همشهریآنلاین - رسول بهروش
واقعیت اول؛ این یک اصل پذیرفتهشده در سراسر جهان است که فوتبالیستهای حرفهای مثل برخی اقشار دیگر ازجمله خوانندگان، بازیگران سینما و... درآمدی بسیار بالاتر از میانگین جامعه کسب میکنند. نوش جانشان. بالاخره اینها پدیدههای پاپیولار و عامهپسند هستند، مردم دوستشان دارند و حتی در کشور خود ما هم به ندرت دیده میشود که یک کارگر، کارمند یا آموزگار انتظار داشته باشد به اندازه فلان ستاره فوتبال پول دربیاورد.
واقعیت دوم؛ پرسپولیس و استقلال «گنج» هستند. اینها با این پایگاه اجتماعی و تاریخچه غنی، آنقدر پتانسیل دارند که اگر در یک ساختار اقتصادی درست قرار بگیرند و توسط بخش خصوصی واقعی اداره شوند، میتوانند به بارسلونا و رئال مادرید منطقه تبدیل شوند. این یعنی هم داخل کشور و هم خارج از کشور هوادار سرسخت پیدا کنند، خیلی بیشتر از هزینههایشان درآمد داشته باشند و هزاران شغل بهوجود بیاورند. کافی است شما حق پخش تلویزیونی، تبلیغات محیطی و بقیه حقوق مشروع این دو باشگاه را احیا کنید تا وضع آنها زیر و رو شود. حق اینهاست که نهتنها ستارههایشان را از تطاول باشگاههای ثروتمند عربی دور نگه دارند، بلکه حتی بهترین بازیکنان خارجی ممکن را جذب کنند. در نتیجه ما هم همپای سرخابیها به وضع مدیریتی موجود معترضیم.
و اما بعد؛ این دو حقیقت را مرور کردیم تا مطلب حاضر متهم به موضعگیری پوپولیستی نشود. با این همه اجازه بدهید مراتب ملال و بیزاریمان را از این همه آه و ناله فوتبالیستها و مربیان محترم لیگ برتری ابراز کنیم. آخرین مصداقش شاید استوری هماهنگ پرسپولیسیها در اعتراض به وضعیت مالیشان باشد. این اما فقط آنها نیستند که مدام گلایه میکنند. استقلالیها هم در این سالها زیاد از این حرفها زدهاند و البته بقیه تیمها هم مواضع مشابهی داشتهاند. به خدا حق این مردم نیست که با یک دنیا مشکل و گرفتاری، غمخوار عقب افتادن قسط میلیاردرهای مستطیل سبز باشند. خسته شدیم از بس شنیدیم که ما فقط ۱۰ درصد گرفتیم، ۵ درصد عقبیم یا باشگاه در فلان تاریخ به قول خودش عمل نکرده است.
همین ۱۰ درصد از قرارداد شما ممکن است از عایدی همه عمر یک شهروند بیشتر باشد. کسی نمیگوید دنبال حق و حقوقتان نباشید، اما خیلی از این بحثها را میشود درون مجموعه پیگیری کرد. دوستان قصد دارند با رسانهای کردن موضوع فشار را روی باشگاه افزایش بدهند، اما به چه قیمتی؟ به بهای تلخ کردن کام مردم؟ خیلی از کارگران زحمتکش این کشور هم چندماه چندماه حقوق معوقه طلب دارند؛ اینها صدای دردمندشان را از کدام تریبون به گوش مدیران برسانند؟ چرا این همه خودخواهید؟ چرا «موقعیتشناس» نیستید و در این شرایط سخت اقتصادی، دغدغههای لوکستان را با مردم قسمت میکنید؟ فوتبال یکی از معدود دلخوشیها و پناهگاههای روانی این مردم است؛ آنها چه گناهی کردهاند که یک خط در میان یا باید نگران دستمزد عقبافتاده سرخابیها باشند یا غصه لباس بازیکنان تیم ملی را بخورند؟
از آخرین باری که تعدادی از مخاطبان شما برای خودشان لباس خریدهاند، شاید یک سال میگذرد. اینها سنگ صبور خوبی برای نالههای شما نیستند. کمتر بنویسید سر جدتان!