به گزارش همشهری آنلاین، احسان رحیمزاده (روزنامهنگار) در یادداشتی نوشته است: غلامرضا نیکخواه هر جای دیگری بود تا الان حداقل چند نقش یک و محوری بامزه در کارنامه داشت. اما در اینجا او چند دهه ایفای نقشهای کوچک و حاشیهای را پذیرفته است.
در «جوکر» او یک آدم اتوکشیده و جدی است که ناگهانی از قالبش بیرون میآید و صحنه را منفجر میکند.
این قدر با جدیت کمر و گردنش را تکان میدهد که انگار دارد جلوی فرمانده ارتش رژه میرود.
من از زمان «جنگ هفتاد و هفت» عاشق بازی آقای نیکخواه بودم. آنجا که آقای نوروزی بود و کف دستش را میبرد بالا و میگفت «خاموش؛ حرف حرف نوروزیه». آیتم دیگری هم بود که گزارشگر پیشش میرفت و این جواب را میشنید که «بفرمایید آبگوشت». دوست دارم ببینم چه کسی میتواند آقای نیکخواه خشک و جدی را بخنداند.
من با دیدن «جوکر» یاد این مصرع از مولانا میافتم که «بر بد و نیک جهان همچو شرر میخندی». «جوکر» در ذاتش حاوی این پیام است که نخندیدن چقدر کار دشوار و پیچیدهای است. اینکه بنای این دنیا بر شادی بنا شده و غم و غصه لحظهای و گذراست. و چقدر بیرحمند کسانی که در دنیای واقعی شادی را میدزدند و آدمها را وادار به نخندیدن میکنند.