به گزارش همشهری به نقل باشگاه خبرنگاران جوان، ابوالفضل احمدی کاشانی استاد دانشگاه امام علی(ع) در مورد علت تشکیل فرقهها و عرفانهای جدید گفت: این گروهها و عرفانهای کاذب با هدف تخریب اصول راستین اعتقادی شکل گرفتهاند. جمله شاخص این عرفانها، ایجاد آداب و رسومی جدیدی که مخالف احکام اسلامی و عقلی است. بسیاری از این مکاتب بر این سخن اتفاق نظر دارند که باید با علمای دین قطع رابطه کنند. این مکاتب با استدلالهای عقلی مخالفت میکنند و عقل و احساسات را حاکم برهمه چیز میدانند.
علت پیدایش عرفان های جدید
وی ادامه داد: در این دوره عرفان و معنویات نادرست شیوع پیدا کرده است که میتوانیم به چند مورد اشاره کنیم، انسان عصر جدید از مدرنیته و عقلانیت ابزاری سرخوده شده است، یعنی اینکه از عقل فقط برای برآورده شدن نیازهای جنسی و جسمی استفاده میکند. همچنین علم مدرن نتوانسته انسان را آرام کند و به سمت داروهای مسکن یا مخدر روانه کرده و مردم آرامش گذشته خود را از دست دادهاند و در پی راه حلی افتادند تا به معنویت پناه ببرند. بعضی از مکتبهایی که دین را کنار گذاشته بودند از بین رفتند و مردم متوجه شدند که این گروه مبانی منطقی درستی ندارند مثل مارکس و هابز و فروید و بعضی از نظامها مانند کمونیست محدود شدند.
کاشانی گفت: دنیای کنجکاو و هشیار غرب که از علاقه مردم به معنویت آگاهی داشتند در صدد جهتدهی افکار مردم درآمدند اقدام به ساخت معنویت براساس مبانی فکری خودشان کردند زیرا معنویت راستین را مخالف اهداف و برنامههای خود میدیدند و منافع خود را در خطر، تصمیم به کنترل آن گرفتند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: معنویت و عرفانی را که از مبانی فکری غرب شکل گرفته بود ترویج و حمایت کردند و حتی این معنویت از کشور هند بود.
نقشه برای نسلهای آینده
وی افزود: غربیها بر روی کودکان برنامهریزی کردند تا ذهن کودکان جهان را با معنویت مورد نظر خود آشنا کنند، توسط کارتونها، فیلمها و حتی بازیهای رایانهای افکار خود را روانه بازار کردند. فیلمهای عرفانی درست کردند تا معنویت و عرفان خود را به جهان القا کنند. اکثر این عرفانها و فرقههای ساخته بشری که حقیقی نیستند توسط حکومتهای قدرتمندان حمایت میشوند.
شاخصهای عرفان کاذب
کاشانی با بیان اینکه هدف نهایی این عرفانها خدا نیست و یا خدایی را معرفی میکنند که با عقل همخوانی ندارد، گروهی از آنها نیز خدا را نفی میکنند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: عرفان اکنکار، هدف خود را تقویت نیروهای مثبت میداند و به وجود دو نیروی مثبت و منفی اعتقاد دارند که میتوان گفت به دو خدا معتقد هستند که باطل است. این گروهها به خدا اعتقاد ندارند و یا تصویر درستی از خدا ندارند. بسیاری از این عرفانها هدف خود را شادمانی و با آرامش زندگی کردن بشر میدانند و ادعا می کنند با روشهایی که آموختهاند و با استفاده از دستورالعملها میخواهند تا بشر را شاد نگه دارند، اسلام هم به دنبال شادمانی است و بدنبال تفریحهایی که بدون انجام گناه انجام شود و شادی را یک ابزار میداند که انسان رنگ خدایی بگیرد و حقیقت این موضوع را پیوند با سرچشمه هستی میداند. معمولا این فرقه و عرفانها شریعتگریز هستند و مبهم صحبت میکنند که باعقل انسان تعارض دارد.