به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایلنا، مصطفی فداییفرد درباره سدسازیهای ترکیه و تاثیری که بر ایران و دیگر کشورهای منطقه گذاشته است، اظهار کرد: سد ایلیسو یک طرح بزرگ از مجموعه طرحهای توسعه ترکیه موسوم به «گاپ (GAP)» است. سد بزرگ ایلیسو که عملیات احداث آن در سال ۲۰۰۶ و در قالب طرح گاپ آغاز شده است نیز در نیمه آبانماه سال جاری بر روی رودخانه دجله افتتاح شد.
این پژوهشگر حوزه آب و محیط زیست ادامه داد: سد یادشده که به لحاظ حجم مخزن بسیار بزرگتر از حجیمترین مخزن سد در ایران یعنی کرخه است، به تنهایی میتواند از ورود بیش از ۶۰ درصد منابع آب دجله به خاک عراق جلوگیری کند. طبق راهبرد سدسازی تحت پروژه گاپ، برنامهریزی شده است که ۱۴ سد مخزنی بر روی رود فرات و ۸ سد مخزنی بر روی رودخانه دجله ساخته شود. طرح گاپ تاکنون موجب بحرانهای بسیار شدید محیط زیستی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی امنیتی برای همه کشورهای منطقه و حتی خود ترکیه شده است. از بین رفتن آثار باستانی ترکیه، نابود شدن بسیاری از رودخانههای بزرگ و کوچک، نابودی آبخوانهای پاییندست، غیر قابل کشت شدن بسیاری از زمینهای کشاورزی و به خطر افتادن امنیت غذایی و توسعه ریزگردها در کشورهای سوریه، عراق و ایران، بخشی از بحرانهای پیدا و نهان است.
تبعات خشک شدن دجله قابل مقایسه با دریاچه ارومیه نیست
فدایی فر افزود: تبعات زیست محیطی اجرای کامل طرح گاپ که باعث خشک شدن رودخانه دجله در پاییندست خواهد شد، با هیچیک از تبعات مرتبط با خشک شدن دریاچه ارومیه، تالاب گاوخونی، تالاب هامون، تالاب جازموریان، تالاب بختگان و بسیاری از رودهای داخلی قابل مقایسه نیست. بحرانهای یاد شده در حال تبدیل شدن به مصیبتی تمامعیار برای کشورهای منطقه به خصوص برای سوریه، عراق و ایران شده است. هرچند تبعات مرتبط با این طرحها در چندسال اخیر مطرح شده است، اما ریشههای آن را باید در بیش از چهار دهه قبل یعنی همزمان با وقوع انقلاب اسلامی ایران جستجو کرد. زمان آغاز فعالیتهای بینالمللی طرح گاپ با کمکاریها و خطاهای بزرگ و کوچک در مدیریت کلانِ کشور همزمان شد و دولتهای مختلف ترکیه نیز برای پیشبرد طرح توسعه ناپایدار گاپ، بیشترین سوءاستفاده را کردهاند.
بهرهبرداری ترکها در دوران بلبشوی منطقهای
این پژوهشگر حوزه آب و محیط زیست گفت: از زمان وقوع جنگ بین کشورهای ایران و عراق و وقوع جنگ داخلی در سوریه، ترکیه بهعنوان همسایه این کشورهای درگیر جنگ، و در دورانی که همه توجه سیاستمداران و مقامات دولتی کشورهای منطقه متوجه چالشهای سیاسی جنگ ایران و عراق و تنشهای داخلی سوریه و عراق بوده است، از این فرصت نهایت بهرهبرداری را بردهاند و ایدههای بلندپروازانه خود را عملیاتی و چندین پروژه آبی را اجرا کرده است، پروژههای آبی که بیش ازجنگ، به کشورهای پاییندست خسارت وارد کرده و از این پس نیز وارد خواهد کرد.
وی بیان داشت: تبعات جنگها همیشه بسیار گسترده و شدید است ولی با پایان جنگها، عموما امکان بازسازی مناطق آسیبدیده از جنگ فراهم میشود ولی تبعات حاصل از بهرهبرداری از سدهای بسیار بزرگِ طرح گاپ چنان عمیق و جبرانناپذیر است که در کشورهای پاییندست به خصوص در کشور عراق، بهدلیل رشد بیرویه بیابانزایی و بحران آب خواهد انجامید و امکان تداوم زندگی وجود نخواهد داشت.
سدهایی که زندگی همسایگان را نشانه رفته است
فداییفرد ادامه داد: دولت ترکیه با کنترل و قبضه کردن آب رودخانههای دجله و فرات و ممانعت از جاری شدن این شریانهای حیاتی سوریه و عراق، موجب بروز بحران آب در این کشورها، ایران و حتی کشورهای کویت و عربستان شده است. این اقدام ترکیه باعث تشدید بحران آب در منطقه و ضرر و زیان رساندن به زندگی روزمره مردم منطقه شده است. طرحهای توسعه و احداث سد، باعث شده است که میراث تمدن هزار ساله شهرهای کردی در ترکیه و آثار بهجامانده از تاریخ کهن این ملت نیز زیر آب مدفون شده و مردم عراق نیز از داشتن این مایه حیات محروم شوند.
فاجعه زیستمحیطی با آتاتورک آغاز و با ایلیسو تکمیل شد
این پژوهشگر حوزه آب و محیط زیست گفت: در اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی، دولت ترکیه با افتتاح سد بزرگ آتاتورک بر روی رودخانه بینالمللی فرات که ظرفیت آن معادل بیش از ۶۰۰ سد مخزنی در ایران است، عملا آغاز شکلگیری ریزگردها در غرب ایران و تشدید بیابانزایی در سوریه و عراق را سبب شد. در ادامه، دولت ترکیه چند سد کوچک و بزرگ دیگر طی دو دهه گذشته در قالب همان طرح گاپ را نیز آبگیری کرده است. البته باید تاکید کنیم که کشور ترکیه تاکنون خسارات قابل توجهی را بر زیستبوم خود نیز وارد کرده و در بلندمدت از این قضیه خسارات جدیتری را هم خواهد دید.
فداییفرد ادامه داد: احداث سد ایلیسو در ترکیه با مقاومتهای اجتماعی بسیار گسترده و بالایی مواجه بوده و مردم منطقه نسبت به این اقدام اعتراض کردهاند. این سد بسیاری از آثار تاریخی ترکیه را نابود کرده و اعتراضات جدی داخلی و حتی بینالمللی را در پی داشته است. بنابراین وقتی که دولت ترکیه به پایداری اکوسیستم خودش نمیاندیشد، به دلیل دستیابی به منابع آبی بیشتر، حتما در بلندمدت به اکوسیستم خودش نیز آسیبهای بیشتر را وارد خواهد کرد. این کشور با خودخواهی در زمینه ممانعت از ورود آب به پاییندست رودخانههای دجله و فرات علاوه بر نقض قواعد حقوق بینالملل در زمینه رودخانههای مشترک، در حال فاجعهآفرینی غیر قابل جبران برای سوریه، عراق و در نهایت ایران است. مشکلاتی مانند نابودی محیط زیست منطقه و بیکاری که قطعا برای خود ترکیه هم دردسر ساز خواهد شد چراکه ترکیه در همسایگی سوریه و عراق قرار دارد و از ناحیه تشدید بحران در این دو کشور، به شدت آسیبپذیر است.
گاپ ناقض معاهدات بینالمللی
مدیر اسبق طرح جامع آب کشور خاطرنشان کرد: با توجه به این که رودخانههای دجله و فرات جزء رودخانههای مشترک بینالمللی هستند، برای احداث سد بر روی آنها به دریافت مجوزهای قانونی حقوق بینالملل و جلب رضایت کشورهای پاییندست نیاز است که البته دولت ترکیه بدون اخذ مجوزهای قانونی از مجامع بین المللی چندین سد بزرگ را در قالب طرح بزرگ گاپ بر روی رودخانههای دجله و فرات به بهرهبرداری رسانده است. هر چند ترکیه مانند چین و فلسطین اشغالی، از جمله کشورهایی است که به کنوانسیون استفادهی غیرکشتیرانی از جریانهای آبی بینالمللی که در سال ۱۹۹۷ در نیویورک تصویب شده و تنها عهدنامه بینالمللی ناظر بر جریانهای آب شیرین مشترک جهان بوده، نپیوسته است ولی این موضوع مانعی برای پیگیری این خیانت نیست. ماده ۵ این عهدنامه، کشورهایی را که از جریانهای آب شیرین روزمینی و زیرزمینی مشترک برخوردارند، به حفاظت، استفاده و تقسیم منصفانه و معقول از آن جریان آبی متعهد میکند. ماده ۷ هم دولتها را به خودداری از وارد کردن آسیب قابل توجه به کشورهای دیگری که از آن جریان آبی استفاده میکنند، ملزم میکند.
وی یادآور شد: پروژه مطالعات، احداث، آبگیری و بهرهبرداری از سد ایلیسو در حالی سپری شده است که بسیاری از کشورهای اروپایی مانند آلمان، اتریش و سوئیس به دلیل خسارتهای سنگین این طرح برروی محیط زیست، کشاورزی و حیات انسانی در شهرها و روستاهای عراق، با احداث آن مخالفت کرده و از همان ابتدا از کنسرسیومهای مرتبط با موضوع خارج شدند.
جنگ داخلی سوریه از خشکسالی آب می خورد
فداییفرد اظهار کرد: پژوهشهای بینالمللی نشاندهنده آن است که در مناطقی از سوریه و عراق که خشکسالی و کمآبی شدید بوده است، تمایل مردم برای پیوستن به جریانات تروریستی مانند داعش و القاعده بسیار بیشتر از سایر مناطق بوده است. در واقع بحران آب موجب افزایش بیکاری، کاهش درآمد و بحرانهای ناامنی در منطقه شده است. بنابراین یکی از مهمترین دلایل وقوع جنگ داخلی در سوریه، بهرهبرداری از سدهای مخزنی بزرگ و کوچک بر روی رودخانه فرات و تحمیل کمآبی و بحران آب توسط ترکیه به سوریه است. بیتوجهی به این موضوع میتواند عواقب پیشآمده برای سوریه را در آینده نزدیک برای دیگر کشورهای منطقه نیز ایجاد کند.
وی افزود: محتملترین اثر کاهش آب ورودی به عراق، از دست رفتن کشاورزی آسیبپذیر در عراق و افزایش بیابانزایی در این کشور است که اثرات جانبی آن بسیار بیش از گذشته، ایران را تحتتأثیر قرار خواهد داد. علاوه بر کشاورزی، عدم بازسازی خاک در میانرودان و خشک شدن تالابها، غیر قابل کشت شدن زمینهای کشاورزی، پیامد سد ایلیسو و سدهای دیگر در ترکیه است. اما نگرانکنندهتر آن است که خشک شدن تالابها نهتنها ریزگردها را در ایران تشدید میکند، بلکه باید در آینده هجوم غبارهای نمکی به ایران از طریق ریزگردهای عراق را انتظار داشته باشیم. نمکهایی که ممکن است تعداد استانهای تحتتأثیر در ایران را به شدت افزایش داده و علاوه بر استانهای مرزی و غربی، حتی استان تهران را نیز تحتتاثیر قرار بدهد.
بیاعتنایی ترکیه به پیمانهای محیطزیستی
این پژوهشگر حوزه آب و محیط زیست تاکید کرد: چیزی که میتواند دولت ترکیه را در ارتباط با کشورهای همسایه به رفتار بهتری با دو رودخانه دجله و فرات، این شاهرگهای بخش میانرودان و تالابهای جنوب عراق و جنوبغربی ایران وادار کند، اعمال دیپلماسی قوی است. ترکیه از نظر منابع انرژی فقیر است و عراق و ایران از این نظر غنی هستند. ترکیه همچنین نیازمند مبادلههای بازرگانی با کشورهای منطقه است و اینها میتواند دستمایه دیپلماسی قرار گیرد. از سوی دیگر، لازمه پیوستن و باقی ماندن ترکیه به اتحادیه اروپا، رعایت اصول دیپلماتیک بینالمللی و به خصوص رعایت استانداردهای محیط زیستی است.
وی گفت: اتحادیهی اروپا در گزارش پیشرفت ترکیه برای پیوستن به آن اتحادیه که در سال ۲۰۰۶ تهیه شد، اشاره داشته که این کشور به پیمان محیط زیستی اسپو پیوسته است. اصل ۱۹ این پیمان ناظر بر اثرگذاری فرامرزی فعالیتها بر محیط زیست است، ترکیه همچنین به پیمان آرهوس که حق دسترسی به اطلاعات محیط زیستی و حق مشارکت در تصمیمسازیهای محیط زیستی را به رسمیت میشناسد، نپیوسته و قصد هم ندارد که در آینده نزدیک این کار را بکند. همچنین در سامانه قانونگذاری ترکیه نه ارزیابی استراتژیک اثرات محیط زیستی دیده شده و نه موضوع اثرات فرامرزی فعالیتهای عمرانی.
فداییفرد خاطرنشان کرد: اگر سوریه، عراق و ایران از اقتدار لازم برخوردار شوند و با کشورهای قدرتمند جهان رابطه سیاسی خوب داشته باشند، میتوانند از این پیمان و پیماننامههای دیگر برای در فشار گذاشتن ترکیه و گرفتن حقابههای خود استفاده کنند. در صورتی که راهحلهای دیپلماتیک به نتیجه نرسد، کنوانسیونها و معاهدات بینالمللی قابل استناد خواهند بود.
آیا میتوان آبهای مشترک را انحصاری کرد؟
به گفته فدایی فرد؛ بر اساس معاهدات بینالمللی هیچ کشوری نمیتواند به تنهایی از آب رودخانههایی که حوضه مشترک دارند، استفاده کند و آنرا در انحصار خود بگیرد. معاهدات مختلفی در این زمینه از جمله معاهده سال ۱۷۹۶ لاهه، معاهده ۱۸۰۴ پاریس، معاهده ۱۸۱۵ وین، معاهده ۱۹۱۲ بارسلون و کنفرانس ۱۹۱۱ مادرید وجود دارد که همگی بر عدم ایجاد هرگونه تغییر در مجرای رود بینالمللی تاکید دارند. توافق ۱۹۲۳ژنو نیز بر ضرورت مشورت، هنگام ایجاد تاسیسات در مجرای رود و ضرورت گفتوگو در صورت وارد شدن زیان به کشور دیگر تاکید دارد. در سال ۱۹۶۶ و در نشست هلسینکی هر گونه برداشت بینالمللی از آبهای بینالمللی از سوی یک کشور حتی در صورتی که توافق میان کشورهای حوضه آبی نباشد را منع میکند.
بهرهگیری از پتانسیل دادگاه لاهه و سازمانهای مردمنهاد
مدیر اسبق طرح جامع آب کشور تصریح کرد: با توجه به این که ایران هم با خطر زیست محیطی روبهروست، نباید اجازه چنین اقدامی را در قبال مردمان میانرودان (بینالنهرین) میداد. علاوه بر دیپلماسی وزارت خارجه، مردم نیز در یک فعالیت مدنی و صلحجویانه با هدف افزایش کیفیت ادامه زندگی و با نگاه توسعه پایدار، میتوانند با تشکیل کمپین و امضای تومار مراتب اعتراض خود را به مجامع بینالمللی اعلام کنند. خوشبختانه بررسی نمونههایی از دستاندازی به رژیم آبهای بینالمللی که به خسارت محیط زیستی منجر شده و یا خواهند شد، گویای این است که تاکنون هر دعوای زیستمحیطی که به دیوان لاهه ارجاع شده، با رأیی به نفع محیط زیست خاتمه یافته است.
تجربه دنیا چه میگوید؟
این پژوهشگر حوزه آب و محیط زیست اضافه کرد: یکی از این نمونهها، اختلاف زیستمحیطی فرانسه و اسپانیا بود که در سال ۱۹۵۷ میان دو کشور همسایه فرانسه و اسپانیا بر سر شرایط زیستمحیطی دریاچه لانو ایجاد شد زیرا فرانسه در صدد بهرهبرداری بیشتر از منابع آب دریاچه لانو بود. موضوع توسط اسپانیا به دیوان لاهه ارجاع شد و این دیوان با بررسی موضوع ضمن تأکید بر حق حاکمیت کامل کشورها بر منابع آب داخلی، هر گونه دستاندازی بر منابع آب داخلی که به خسارت زیست محیطی منجر شود را غیرمجاز دانست و فرانسه را از اجرای طرحهای مورد نظرش منع کرد. در سال ۱۹۷۷ نیز اختلافی مشابه بین مجارستان و اسلواکی بر سر خسارات زیست محیطی طرحهای آبی مشترک پیش آمد که در این باره نیز دیوان لاهه با حساسیت ویژه نسبت به محیط زیست به گونهای رأی خود را صادر کرد که جدا از لحاظ کردن منافع کشوری خاص، منافع محیط زیست تأمین شود.
وی ادامه داد: ماجرای اختلاف مجارستان و اسلواکی از این قرار بود که این دو کشور در سال ۱۹۷۷ قراردادی برای اجرای یک سد در چکسلواکی و یک سد در مجارستان بستند که قرار شد در مسیر اقتصادی و با رعایت ملاحظات زیست محیطی احداث شده و مورد بهرهبرداری قرار گیرد که در سال ۱۹۹۲ مجارستان تعهدات و قرارداد گذشته را نادیده گرفت و به توسعه طرح خود روی آورد. در این خصوص نیز، دیوان لاهه بار دیگر به نفع محیط زیست رأی داد و جدا از قرارداد گذشته بین دو کشور تأکید کرد در همه طرحهای اینچنینی لازم است ضرورتهای حفاظت از محیط زیست لحاظ شود و دو کشور باید به تعهدات خود در قبال یک دیگر پایبند بمانند.
وی گفت: در سال ۲۰۱۰ نیز اختلاف مشابهی بین اروگوئه و آرژانتین بر سر منابع آبی پشت سد گراند و رود بینالمللی اروگوئه پیش آمد که آرژانتین از کشور اروگوئه به دلیل اجرای طرحهای اقتصادی چون احداث سد و ساخت کارخانههای خمیر کاغذ در بالادست سد گراند که به محیط زیست خسارت وارد میکرد، به دیوان لاهه شکایت کرد. دیوان لاهه نیز پس از بررسی همه مستندات و با اشاره به اصول و قوانین زیست محیطی، اروگوئه را محکوم و مجبور به جبران خسارات وارده به محیط زیست کرد. حکمی که در آن بر مسائلی مثل الزام کشورها بر رعایت توسعه پایدار، توازن اکولوژیکی و توسعه منطقی اقتصادی تأکید کرده و کشور اروگوئه ملزم شد تا اقدامانی که در مسیر تخریب محیط زیست انجام داده بود را برچیند.
سدسازی از فرات تا هامون و محیط زیست ایران
فداییفرد گفت: شرایط ایران باعث شده است که همین کشور ترکیه علاوه بر احداث بیرویه سدهای مخزنی بزرگ و کوچک بر روی سرشاخههای دجله و فرات، اقدامات توسعهای بسیار مخرب دیگری را بر روی سرشاخههای ارس واقع در شمالغرب ایران نیز به اجرا بگذارد که میتواند مشکلات بسیار زیادی را برای کشورهای پایین دست از جمله ایران، آذربایجان و ارمنستان بوجود آورد. متاسفانه همین شرایط ناگوار برای رودخانههای هامون و هیرمند در شرق کشور هم رقم خورده است و کشور افغانستان نیز سدهایی را بر سرشاخههای این رودخانههای مشترک به بهرهبرداری رسانده و چند سد نیز در دست احداث دارد که عواقب نامناسبی را برای مناطق شرق و جنوبشرق کشور رقم خواهد زد. همچنان که مشهود است علاوه بر بحرانهای زیست محیطی که عوامل داخلی دارند، بحرانهای زیست محیطی حاصل از عوامل خارجی دست به دست هم دادهاند تا وضعیت محیط زیست ایران را وخیم کند.