همشهریآنلاین - لیلی خرسند
الناز قاسمی با دست پر از مسابقات هندبال قهرمانی جهان به ایران بازگشته است. او در بازی با ازبکستان بهترین بازیکن میدان شد و حتی در باختهای تیمملی نیز مثل سایر همبازیهایش مورد تشویق تماشاگران و کارشناسان قرار گرفت. الناز بعد از حضور در بالاترین سطح رقابتهای هندبال در دنیا، با تجربه و نگاه جدیدی به ایران بازگشته است. او با نگاه حرفهای بازیکنان بزرگ جهان آشنا شده و حضور پرشور تماشاگران را در سالنهای هندبال تجربه کرده است. الناز قاسمی از قم به تیمملی و مسابقات جهانی رسیده است؛ شهری که همه دخترانش تحصیل را انتخاب میکنند اما او و دوستانش فاطمه خلیلی و نوریه عباسی راه دیگری را رفتهاند، هندبالیست شدهاند. حالا هر ۳ نفرشان جزو نخستین لژیونرهای هندبال زنان ایران هستند.
*تجربه اولین مسابقه جهانی چطور بود؟
ما نخستین رشته توپی بودیم که به مسابقات جهانی راه پیدا کردیم. مسئولان همت کردند و ما را اعزام کردند، چون این اعزام هم سخت بود و همه هزینهبر. ما تنها تیمی بودیم که حجاب کامل داشتیم و بهخاطر همین برای خیلی از تیمها جذاب بودیم. هر موقع بازی داشتیم، تماشاگران در سالن میماندند و بازی ما را هم میدیدند. بعد از بازی با قزاقستان تماشاگران حتی به ما گل دادند.
*حجاب تیم برای آنها جالب بود یا نخستین حضورتان در مسابقات؟
میگفتند خیلی خوب است که خودتان حجاب را انتخاب کردهاید و با اینکه هر بازی برای شما جنگ نابرابر است اما تا آخرین لحظه ایستادید و جنگیدید. گروه سختی داشتیم ولی تصوری که از مسابقات داشتیم، چیزی نبود که دیدیم.
*تصورتان چه بود؟
تصورمان این بود که میتوانیم بهتر بازی کنیم. حتی فکر میکردیم میتوانیم قزاقستان و ازبکستان را ببریم. قزاقستان در آسیایی با اختلاف کم ما را شکست داده بود اما برای جهانی بازیکن جدید آورده بود. بازیها سختتر از چیزی بود که ما انتظار داشتیم.
*گفتی با همت مسئولان تیم اعزام شد ولی قبل از مسابقات نه بازی تدارکاتی داشتید و نه اردوی خوب. این کمتوقعی به ضرر ورزش زنان نیست؟
بعد از مسابقات آسیایی ۹۰درصد تیم کرونا داشتند. بلافاصله هم لیگ شروع شد و شرایط برای اردو فراهم نبود. منظورم این است که میتوانستند تیم را اعزام نکنند ولی هر طور که بود به مسابقات رفتیم. توقع ما، داشتن اردوهای مداوم است و بازیهای تدارکاتی باکیفیت.
*تیمهای دیگر نهتنها از نظر فنی خیلی بالاتر از ایران بودند که فیزیک بدنیشان هم خیلی متفاوت است. از آنها نمیترسیدید؟
ترس نه، ولی این مسئله مهمی است و از این به بعد باید در استعدادیابیها به آن توجه شود. قبلا بازیکنان هندبال ظریف و کوتاه بودند اما حالا بیشتر بازیکنان قدبلند هستند و هیکلهای درشتی دارند. نهتنها نروژ و رومانی که بازیکنان آنگولا هم خیلی با ما متفاوت بودند.
*در این مسابقات چه نکتهای برای شما از همه جذابتر بود؟
اینکه بازیکنان باتجربه و باکیفیت دنیا، خیلی فروتن بودند. بازیکنان نروژ و رومانی حرف اول را در جهان میزنند اما خیلی بااخلاق بودند. نروژیها وقتی فاطمه خلیلی بهترین بازیکن شد، با او شادی کردند، لباس تیمشان را برایش امضا کردند و به ما گفتند که در آینده تیم بهتری از ایران میبینیم. این نگاه، خیلی حرفهای است که تیم دیگری برای تیم تو و موفقیتش خوشحال باشد.
*در بازی با ازبکستان بهترین بازیکن زمین شدی، ولی خیلی شادی نکردی.
خیلی عصبانی بودم. بازی را باختیم و وقتی بهعنوان بهترین بازیکن صدایم کردند، همینطوری ماندم. به نوریه عباسی گفتم با من بودند؟ گفت بله! خوشحال شدم ولی باخت تیم، حالم را گرفته بود. در بازی با نروژ میدانستیم میبازیم و وقتی فاطمه انتخاب شد، خیلی خوشحال شدیم ولی بازی با ازبکستان در ذهن ما برد بود.
*برای تیم آنادولوی ترکیه بازی میکنی. دیدهشدن در اسپانیا کمک میکند که به تیم بهتری بروید؟
آرزوی هر بازیکنی است که در تیمهای خوب و کنار بازیکنان سطح بالا بازی کند. در لیگ ترکیه سطح بازیها قابل قیاس با لیگ ایران نیست. بازیکنان خوبی دارند که بیشترشان از کشورهای دیگر هستند.
*در مسابقات خیلی تحویلتان گرفتند ولی در ایران از این خبرها نیست و حتی بعضیها به چشم بازنده به تیم نگاه میکنند. این تضاد، آزاردهنده نیست؟
هندبال در کشورهای دیگر ورزش اول یا دومشان است. زمانی که نروژ بازی میکرد، مردم از سروکله هم بالا میرفتند تا بتوانند بازی را تماشا کنند. طبیعی است که برای این افراد بازی ما هم جذاب باشد. امیدوارم این اتفاق در ایران بیفتد و هندبال حداقل بتواند ورزش دوم باشد. اگر مردم خودشان بازیها را از نزدیک ببینند، متوجه کموکاستیها میشوند و بیشتر تشویق میکنند نه تخریب.
*از شروع هندبال در قم بگو.
زمانی که ما شروع کردیم خانوادهها خیلی راضی نبودند. دختران در قم بیشتر تحصیل میکنند تا ورزش. همه ما با سختی، خواهش و التماس سالن میرفتیم و تمرین میکردیم، ولی زهرا احمدینیا، مربی ما همهجوره پیگیر بود و هوای بازیکنان را داشت. حتی از جیبش برای بچههای تیم خرج میکرد تا آنها کارشان را انجام دهند. همین کار او به بچهها انگیزه میداد که ادامه بدهند. به هر حال هندبالیست شدن ما با کلی سختی همراه بود.
*با نوریه و فاطمه در لیگ ترکیه بازی میکنید. خانوادهها را چطور راضی کردید که به یک کشور دیگر بروید؟
وقتی حرفهای کار کنی، دیگر خانوادهها کاری ندارند. هرجا شرایط برایت بهتر باشد، قبول میکنند همانجا بازی کنی.