او نخستین بود، وقتی که آمد و آخرین شد، وقتی که رفت. وقتی که آمد، درست ۶٠ سال پیش بود. دکانش را در کوچه لولاگر ‌ در خیابان نوفل لوشاتو راه انداخت و شد نخستین پیتزافروشی ِ تهران. کسی نمی‌داند «حاج‌داوود فرجی‌پور» چطور و چگونه نخستین پیتزا را به تهران -و احتمالا ایران- آورد. شاید این چندان هم مهم نباشد. مهم آن است که او ۶دهه ماند و دوام آورد.

به گزارش همشهری آنلاین، حمیدرضا محمدی -روزنامه‌نگار- در یادداشتی برای روزنامه همشهری نوشته است: عمو داوود درست در روزگاری پیتزافروش شد که ایران در آستانه مدرنیته اجتماعی و ثبات اقتصادی بود. او زمانی این غذای نوظهور را عرضه کرد که طبقه متوسط در حال اوج گرفتن بود و دوست داشت خوراکی تازه را تجربه کند و عموداوود این تازگی را به او هدیه کرد. مرام خاصی داشت، مسلک کاسبان قدیم. نیمی از درآمدش را به کودکان بی‌سرپرست و بیماران سرطانی می‌داد.
حتی نمی‌دانیم چطور آن مغازه را راه انداخت، که مهم هم نیست. اما در کوچه لولاگر بودنش، حتماً در ماندگاری‌اش بی‌تأثیر نبوده است، کوچه ساختمان‌های دوقلو و قرینه. فضای درونی‌اش خیلی کوچک بود، بیشتر مشتریان بیرون می‌نشستند، روی صندلی‌های پلاستیکی. وقتی سفارش می‌گرفت، شماره‌ای در کار نبود. نامت را می‌پرسید و نامت را صدا می‌زد برای تحویل غذا. او مشتری‌اش را نه یک عدد، که به نام می‌شناخت چون او را اسکناس نمی‌دید.
در فاصله بین سفارش تا تحویل غذا، بشقابی با کف‌پوش فویل یا به قول خودش، زرورق و مملو از کالباس به مشتری می‌داد، که رویش را آویشن پوشانده بود و کنارش فلفل و سُس، که خودش می‌توانست سیرکننده باشد. کالباسی که همه می‌دانستند چندان گوشت ندارد اما همین او را خاص کرده بود.

۷رقم پیتزا هم بیشتر نداشت؛ خمیرهایش نازک بود و موادش پروپیمان. کیفیت شگفت‌انگیزی هم نداشت اما حال‌وهوایش جالب و جاذب بود. یعنی برای به‌خصوص اوایل دهه۴۰ که پیتزا هنوز تازگی داشت و فرآورده‌های گوشتی تنوعی نداشت، آن کالباس و این پیتزا، خیلی‌ها را به‌خود می‌کشاند.
حاج‌داوود اما ۶دهه در همان کوچه ماند و کاسبی می‌کرد و معتقد بود همین موضوع  برایش برکت داشته است. در روزگاری که فست‌فودهای زنجیره‌ای و پرزرق‌وبرق و رنگ‌ووارنگ با هزارویک‌جور ادا و اطوار رونق یافتند، او در همان مغازه ماند تا کسب منفرد و محلی رنگ نبازد.
از نسل فست‌فودی‌های نخستین پایتخت، بعد از فریدون مهربانی، معروف به فری‌کثیف، در خیابان نیلوفر، که بهمن‌ سال گذشته درگذشت، حالا او آخرین‌ است‌که رفت.