در این رمان که به سبک فانتزی-تخیلی است، بابک، شخصیت داستان، بعد از هفت سال رفتن به کلاس موسیقی میخواهد رهبر ارکستر سمفونیک تهران شود. اما چون سنش کم است، به هر سالن اجرای موسیقی که میرود، او را به بیرون میکنند. تا اینکه یک روز با خواهرش باران در راه خانه به مرد دستفروشی برمیخورند که با سنتور آهنگی از بتهوون، موسیقیدان و آهنگساز آلمانی مینوازد. مرد کولی در بساطش یک جعبهی موسیقی دارد که جادویی است و با هر بار کوکشدن ماجرایی تازه سر راه بابک و باران قرار میدهد...
به نظر میرسد مرزوقی، سبک روایت رمان جدیدش را مثل مجموعهی موفق بچهمحل نقاشها حفظ کرده و به شکلی جذاب و خیالانگیز، میخواهد ما را با دنیای موسیقیدانهای جهان آشنا کند.