به گزارش همشهری آنلاین به نقل از تسنیم، هر سال از مرحله آغاز روند صدور مجوز حرفهای تا اعلام نهایی AFC ترس و دلنگرانی شب و روز را از این فوتبال میگرفت که مبادا سقف روی همه خراب شود. این کابوس امسال با حذف استقلال و پرسپولیس از لیگ قهرمانان آسیا به حقیقت پیوست و حالا سقف فوتبال در حال فرو ریختن روی سر دهها میلیون هوادار است. تقریباً کار تمام است و راهی برای فرار وجود ندارد و باید استقلال و پرسپولیس را از فصل ۲۰۲۲ لیگ قهرمانان حذف شده بدانیم. اینجاست که میگوییم خزان فوتبال ایران از زمستان آغاز شده است.
حذف استقلال و پرسپولیس از آسیا هر چند تلخ است اما در عین حال قابل پیشبینی بود. AFC توجیه کاملی برای این تصمیمش دارد، از مشکلات سخت افزاری و مالکیتی تا داستان تکراری بدهیها. در کنار فهرست بلند بالای مشکلات دو باشگاه اصلیترین مسئله اصلی برای پرسپولیسیها عدم واریز مطالبات کالدرون سرمربی سابقشان در موعد مقرر بوده و این مورد برای استقلالیها نیز در عدم ارسال صحیح مدارک به نوع دیگری رقم خورده است. درست است تا پیش از امسال، هر بار با هر شیوه و راهکاری، مجوز دقیقه نودی برای حضور باشگاهها صادر میشد ولی امسال مرغ AFC یک پا دارد.
درباره مشکلات اساسی که فوتبال باشگاهی ایران دارد و حسابی روی اعصاب کنفدراسیون فوتبال آسیاست، میتوان کتاب نوشت. آنقدر در این سالها درباره مسائل ابتدایی فوتبال حرفهای بحث شده که دیگر همه اهالی این رشته کم یا زیاد از عمق فاجعه باخبرند؛ از مالکیت مشترک باشگاهها تا مشکلات درآمدی از قبیل حق پخش و حق تبلیغات محیطی. بنابراین نمیتوانیم حذف استقلال و پرسپولیس از لیگ قهرمانان ۲۰۲۲ را به دیروز و امروز ربط داد. روند حذف استقلال و پرسپولیس مثل Delete کردن یک فایل سنگین از کامپیوتر است که یک درصد، یک درصد جلو رفته و به آخر رسیده است.
این در حالی است که نوک پیکان انتقادات در عدم دریافت مجوز حرفهای باشگاههای استقلال و پرسپولیس ابتدا به خودشان برمیگردد. مسیری که پرطرفدارترین باشگاههای ایران و آسیا در این سالها طی کردهاند به هیچ وجه در جهت حرفهای شدن و اداره اصولی، نبوده است، حال سؤالی که مطرح میشود این است که چه کسی یا چه کسانی باید در همه این سالها استقلال و پرسپولیس را از این وضعیت نجات میدادند تا حالا از چاله به چاه نیفتند؟ جواب روشن است؛ مدیران عامل این باشگاهها این مسئولیت خطیر را برعهده داشتند تا هر یک به اندازه سهم خود قدمی در جهت کم شدن مشکلات این باشگاهها بردارند.
با نگاهی به فهرست مدیران سرخابی در دهههای گذشته و بررسی عملکرد آنها، کمتر مدیری را میتوان پیدا کرد که در دوران ریاستش، هرچند قدمی کوتاه، اما مفید در مسیر حل مشکلات برداشته باشد. به غیر از این عده که مطمئناً در این لیست تعدادشان کمتر از از انگشتان یک دست است، سایرین فقط نامهایشان با هم فرق میکند و عملکردها تقریباً مشابه است.
مدیران استقلال و پرسپولیس هر کدام در دورهای آمدهاند و به جای اینکه باری از روی دوش باشگاه بردارند، سنگینی جدیدی اضافه کردند و رفتند پی کارشان. بدترین اتفاق ممکن اما این بوده که خیلی از مدیرانِ نالایق این باشگاهها بعد از خرابیهایی که در پشت سر خود به جا گذاشتند، به جای توضیح و بازخواست، پاداش گرفتند و سر از مسئولیتهای بعضاً بزرگتری مثل ریاست مجوعههای ورزشی بزرگ درآوردند. این همان ایراد اساسی است که در این سالها همیشه تکرار شده و افراد به درستی در جایگاههایشان قرار نمیگیرند، موضوعی که دقیقاً در استقلال و پرسپولیس رخ داده و افرادی به مدیریت باشگاهها رسیدهاند که این صندلی ریاست برای آنها «ممنوعه» بوده است.
موضوع دیگر حائز اهمیت این است که این مدیران توسط چه افرادی بر مسند کار آمدهاند. همه میدانیم که مدیران استقلال و پرسپولیس و اعضای هیئت مدیره، توسط وزیر ورزش انتخاب میشود ولی با چه سازوکار و اصولی؟ استقلال و پرسپولیس در این سالها اغلب حیاط خلوت مدیرانی بوده که یا از حضور در این باشگاهها به دنبال رزومهسازی و گرفتن سمتهای دیگر بودهاند یا اینکه با سفارش و مناسبات سیاسی سر از فوتبال در آوردهاند.
در هیچ دورهای در مجموعه ورزش ایران به وضعیت بغرنج استقلال و پرسپولیس با این هواداران میلیونی، به چشم یک مسئله حیاتی نگاه نشده و بیشتر بحث سربار بودن برای این باشگاههای وابسته و زیانده مطرح بوده است. «کارنابلدها» در این سالها «ناکارآمدهایی» را در راس باشگاههای استقلال و پرسپولیس قرار دادهاند. این بریز و بپاش مدیریتی، بیشتر شبیه به پاداشی است که برای اقدامات و مأموریتهای گذشته آنها اهدا شده؛ پاداشی که حالا حذف این تیمها را از آسیا در پی داشته است.
با این فرمان نمیدانیم باید از حذف استقلال و پرسپولیس از آسیا چه حسی داشته باشیم؟ از یک طرف میتوانیم ناراحت باشیم که هواداران میلیونی این باشگاهها از نعمت حضور تیم محبوبشان در رقابتهای آسیایی محروم هستند و از سوی دیگر میتوانیم خوشحال باشیم که با این اتفاق، شاید مجموعه فوتبال و ورزش ایران برای یک بار هم که شده به خودش بیاید و فکری اساسی برای سال آینده کند. مشکلات استقلال و پرسپولیس مثل غدههای سرطانی بدخیمی هستند که در این سالها با بیتوجهای مدام بزرگتر شدهاند و حالا حتی حیاتشان را به خطر انداخته است. فوتبال ایران و آسیا در همه این سالها با بیماری مزمن استقلال و پرسپولیس مدارا کرده و شاید بد نباشد امسال همه به فکر درمان قطعی این بیماری باشیم.