که چه فیلمی را باید به این مراسم معرفی کنیم. ما هنوز نفهمیده‌ایم که بهترین فیلم‌مان را باید بفرستیم یا فیلمی را که می‌تواند در اسکار مطرح شود، مناسب‌تر است. شاید ما فیلمی داشته باشیم که زیبا و قابل‌قبول است  فیلمی نیست که نمایانگر فرهنگ و فضای ایرانی باشد. این فیلم در اسکار در میان فیلم‌های دیگر گم می‌شود. ولی ممکن است در مقابل فیلمی داشته باشیم که به‌طور ویژه‌ای به فرهنگ ایرانی پرداخته است، این فیلم قطعا شانس موفقیت بیشتری دارد.

عبدالله اسفندیاری اما می‌گوید در اسکار مهم این نیست که ما از چه فیلمی خوشمان می‌آید یعنی باید ببینیم چه فیلمی شانس موفقیت بیشتری دارد و ادامه می‌دهد: تا به حال این طور بوده که جمعی از کارشناسان از وزارت ارشاد و خانه‌سینما برای معرفی نماینده ایران دور هم جمع می‌شدند و پس از بحث و تبادل نظر فیلمی را که بیشترین شانس ممکن را داشت، انتخاب می‌کردند. این گروه با توجه به اینکه کدام فیلم معیارهای احتمالی برنده شدن را دارد، دست به این انتخاب می‌زدند. ممکن است این فیلم از نظر بسیاری حتی ضعیف باشد اما مولفه‌هایی دارد که می‌تواند شانس خوبی در اسکار به شمار برود. فیلم باید پخش‌کننده قدرتمند جهانی داشته باشد این یکی از فاکتورهای اصلی است که شانس موفقیت را بالا می‌برد. سیستم و ساختار فیلم نیز باید نزدیک به اسکار باشد. اسکار فیلم‌های ساختارشکن و آوانگارد را نمی‌پسندد.

در اسکار یک فیلم آوانگارد شانس زیادی برای برنده شدن ندارد. فیلمی که به اسکار معرفی می‌شود باید جذاب بوده و البته از نظر تکنیکی در سطح بالایی باشد.

عزیزالله حمیدنژاد نیز معتقد است اسکار به فیلم‌هایی توجه دارد که در عین داشتن ساختار کلا‌سیک، قالب‌شکن نیز بوده‌اند و نماینده سینمای ایران در اسکار باید واجد این ویژگی‌ها باشد.

به عقیده او معمولا‌ آکادمی علوم و هنرهای سینمایی به فیلم‌هایی توجه نشان می‌دهد که براساس معیارهای سینمای کلا‌سیک ساخته شده‌اند و می‌گوید: از سوی دیگر ساختارشکنی‌ها و نگاه‌های تازه نیز در آن اعمال شده باشد.

نباید فراموش کنیم که رویکرد جوایز اسکار کاملا‌ با جشنواره کن متفاوت است. جشنواره کن دنبال فیلم‌هایی است که اصل خود را بر مبنای ساختارشکنی قرار داده و در پی شکل و شمایل تازه در سینما هستند. به عبارت دیگر در کن فیلم‌هایی مورد توجه قرار می‌گیرند که دارای نوآوری هستند، اما اسکار اصلا‌ دنبال چنین فیلم‌هایی نیست.

شایستگی نمایندگان پیشین

همه ساله قبل از معرفی نماینده سینمای ایران به اسکار، نام تعدادی از فیلم‌ها‌ بر سر زبان‌ها می‌افتد و قبل از اینکه هیات انتخاب کار خود را شروع کند، مشخص است کدام فیلم‌ها شانس بیشتری برای حضور در این رقابت دارند. اما گاهی نتیجه برخلاف پیش‌بینی‌هاست. ‌گذشته از قابلیت‌های سینمایی فیلم‌ها، آیا عوامل بیرونی هم در این انتخاب دخیلند؟

الوند، این مسئله را که در برخی سال‌ها فیلم‌هایی به اسکار معرفی شده که از نظر بسیاری شانس چندانی برای موفقیت نداشته‌اند ، طبیعی و گریزناپذیر دانسته و می‌گوید: بله در همان سالی که من در هیات انتخاب فیلم بودم ابتدا فیلم «چهارشنبه سوری» اصغر فرهادی انتخاب شده بود اما بعدها بعضی از دوستان رای خود را تغییر دادند و در نهایت «کافه ترانزیت» انتخاب شد اما اینها به این معنی نیست که فشار و نامه‌ای باعث این تغییرات شد.

به اعتقاد اسفندیاری گاهی کسانی که از بیرون نظاره‌گر ماجرا هستند توجهی به معیارهای انتخاب فیلم ندارند ،وی در ادامه می‌گوید: البته ممکن است گاهی این اتفاق بیفتد،  در سالی که فیلم «چهارشنبه سوری» کاندیدای معرفی بود من شخصا این فیلم را بیشتر می‌پسندیدم. از نظر من ساختار سینمایی این فیلم به ساختار کلاسیک نزدیک‌تر بود ولی «کافه ترانزیت»هم در مقابل واجد برخی معیارهای بین‌المللی بود. اما تصمیم نهایی با مجموعه اعضای هیات انتخاب است. اگر این انتخاب بدون حب و بغض صورت بگیرد درست است. اما زمانی که فشار از بیرون بر تصمیمات تاثیر‌گذار باشد و یا برخی بخواهند مصلحت دوستان خود را که فیلم دارند در نظر بگیرند و یا نخواهند کسی را برنجانند و تصمیم‌گیری‌ها بر این اساس استوار شود قطعا انتخاب درستی صورت نخواهد گرفت.

اگر سلایق شخصی کنار گذاشته شود انتخاب درستی صورت می‌گیرد. ما باید صلاح سینمای ایران را در این انتخاب‌ها در نظر بگیریم. کسانی که در این هیات قرار می‌گیرند وظیفه حساسی دارند اما در مجموع من عملکرد هیات‌های انتخاب را تا به اینجا مثبت ارزیابی می‌کنم. زمانی که «بچه‌های آسمان» نماینده سینمای ایران در اسکار بود این فیلم یک پخش‌کننده قوی در آمریکا داشت. این فیلم ساختار کلاسیک و قصه‌گویی داشت که کاملا قابل فهم بود. رقیب این فیلم یک فیلم ایتالیایی  و به موضوع خاصی می‌پرداخت.

داستان فیلم ایتالیایی البته در مورد مظلومیت یهودیان ‌ و در قیاس با بچه‌های آسمان سیاسی  بود، ضمن اینکه به‌نظر می‌رسد لابی صهیونیسم از آن حمایت می‌کرد. به هر حال در آن مرحله عوامل بسیاری غیراز جذابیت‌های سینمایی در انتخاب یک فیلم دخیل می‌شوند مگر اینکه یک فیلم آنقدر درخشان باشد که به‌خودی خود بتواند در آنجا به نتیجه مطلوب برسد.طالبی‌نژاد، نیز موافق است که در سال‌هایی بعضی از نمایندگان معرفی شده به این مراسم شایسته این حضور نبوده‌اند و می‌گوید: به هر حال موفقیت در این مراسم تابع شرایطی است و اگر فیلمی که معرفی می‌شود این معیارها را نداشته باشد قطعا انتخاب مناسبی نیست. فیلمی که در این مراسم شرکت می‌کند باید اولا در کشور خودش اکران شده باشد، همچنین باید در سینماهای آمریکا نیز نمایش داده شده باشد، یعنی پخش‌کننده بین‌المللی داشته باشد.

شاید در سال‌هایی فیلم‌هایی که این پتانسیل را داشتند بیرون ماندند. در حال حاضر معرفی فیلم به اسکار از طرف سینمای ایران یک تب است. ما در سینمای داخلی‌مان دچار هزار بحران هستیم. باید یادمان باشد که ورود به دایره اسکار کار ساده‌ای نیست. در سالی که «بچه‌های آسمان» هم به این مراسم راه یافت، این فیلم در داخل اکران موفقی نداشت. مشکل سینمای ایران با اسکار و کن و جشنواره‌های معتبر دیگر حل نمی‌شود. همه تلاش سینمای ایران نباید به این مسئله معطوف شود. معیار داوران اسکار سیاسی و حتی تجاری است. آکادمی اسکار فیلم‌های حرفه‌ای و استاندارد تجاری را می‌پسندد. بهتر است خودمان را گول نزنیم. بهتر است توجه خود را به جشنواره‌های فرهنگی مثل کن، ونیز و... معطوف کنیم.

کدام فیلم؟

امسال کدام فیلم شایستگی معرفی به اسکار را دارد. فیلم‌ کارگردان‌های شناخته‌شده‌ای که پیش از این حساب خود را پس داده‌اند‌یا فیلم‌هایی که به تازگی با درخشش خود، نام کارگردان خود را بر سر زبان‌ها انداخته‌اند؟ آیا می‌توانیم به جوان ترها اعتماد کنیم یا بهتر است درصد ریسک را بالا نبریم و به قدیمی‌ترها یک شانس دیگر بدهیم؟

اسفندیاری فیلم «فرزند خاک» را مناسب معرفی به مراسم اسکار می‌داند و شانس آن را در قیاس با دیگر فیلم‌ها بیشتر و بهتر ارزیابی می‌کند اما معتقد است در این باره نظر جمعی کارشناسان تعیین‌کننده است.

رسول صدرعاملی که سه سال عضو هیأت انتخاب نماینده ایران برای معرفی به آکادمی اسکار بوده، معیار گزینش فیلم در اسکار را توجه به هر دو وجه هنری و ذائقه مخاطب می‌داند.

او درباره نحوه انتخاب فیلم ایرانی برای معرفی به اسکار می‌گوید: فیلم‌هایی مناسب اسکار هستند که علا‌وه بر داشتن جایگاه و شأن هنری خوب، مخاطب‌پسند هم باشند. اینها نکاتی بسیار مهم است که من در دو، سه سال اخیر که در هیأت انتخاب فیلم‌های ایرانی حضور داشته‌ام همواره رعایت ‌کرده‌ام. ‌

طالبی‌نژاد فیلم «آواز گنجشک‌‌ها» را از نظر استانداردها مناسب می‌داند اما معتقد است فیلم «به همین سادگی» رضا میر‌کریمی پتانسیل بهتری برای معرفی دارد و می‌گوید: فیلم «به همین سادگی» به خاطر موضوعی که دارد مناسب‌تر است. این فیلم زن را در محور داستان قرار داده و موقعیت یک زن خانه‌دار ایرانی در جامعه مردسالار ایران قطعا می‌تواند برای آنها جذاب باشد. ولی فیلم «آواز گنجشک‌ها» همچنان مسئله فقر و اخلاق‌گرایی را مطرح می‌کند که به‌نظر می‌رسد برای آکادمی اسکار جذابیت چندانی ندارد.
فیلم «تنها دو بار زندگی می‌کنیم» هم فیلم خوبی است ولی الگوی آن فیلم «راننده تاکسی» است که 30 سال پیش آمریکایی‌ها آن را ساختند.

به اعتقاد الوند در بین فیلم‌های حاضر فیلم «اتوبوس شب» کیومرث پوراحمد فیلم شایسته‌ای است. هر چند او می‌گوید: فیلم‌های جشنواره فجر امسال را ندیده‌ام ولی شنیدم که «فرزند خاک» فیلم خوبی است. اما به دلایل گوناگون فیلم «اتوبوس شب» را شایسته این حضور می‌دانم.

صدر‌عاملی که «من ترانه 15 سال دارم» او نماینده ایران در بخش اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی ‌زبان بود، معتقد است فیلمی که هر دو وجه هنری و مخاطب را مورد توجه قرار داده باشد، بیش از سایر آثار بخت حضور در اسکار را دارد و می‌گوید: فیلم‌های تک‌بعدی که تنها مورد پسند جشنواره‌های اروپایی هستند در اسکار حرفی برای گفتن ندارند.

سال گذشته قصد ما از انتخاب«میم مثل مادر» این بود که ارتباط‌مان با اسکار قطع نشود و به‌دلیل نبود تولید خوب بین سینمای ایران و اسکار فاصله نیفتد. از این‌رو تصمیم گرفتیم فیلم مرحوم ملا‌قلی‌پور راهی اسکار شود.

حمیدنژاد نیز معتقد است با در نظر گرفتن سیاست‌های اسکار فیلمی که از ایران راهی این مراسم می‌شود باید با معیارهای موجود هماهنگ باشد. معمولا‌ فیلمی از ایران به اسکار می‌رود که در جشنواره‌های مختلف داخلی و خارجی مورد توجه بوده، اما اسکار به‌دنبال نوع دیگری از فیلم‌ها‌ست.

او می‌گوید:رویکرد اسکار در این سال‌ها را باید درک کرده باشیم و فیلم‌های ایرانی را با این معیارها برای حضور در این مراسم انتخاب کنیم. پس از انتخاب، باید سرمایه‌گذاری گسترده‌تر صورت بگیرد تا فیلم برگزیده در سطح جهان شناخته شود و اعضای آکادمی علوم و هنرهای سینمایی تمایل به دیدن آن داشته باشند.