به گزارش همشهری آنلاین، حجت الاسلام شیرازی جانشین رئیس سازمان عقیدتی وزارت دفاع در گفت وگو با مهر روایتی تازه از سفر بشار اسد به ایران و دلیل حضور نداشتن محمد جواد ظریف، وزیر وقت امور خارجه کشورمان در جلسات آن سفر ارائه کرد.
حجت الاسلام شیرازی در پاسخ به سوال «ماجرای سفر بشار اسد به تهران و قهر آقای ظریف چه بود؟» اظهار کرد:
آقای بشار اسد به ایران آمدند. این موضوع از نظر امنیتی بسیار اهمیت دارد که کشوری که در حال جنگ است اگر رئیس جمهورش مسافرت کند، احتمال اینکه وقایع ناخوشایندی رخ دهد، وجود دارد. پس اگر آقای بشار بخواهد به ایران رفت و آمد کند، کسانی که در سوریه علیه او مبارزه میکنند، نباید متوجه شوند و یک بحث امنیتی شدیدی باید اتفاق بیفتد تا آقای بشار بیایند ایران و بروند و از نظر تثبیت سوریه و قدرت جمهوری اسلامی بسیار مهم است، لازم هم نیست همه از این رفت و آمد مطلع شوند.
برخی افراد از جمله آقای روحانی بهعنوان رئیس جمهور در جریان بودند و حضرت آقا هم در جریان بودند. رئیس جمهور باید مشخص کند و به آقای ظریف بگوید که به جلسه بیاید یا نیاید و این دیگر مربوط به نیروی قدس نیست و به دولت مربوط میشود. دولت میدانست و باید اعلام میکرد.
آقای ظریف از این برخورد ناراحت شد و استعفا داد. روز بعد بود که تازه متوجه شده بودند که آقای ظریف استعفا دادهاند. صبح روز بعد ما داشتیم با حاج قاسم به نیروی قدس میآمدیم، در مسیر به آقای پور جعفری گفت که با آقای ظریف تماس بگیر، تماس گرفت و گوشی را به حاج قاسم داد، حاج قاسم با شوخی و خنده آقای ظریف را پای کار آورد و آقای ظریف استعفایش را پس گرفت و به وزارت امورخارجه آمد. آیا حاج قاسم به آقای ظریف اشکال نداشت؟ قطعاً داشت. آیا آقای ظریف هیچ ایرادی نداشت؟ قطعاً داشت، اما حاج قاسم چطور به موضوع نگاه میکرد، حاج قاسم به عنوان یک پدر نگاه میکرد که اینها فرزندان این خانهاند و باید حفظ شأن کرد. نباید بگذارم که اینها از هم بپاشند، نباید کشور ضرر ببیند.
استعفای آقای ظریف در آن مقطع به نفع انقلاب نبود. حاج قاسم چه باید میکرد؟ باید کاری میکرد که به نفع انقلاب است. نفع انقلاب در چیست؟ ولو یک عده با آقای ظریف بد باشند و بگویند حالا که رفته اجازه بدهد برود. عدهای با آقای روحانی خوب نباشند، مثلاً آقای روحانی یک برخوردی کرده و عدهای خوششان نیامده، حالا حاج قاسم چه تکلیفی دارد؟ این سیره پیامبر ماست، حاج قاسم از پیامبر باید درس بگیرد، «فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ عَلَیٰ آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهَٰذَا الْحَدِیثِ أَسَفًا» دیگران گناه میکردند، پیامبر نزدیک بود جان بدهد. دیگران اشتباه میکردند، حاج قاسم از روی دلسوزی گاهی پرخاش هم میکرد. گاهی یک کسی اشتباه میرود شما از روی دلسوزی محکم دستش را میگیرید که نرود ولو اگر دستش درد بگیرد.
حاج قاسم در جلسه خصوصی حرفش را میزد، انتقاد میکرد، راهنمایی میکرد برای آنکه شخص از اشتباه برگردد. او از سقوط یک انسان خوشحال نمیشد بلکه میخواست دستش را بگیرد و او را برگرداند. آقای ظریف اگر اشتباه رفت، حاج قاسم دستش را گرفت و او را برگرداند. آقای روحانی اگر اشتباه کرد، حاج قاسم نامهای برایش نوشت و او را برگرداند. اگر ما بتوانیم یک اشتباه آقای روحانی را کم کنیم به نفع جمهوری اسلامی است یا به ضرر جمهوری اسلامی؟ به نفع است، پس باید این اشتباه را کم کرد ولو اینکه پا روی خودم بگذارم و آبروی خودم را وسط بگذارم و عدهای از دوستانم به من اهانت کنند، عدهای خوششان نمیآمد و میگفتند چرا حاج قاسم این کار را کرد؟ حاج قاسم برای دل بنده و دیگران که این کار را نمیکرد، نگاه میکرد ببیند خدا راضی است، پس انجام میداد ولو اینکه عدهای اعتراض کنند.