بر اساس آمار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی جمعیت بیکاران مطلق و ناامیدان از کار در کشور حدود ۵ میلیون نفر است که این آمار به نسبت جمعیت کشور رقم بالایی در بیکاری محسوب می‌شود.

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، در دهه‌های گذشته همواره یکی از جدی‌ترین انتقادات و چالش‌های مطرح شده درباره گردآوری و تحلیل و تفسیر آمارهای اشتغال و بیکاری در همه کشورهای جهان، مسئله انتخاب معیار حداقل یک ساعت کار در هفته به عنوان مرز تعیین شاغل از اشتغال ناقص، تمام وقت و بیکار مطلق بوده است.

براساس آمار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی تعداد کل بیکاران کشور ۲.۵ میلیون نفر است که از این تعداد ۶۷۸ هزار نفر زنان هستند و نرخ بیکاری آن‌ها ۲۸ درصد است نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۹ سال ۱۵.۶ و نرخ بیکاری فارق‌التحصیلان دانشگاهی ۱۴.۳ است، همچنین یک میلیون فارق‌التحصیل بیکار در کشور وجود دارد.

در حال حاضر جمعیت کشور ۸۴ میلیون و ۱۰۰ هزار نفر است که ۶۲ درصد جمعیت در سن کار هستند یعنی ۱۵ تا ۶۵ سال دارند و بقیه هم افرادی هستند که یا کم‌تر از ۱۵ سال سن دارند و یا بیش‌تر از ۶۵ سال هستند و در سن کار کردن قرار ندارند.

۲.۵ میلیون نفر ناامید از یافتن شغل

جمعیت در سن کار در دو دسته فعال و غیرفعال قرار می‌گیرند جمعیت فعال افرادی هستند که در سن کار قرار دارند و آمادگی کار کردن دارند که یا سر کار می‌روند یا بیکار هستند دسته دوم جمعیت غیر فعال در سن کار هستند، اما محصل یا خانه‌دارند و متقاضی کار نیستند.

جمعیت فعال کشور ۲۶ میلیون نفر هستند ۲.۵ میلیون نفر بیکار مطلق وجود دارد. یعنی یک ساعت کار در هفته هم ندارند، ۲۳ میلیون نفر افراد شاغل داریم که در بین آن‌ها برخی وضعیت شغلی مناسبی ندارند یا اشتغال ناقص دارند، یعنی ۴۴ ساعت در هفته کار نمی‌کنند، یا اشتغال ناپایدار، شغل‌های فصلی و اشتغال غیررسمی دارند که  بیمه، بازنشستگی و از کار افتادگی ندارند و از نظر عبدالملکی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی شبه بیکار نام دارند.

در جمعیت غیر فعال ۲.۵ میلیون نفر ناامید از یافتن شغل هستند و واقعا بیکارند یعنی دنبال شغل رفته‌اند، اما نتوانسته‌اند شغل پیدا کنند و دیگر متقاضی شغل نیستند و جزو نرخ مشارکت هم به حساب نمی‌آیند. نکته قابل توجه این است که ۲.۵ میلیون نفر نرخ بیکاران رسمی است اگر بخواهیم نرخ واقعی بیکاری را بگوییم نا امیدان از کار باید اضافه شوند که در آن صورت حدود ۵ میلیون بیکار در کشور وجود دارد.

بی‌عدالتی در اشتغال

در بین ۱۰ دهک درآمدی، دهک اول کم‌درآمدترین است و دهک دهم پردرآمدترین است و دهک اول بیش‌ترین نرخ بیکاری در خانوار را دارد و هرچه وضعیت درآمدی در دهک‌ها بهتر می‌شود تعداد بیکاری در خانوار هم کم‌تر می‌شود به طوری که در دهک دهم ۹ صدم بیکاری در هر خانواده وجود دارد پس در دهک اول به ازای هر ۱۰۰ خانواده ۳۲ نفر بیکار داریم و در دهک دهم به ازای هر ۱۰۰ خانواده ۹ نفر بیکار داریم.

نرخ بیکاری در دهک اول درآمدی ۲۴ درصد است میانگین بیکاری در کشور ۹ درصد است پس بیکاری در دهک اول حدود ۳ برابر متوسط بیکاری است و زنگ خطری برای سیاست‌های اشتغالی است.

آن طور که عبدالملکی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی می‌گوید در زیست‌بوم ملی اشتغال کارگروهی برای اشتغال حمایتی تشکیل شده که تمرکز آن بر سه دهک اول درآمدی است و اشتغال‌های خانگی عمدتا در ۵ دهک اول فعالیت می‌کنند.

وضعیت اشتغال در استان‌های خوزستان، هرمزگان و سیستان و بلوچستان بحرانی است و تمرکز اشتغالزایی باید روی آن قرار گیرد. نرخ بیکاری در استان لرستان ۱۵.۲، چهارمحال بختیاری ۱۳، کرمانشاه ۱۴.۹ و کردستان ۱۴ درصد است و  این‌ها استان‌هایی هستن که نرخ بیکاری در آن‌ها از متوسط کشور بیش‌تر است.