همشهری- نگار حسینخانی: اطراف چهارراه ولیعصر، غیراز تئاترشهر، پارک دانشجو، مجموعه تالار وحدت، بازار کامپیوتر رضا، کتابفروشیها و نرمافزارفروشیها و کافهها، دستفروشانی بساط میکنند که خوب میدانند هر روز سفره خود را روی کدام موزائیکها پهن کنند. آنها خوب میدانند فردا و پس فردا و روزهای بعد همسایههایشان چه کسانی هستند. وجب به وجب خیابان در خطوطی فرضی و نامرئی در تصاحب بساطیهایی است که تملک خودشان را از خیابانهای شهر دارند و برای آن تکه حاضرند گریبان بدرند. اما همین حدود فرضی هم گویا صاحبان قدرتمند دیگری دارد که بساطیها مستأجر آنها هستند. همین شد که بهدنبال صاحبان پیادهراههای چهارراه ولیعصر راهی این نقطه از شهر شدیم.
از چهارراه ولیعصر به جمهوری
بیرون ایستگاه متروی چهارراه ولیعصر، پیرمرد پیراشکیفروشی نشسته که تاریخ نشستناش در آن بخش از پیادهرو به ۱۰ سال پیش بازمیگردد. او خوب میداند که در خروجی مترو کسی جز او اجازه کسبوکار ندارد. حتی اگر پول هم خرج کنید باید بدانید که آنجا، بالای پلهها جایی برای بساط کردن ندارید. کمی آنسوتر اما آن یکی که ساعت میفروشد میگوید با کسی هماهنگ نمیکند. نقلش این است؛ «اینجا همه جای مشخص دارند. لازم به هماهنگی نیست. اصلا هماهنگ چی؟ مگه کسی جاش رو بده بهت. اما اگه جای هر کی بساط پهن کنی، بلندت میکنه.» همه حرفش این است که متر به متر پیادهرو صاحب دارد و صاحب هر تکهاش اسم دارد. مثلا اشاره میکند به زیر پایم میگوید: «آنجا که ایستادهای جای اسماعیل است. اگر یک متر به سمت جنوب بروی جای اکبر است. اگر به سمت شمال حرکت کنی و از من بگذری بهترتیب علی صیفی، بهروز و شولا بساط میکنند.»
اینطور که خطکش محمود کار میکند، از چهارراه ولیعصر تا تقاطع ولیعصر و خیابان جمهوری، یک جای خالی هم وجود ندارد. این حق سکونت را هم قدمت تعیین میکند. در تقاطع، مأموران راهور هم خبری از کسی نداشتند که بخواهد پیادهروها را اجاره دهد، فقط میدانستند که مأموران سدمعبر هر چند وقت یکبار سر میرسند بساط قدما و جدیدترها را با هم برمیچینند.
کسبه در کف بساطیها
بین قدیمیترها کسانی هستند که از جای همه باخبرند. آنها میدانند که راسته پایین چهارراه، هر جا برای چهکسی است. کار و بار بساطیها، بیشتر مواقعی به این افراد میخورد که اختلاف نظری پیش آمده باشد. البته آنها هم حالا میگویند کم پیش میآید کسی بهعنوان حَکم به آنها مراجعه کند. چرا که همه جاها، صاحبان پرقدمتی دارد و کمتر کسی است در این تملک تردید کند. پوریا که تازه بساط خود را به این خیابان آورده میگوید تا عصر بارها جابهجا میشود. هر کس میرسد میگوید این جای اوست و باید به جای دیگری برود و او هم تا عصر مدام جابهجا میشود تا اینکه بالاخره همه جاهای خالی پر میشوند. مغازهدارها اما گاهی حسرت رونق کسبوکار همین بساطیها را میخورند؛ کسانی که بدون اینکه ریالی به کسی پرداخت کنند، کرایه بدهند و مالیات بپردازند، درآمدشان در یک روز بسیار بالاتر از کاسب مغازهدار است. البته این حسادت با ترس نیز دمخور شده. یکی از کسبه میگوید:«پیش آمده که بخواهیم یکی از این بساطیها را از کنار مغازه بلند کنیم، اما یکدفعه آن نفر، صد نفر شده و ریختن سرمان و کسبمان را به کلی به هم زدهاند. این داستان بارها به دادگاه و شکایت کشیده.»
سد معبر جرم است
حمید، پلاک و مُهر میفروشد؛ نبش یکی از اضلاع چهارراه ولیعصر. او میگوید:«یک نفر رابط بین بساطیها و کسانی است که خودشان را قیم و مالک زمین خدا میدانند. مثل وکیل بند. آنها پولی را از تازهواردترها جمع میکنند و بهدست مدعی میرسانند تا عجالتا کاری بهکار بساطیها نداشته باشد.» روی پارچههایی نوشته شده، سد معبر جرم است و از یک ماه تا یک سال حبس دارد. این در حالی است که دستفروشی جرم نیست. پس در اصل این بهمعنای آن است که دستفروشی با ایجاد سد معبر جرم است. در تقاطع خیابان نوفللوشاتو و ولیعصر هم چنین اطلاعیههایی نصب شده: «اجرای طرح انضباط شهری، بهمنظور رعایت حقوق شهروندان و کسبه محترم در برخورداری از حق عبور و مرور راحت و ایمن و جلوگیری از اخلال در نظم به استناد تبصره ۱ بند ۲ ماده ۵۵ قانون شهرداریها هرگونه بساطگستری، سدمعبر و اشغال پیادهروها و استفاده غیرمجاز در این محور ممنوع و درصورت مشاهده اقدام قانونی به عمل میآید.»
پارچههای دیگر که سراسر خیابان را پر کردهاند؛«اجرای طرح انضباط شهری در خیابان ولیعصر. بساطگستری در این محدوده ممنوع است.» و «رفع سد معبر طبق تبصره ۱بند ۲ ماده ۵۵ قانون شهرداریها وظیفه شهرداری است.» شهردار منطقه ۶هم با استناد به همین قانون میگوید که باید طرح را اجرا کند، چون وظیفه است؛ طرح «جمعآوری دستفروشان» که البته مدیران شهری به آن «ساماندهی» میگویند.
شناسایی وعدهها
سال گذشته بود که اعلام شد برای استقرار بساطیهای این خیابان، ۱۲۰ غرفه درنظر گرفته شده. اگر دستفروشان از این طرح استقبال میکردند، میتوانست غرفهها بیشتر هم شود. زمینی بالای ۷-۶ هزار متر در محور خیابان ولیعصر که میگویند متعلق به آستان حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) است و خیابان ولیعصر را به برادران مظفر وصل میکند. حتی قرار بود این بخش از خیابان برادران مظفر بهعنوان محور فرهنگی تعریف شود. متقاضیان هم میتوانستند در سامانه «سامان بازار» ثبتنام و شناسایی و احراز هویت شوند. هرچند این سامانه در میانه راه متوقف شد.
اداره امور اصناف، شرکت شهربان و حریمبان و شرکت ساماندهی در اینباره باید اقداماتی انجام دهند. از اینرو از قدرتالله محمدی، مدیرعامل ساماندهی صنایع و مشاغل شهرداری تهران درباره وضعیت خیابان ولیعصر سؤال کردیم. محمدی میگوید:«وظیفه اداره ساماندهی جانمایی برای دستفروشان است. اینکه مکانی با استاندارد کامل تهیه شده و دستفروشان به آن نقطه منتقل شوند. از سویی باید انگیزه لازم برای این جابهجایی ایجاد شود و ضربهای به معیشت این افراد وارد نکند. پس از آن اصناف وارد عمل شده و تعداد، شکل و... را مشخص میکند. با این کار حریمبان وارد عمل شده و از حضور دستفروشان دیگر و جدیدتری جلوگیری کند.»
مدیرعامل ساماندهی صنایع و مشاغل میگوید که سامانه سامانبازار باید کامل بهرهبرداری شود و هنوز این سامانه بهطور کامل اجرایی نشده است. او که وظیفه اداره ساماندهی را خطدهی و راهبری در شهر و گرههای ترافیکی میداند و معتقد است:«باید خیابان و مکان مناسبی برای این کار، مانند دیگر کشورها درنظر گرفته شود. دراینباره برنامههایی نوشته شده و تا چندماه دیگر نتایج آن دیده خواهد شد.» محمدی به تازگی تصدی این شغل را برعهده گرفته است.