به گزارش همشهری، ۱۶ آبان ماه مردی به اداره پلیس تهران رفت و گفت همسر ۴۰ سالهاش به نام آزیتا به طرز مشکوکی ناپدید شده است.
وی توضیح داد: با آزیتا چند وقت قبل در فضای مجازی آشنا شدم و بهصورت موقت با یکدیگر ازدواج کردیم و هرازگاهی به خانه او میرفتم. صبح امروز قرار بود با یکدیگر برای انجام کاری به یکی از ادارات دولتی برویم اما هرچه به او زنگ زدم جوابم را نداد. برای همین به آپارتمانش رفتم اما هرچه زنگ زدم در را باز نکرد. با کلیدی که داشتم وارد خانهاش شدم اما خبری از آزیتا نبود. حتی ماشین پژو ۲۰۷ او هم در پارکینگ نبود و این موضوع بهشدت مرا نگران کرد. نکته عجیبی که اضطرابم را بیشتر کرده، این است که وقتی وارد خانهاش شدم، دیدم که در گاوصندوق او باز است و چیزی داخل آن نیست. آزیتا قبلا به من گفته بود که داخل گاوصندوقش دلار، یورو، طلا، جواهر و سکههای طلا به همراه اسناد و مدارک املاکش است اما همه اینها ناپدید شده بود. از طرفی او قرار بود بهزودی برای انجام کاری به امارات سفر کند و همه اینها باعث شده که احساس کنم بلایی بر سرش آمده است.
سرنخ مهم
با اظهارات این مرد، گروهی از مأموران اداره چهارم پلیس آگاهی تهران با دستور قاضی رحیم دشتبان، بازپرس دادسرای جنایی تحقیقات خود را برای یافتن ردی از زن گمشده آغاز کردند. در ادامه معلوم شد که آزیتا آخرین بار با مردی به نام مجید در تماس بوده است. مجید مسافرکش اینترنتی بود و از مدتها قبل با آزیتا آشنا شده بود و معمولا هرجا زن جوان میرفت، مجید او را به مقصدش میرساند. این مرد بهعنوان نخستین مظنون پرونده دستگیر شد، اما در بازجوییها گفت که اطلاعی از سرنوشت زن جوان ندارد. با این حال بازپرس جنایی دستور بازرسی خانه او را صادر کرد و مأموران در آنجا به سرنخی دست یافتند که نشان میداد مجید حقیقت را کتمان میکند.
کارآگاهان در خانه مجید خودروی ۲۰۷ آزیتا را کشف کردند که در پارکینگ بود و روی آن چادری کشیده شده بود. علاوه بر این گوشی موبایل زن ناپدید شده نیز در اختیار پسر مجید بود. پس از کشف این مدارک، بازجویی از مجید از سر گرفته شده و او اینبار مدعی شد: آزیتا مسافر امارات بود و چند روز پیش با من تماس گرفت تا او را به فرودگاه برسانم. به همین دلیل ماشینش را در اختیار من قرار داد تا برای مدتی در پارکینگ خانهام باشد و گوشی موبایلش را بهعنوان هدیه به پسرم داد.
با ادعای تازه مجید، مأموران به استعلام از فرودگاه و مرزهای هوایی و زمینی کشور پرداختند اما معلوم شد که آزیتا هرگز از کشور خارج نشده است. در ادامه تحقیقات، کارآگاهان دریافتند که مجید روزی که با آزیتا دیده شده، تنها نبوده و یکی از دوستانش به نام جعفر نیز همراه آنها بوده است. با دستور بازپرس جنایی جعفر نیز بازداشت شد و مأموران در بازرسی از خانه جعفر مقداری دلار و بخشی از طلاهای آزیتا را کشف کردند. در این شرایط بود که دو مظنون پرونده چارهای جز بیان حقیقت ندیدند.
جنایت هولناک
مجید و جعفر اقرار کردند که آزیتا را به قتل رساندهاند تا اموالش را سرقت کنند. مجید گفت: از وقتی با آزیتا آشنا و تبدیل به رانندهاش شدم فهمیدم که زنی پولدار است. آزیتا هرکار اداری یا بانکی که داشت فورا به کمکش میرفتم و تمام کارهایش را انجام میدادم. در این مدت متوجه شدم که املاک زیادی دارد و داخل گاوصندوقش چندین هزار دلار، تعداد زیادی سکه، طلا و جواهرات و یورو است. از همان موقع وسوسه سرقت اموالش به جانم افتاد، چون مشکلات مالی فراوانی داشتم. درنهایت ماجرا را با دوستم جعفر در میان گذاشتم و او هم وسوسه شد که اموال این زن را سرقت کنیم.
وی ادامه داد: میدانستم که آزیتا قرار است بهزودی به امارات برود. میترسیدم که همه اموالش را بفروشد و تبدیل به دلار کند و با خودش ببرد. برای همین در روز حادثه به این بهانه که در خانهام مهمانی گرفتهام، آزیتا را دعوت کردم. وقتی رسید با جعفر او را غافلگیر کردیم و با برنامهریزی قبلی و با تبر او را به قتل رساندیم. پس از جنایت کلید خانهاش را برداشتیم و به آنجا رفتیم و گاوصندوق را خالی کردیم. حدود ۹۸ هزار دلار بود به همراه مقداری یورو، تعدادی سکه و طلا و جواهراتش. علاوه بر این، اسناد و مدارکش را هم سرقت کردیم تا مدتی بعد زمانی که آبها از آسیاب افتاد با جعل اسناد، املاکش را بفروشیم، اما در کمتر از یک ماه دستمان رو شد.
متهم گفت: بعد از قتل، جسد آزیتا را مثله کردیم و قطعات آن را درون کیسههای زباله قرار دادیم و هر قسمت آن را در بیابانهای اطراف تهران رها کردیم.
با اقرار مجید و همدستش به قتل زن جوان، اسرار ناپدید شدن وی برملا شد و بازپرس جنایی تهران دستور داد تا مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران راهی محلهای مورد نظر شوند تا بقایای جسد را کشف کنند. این در حالی است که در خودروی متهمان لکههای خون کشف شده که با دیانای آزیتا مطابقت دارد. در این شرایط متهمان با قرار قانونی در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفتهاند و تحقیق از آنها ادامه دارد.